کد مطلب:192 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:428

اجــــاره
مسأله 1850ـ واگذار كردن منافع ملك یا منافع شخص خود را به دیگری «اجاره» گویند و اجاره دهنده و اجاره كننده باید بالغ و عاقل باشند و با قصد و اراده خودشان اجاره را انجام دهند و نیز باید حقّ تصرّف در اموال خود داشته باشند، بنابراین سفیهی كه توانایی بر اداره صحیح اموال خود ندارد و آن را بیهوده مصرف می كند اجاره اش باطل است.







احكام اجاره



مسأله 1851ـ انسان می تواند از طرف دیگری وكیل شود و مال او را اجاره دهد، همچنین ولی یا قیّم صغیر می تواند مال او را اجاره دهد به شرط این كه مصلحت او رعایت شود و احتیاط این است كه زمان بعد از بلوغ او را در اجاره داخل نكند مگر این كه بدون آن، مصلحت صغیر حاصل نشود و در صورتی كه ولی و قیّم ندارد باید از حاكم شرع اجازه گرفت و هرگاه دسترسی به مجتهد عادل و نماینده او نباشد از یك نفر مومن عادل كه مصلحت صغیر را مراعات كند می توان اجازه گرفت.



مسأله 1852ـ در اجاره می توان با زبان عربی یا فارسی یا هر زبان دیگر صیغه خواند (مثلاً مالك به شخصی بگوید فلان ملك خودم را به فلان مبلغ در فلان مدّت به تو اجاره دادم، او هم بگوید: قبول كردم) و نیز كافی است كه ملك خود را به قصد اجاره









[350]



در اختیار مستأجر بگذارد و او هم تحویل بگیرد.



مسأله 1853ـ هرگاه كسی بدون خواندن صیغه برای انجام دادن كاری اجیر شود همین كه با درخواست طرف معامله، مشغول كار شود اجاره صحیح است.



مسأله 1854ـ كسی كه توانایی بر حرف زدن ندارد اگر با اشاره بفهماند كه ملك خود را برای مدّت معیّن به مبلغ معیّن اجاره داده یا اجاره كرده صحیح است.



مسأله 1855ـ خانه یا دكّان یا چیز دیگری را كه اجاره كرده نمی تواند به دیگری اجاره دهد، مگر این كه چنین حقّی به مستأجر داده شده باشد.



مسأله 1856ـ كسی كه خانه یا مغازه یا اطاقی را اجاره كرده و حق دارد به دیگری واگذار كند نمی تواند به زیادتر از آن مبلغ اجاره دهد مگر این كه كاری (مانند تعمیر و سفید كردن یا گذاردن قفسه و فرش) در آن انجام داده باشد تا مقدار اضافی در برابر آن قرار گیرد.



مسأله 1857ـ هرگاه كارگر یا كارمندی خود را در استخدام و اجاره دیگری قرار دهد نمی تواند او را به استخدام و اجاره دیگری درآورد، مگر این كه ظاهر كلام یا عملش این باشد كه مستأجر از این جهت آزاد است، در این صورت چنانچه او را به زیادتر از آن مبلغ واگذار كند اشكال دارد ولی در غیر خانه و مغازه و اجیر اشكال ندارد.







شرایط اجاره



مسأله 1858ـ مالی را كه اجاره می دهند چند شرط دارد: 1ـ باید معیّن باشد، بنابراین اگر بگوید: یكی از خانه ها یا یكی از اتومبیلهای خود را اجاره می دهم صحیح نیست. 2ـ مستأجر باید آن را ببیند یا مالك اوصاف آن را كاملاً بیان كند. 3ـ تحویل آن ممكن باشد، پس اجاره دادن اسبی كه فرار كرده و مستأجر قادر بر گرفتن آن نیست باطل است. 4ـ آن مال به واسطه استفاده كردن از بین نرود، بنابراین اجاره دادن نان و میوه صحیح نیست. 5ـ استفاده ای كه مال را برای آن اجاره داده اند









[351]



ممكن باشد، پس اجاره دادن زمین برای زراعت، در صورتی كه قابل زراعت نباشد یا آب كافی نداشته باشد باطل است. 6ـ چیزی را كه اجاره می دهد ملك او باشد، یا وكیل و ولی در اجاره آن باشد.



مسأله 1859ـ اجاره درخت یا باغ یا مرتع برای استفاده از میوه یا علف آن صحیح است.



مسأله 1860ـ زن می تواند برای این كه از شیرش استفاده كنند اجیر شود و لازم نیست از شوهر خود اجازه بگیرد، ولی اگر به واسطه شیر دادن حقّ شوهر از بین برود، بدون اجازه او جایز نیست.



مسأله 1861ـ منافعی كه مال را برای آن اجاره می دهند چند شرط دارد: 1ـ حلال بودن، بنابراین اجاره دادن مغازه یا ماشین برای شراب فروشی یا حمل شراب باطل است. 2ـ پول دادن در مقابل چنان منفعتی در نظر مردم بیهوده نباشد. 3ـ اگر آن مال فایده های مختلفی دارد باید معیّن كنند برای كدام فایده آن را اجاره می دهند، مثلاً حیوانی كه به درد سواری و باربری هر دو می خورد باید معیّن كنند كه اجاره آن برای كدام یك از این دو است، و اگر هر دو در نظر باشد باز باید روشن سازند. 4ـ باید مدّت اجاره را نیز معیّن كنند.







مسائل متفرّقه اجاره



مسأله 1862ـ هرگاه ابتدای اجاره را معیّن نكنند ابتدای آن بعد از خواندن صیغه یا تحویل گرفتن مال است.



مسأله 1863ـ اگر خانه یا ملكی را مثلاً یك ساله اجاره دهند و ابتدای آن را یك ماه بعد از خواندن صیغه معیّن كنند اجاره صحیح است، اگر چه در موقع خواندن صیغه آن خانه در اجاره دیگری باشد.



مسأله 1864ـ اگر به مستأجر بگوید: خانه را یك ماهه به هزار تومان به تو اجاره









[352]



می دهم و هر قدر بیشتر بمانی به همین قیمت است، فقط در ماه اوّل اجاره صحیح است چون بقیّه را معیّن نكرده، ولی اگر ماه اوّل را هم معیّن نكند فقط بگوید هر ماه یك هزار تومان است، اجاره بكلّی باطل است.



مسأله 1865ـ مسافرخانه ها و هتل هایی كه معلوم نیست انسان در آن چقدر می ماند اگر قرار بگذارند كه مثلاً شبی یكصد تومان بدهد و طرفین راضی باشند اشكال ندارد، ولی چون مدّت اجاره را معلوم نكرده اند اجاره صحیح نیست، بنابراین مادام كه رضایت صاحب آن حاصل است می تواند بماند وگرنه حقّی ندارد، امّا اگرتعداد شبها را از اوّل معیّن كنند، حق دارد تا آخر مدّت بماند.



مسأله 1866ـ هرگاه زمین را برای زراعت گندم یا جو اجاره دهد و مال الاجاره را گندم یا جو همان زمین قرار دهد اجاره صحیح نیست، همچنین در مقابل محصولات دیگر زمین.



مسأله 1867ـ كسی كه چیزی را اجاره داده تا آن را تحویل ندهد حق ندارد مال الاجاره آن را مطالبه كند، همچنین اگر برای انجام كاری اجیر شده پیش از انجام كار حقّ مطالبه اُجرت ندارد.



مسأله 1868ـ مستحبّ است اجرت كارگر را قبل از آن كه عرق او بخشكد به او بدهند، مگر این كه خود كارگر مایل نباشد و مثلاً می خواهد حقوق خود را ماه به ماه بگیرد.



مسأله 1869ـ هرگاه چیزی را كه اجاره داده تحویل مستأجر دهد، امّا او تحویل نگیرد، یا تحویل بگیرد و از آن استفاده ای نكند، باید مال الاجاره را بپردازد.



مسأله 1870ـ اگر كسی اجیر شود كه در روز معیّنی كاری را انجام دهد و در آن روز برای انجام كار حاضر شود، ولی صاحب كار، كاری به او ندهد، باید اُجرت او را بدهد، مثلاً اگر بنایی را برای ساختن بنایی در روز معیّنی اجیر كند و بنّا در آن روز آماده كار باشد ولی صاحب كار طفره برود و بنّا در آن روز بیكار بماند، باید اجرتش را بدهد; امّا اگر برای خودش یا دیگری كار كند احتیاط آن است كه فقط تفاوت را از









[353]



صاحب كار اوّل بگیرد (در صورتی كه مزد دوم كمتر باشد).



مسأله 1871ـ هرگاه بعد از تمام شدن مدّت اجاره یا در اثناء بفهمد اجاره باطل بوده، مستأجر باید مال الاجاره را به مقدار ارزش معمولی به صاحب ملك بدهد (خواه كمتر از مقدار قرارداد باشد یا بیشتر) پس اگر ارزش معمولی ماهی یك هزار تومان است، ولی او به پانصد تومان یا دو هزار تومان اجاره كرده باید همان یك هزار تومان را بدهد.



مسأله 1872ـ اگر چیزی را كه اجاره كرده تلف شود، یا معیوب گردد چنانچه درنگهداری آن كوتاهی نكرده و در استفاده از آن زیاده روی ننموده باشد ضامن نیست، مثلاً اگر پارچه ای كه به خیّاط داده دزد ببرد یا در آتش سوزی از بین برود، در صورتی كه در حفظ آن كوتاهی نكرده باشد، مسؤول نیست، ولی اگر بر اثر اشتباه یا هر علّت دیگر آن را با دست خود ضایع یا معیوب كرده باشد ضامن است، مگر این كه عیب از خود جنس باشد، مثلاً جنس پارچه طوری است كه با اطو زدن خراب می شود در این صورت ضامن نیست.



مسأله 1873ـ هرگاه قصّاب سر حیوانی را ببرد و آن را حرام كند، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد، خواه مجّانی سر بریده باشد یا در برابر مزد، و مزدی هم طلبكار نیست.



مسأله 1874ـ هرگاه حیوانی را برای بردن بار شكستنی اجاره دهد چنانچه آن حیوان بلغزد یا رم كند و بار را بشكند صاحب حیوان ضامن نیست، ولی اگر به واسطه زدن و مانند آن یا كوتاهی در هدایت حیوان از راه مورد اطمینان، حیوان به زمین خورد و بار را بشكند ضامن است، همچنین در مورد چپ شدن اتومبیلها و تلف شدن بارها اگر تخلّفات یا كوتاهی او، سبب تلف گردد ضامن است، امّا اگر اتومبیل سالم، به علّتی بعضی از قسمتهایش بشكند و چپ شود و بار تلف گردد ضامن نیست.



مسأله 1875ـ هرگاه طبیب به هنگام جرّاحی بیمار یا ختنه كردن كودك بر اثر









[354]



سهل انگاری ضرری به بیمار یا كودك برساند، یا سبب مرگ او گردد ضامن است و همچنین اگر خطا كند و سبب زیانی شود، ولی اگر كوتاهی نكرده و مرتكب خطا نشده است، بلكه بر اثر عوامل دیگری، بیمار معیوب گردد یا بمیرد ضامن نیست به شرط این كه در مورد كودك با اجازه ولی اقدام كرده باشد.



مسأله 1876ـ هرگاه طبیب نسخه ای برای بیمار بنویسد یا دستوری به او بدهد و یا شخصاً دوا را به او بخوراند یا تزریق كند، چنانچه در معالجه خطا كند و به مریض ضرری برسد یا بمیرد ضامن است.



مسأله 1877ـ طبیب و جرّاح برای این كه در مقابل خطا و اشتباهی كه مرتكب می شوند ضامن نباشند می توانند به مریض یا ولیّ او بگویند كه اگر ضرری بدون توجّه به مریض برسد ضامن نیستند و آنها قبول كنند، در چنین صورتی اگر دقّت و احتیاط لازم را بكند و به مریض ضرری برسد، یا بمیرد طبیب و جرّاح ضامن نیستند.



مسأله 1878ـ مستأجر و مالك می توانند اجاره را با رضایت یكدیگر به هم بزنند و همچنین اگر در اجاره حقّ فسخ برای یكی از آن دو، یا برای هر دو، قرار داده شده باشد می تواند مطابق آن اجاره را فسخ كند.



مسأله 1879ـ اگر اجاره دهنده یا مستأجر بفهمد كه مغبون شده است و قبلاً از قیمت باخبر نبوده می تواند اجاره را فسخ كند، ولی اگر در موقع اجاره شرط كنند كه اگر مغبون هم باشند حقّ فسخ ندارند در این صورت نمی توانند اجاره را به هم زنند.



مسأله 1880ـ هرگاه چیزی را به كسی اجاره دهد و پیش از تحویل دادن به مستأجر كسی آن را غصب كند مستأجر حق دارد اجاره را به هم بزند ونیز می تواند صبر كند و اجاره مدّتی را كه در تصرّف غاصب بوده به میزان معمول از او بگیرد، امّا اگر بعد از تحویل كسی آن را غصب كند نمی تواند اجاره را فسخ كند.



مسأله 1881ـ هرگاه پیش از تمام شدن مدّت اجاره، ملك را به مستأجر بفروشد اجاره به هم نمی خورد و مستأجر باید مال الاجاره را بپردازد، همچنین اگر به









[355]



دیگری بفروشد باز اجاره به حال خود باقی است.



مسأله 1882ـ هرگاه پیش از شروع مدّت اجاره ملك بطوری خراب شود كه قابل استفاده نباشد، یا قابل استفاده ای كه در قرارداد گفته اند، نباشد، اجاره باطل می شود و پولی كه مستأجر به صاحب ملك داده به او برمی گردد، ولی اگر بعد از گذشتن مقداری از مدّت كه در آن قابل استفاده بوده خراب شود، اجاره مدّتی كه باقی مانده است باطل می شود.



مسأله 1883ـ اگر خانه ای را كه مثلاً دو اطاق دارد اجاره دهد و یك اطاق آن خراب شود، چنانچه فوراً آن را بسازد و هیچ مقدار از استفاده آن از بین نرود اجاره باطل نمی شود و مستأجر هم حقّ فسخ ندارد، ولی اگر ساختن آن به اندازه ای طول بكشد كه مقداری از استفاده مستأجر از بین برود اجاره نسبت به آن اطاق باطل می شود، و در بقیّه نیز حقّ فسخ دارد.



مسأله 1884ـ اجاره با مرگ صاحب ملك یا مستأجر باطل نمی شود و آن حق تا آخر مدّت برای ورثه آنها باقی می ماند، ولی اگر شرط كرده اند كه مستأجر شخصاً از آن ملك استفاده كند نه دیگری، صاحب ملك حق دارد باقیمانده مدّت را فسخ كند.



مسأله 1885ـ هرگاه صاحب كار، بنّایی را وكیل كند كه برای او كارگر ساختمانی بگیرد چنانچه بیش از آنچه به كارگر مزد می دهد از صاحب كار بگیرد حرام است، ولی اگر قبول كند كه ساختمان را با مبلغ معیّنی تمام نماید و بیش از آنچه خرج كرده است باشد اشكالی ندارد، امّا احتیاط این است كه خودش هم كاری را انجام داده باشد، خواه بنّایی باشد، یا نظارت بر آن، یا تهیّه مصالح.



مسأله 1886ـ هرگاه رنگرز قرار بگذارد كه مثلاً پارچه را فلان طور رنگ كند چنانچه طور دیگری رنگ كند حق ندارد مزدی بگیرد، بلكه اگر سبب خرابی یا كمی ارزش پارچه شود ضامن است، همین مسأله در مورد خیّاط و كفّاش و غیر آنها ثابت است.