کد مطلب:209534 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:362

مقدمه
عبدالكریم بن ابی العوجا، [1] از زندیق های مشهور سده دوم هجری بود و در زمره تمیم بصره و از قبیله بكربن وائل شمرده می شد. [2] پدرش قریظ بن حجاج، پس از آن كه در بین قوم خود به قتل متهم شد، به خراسان رفت و در آن جا به ابی العوجا مشهور گردید. [3] وی در زمان فعالیت های ابومسلم، جاسوس دوجانبه بود و با هر دو گروه مروانیان و عباسیان ارتباط برقرار كرد، به همین علت متهم گردید و به قتل رسید. [4] .

عبدالكریم، شاگرد حسن بصری (د: 110هـ / 728م) بود، ولی از آن جا كه در سخنان حسن بصری در باب «جبر و اختیار» تناقض هایی مشاهده كرد، از او جدا گردید. [5] وی به شهرهای مكه، مدینه و سرانجام كوفه سفر كرد. علت رفتن او به كوفه دقیقاً روشن نیست، اما گفته شده است كه چون جوانان و خردسالان را فریب می داد، مورد تهدید عمرو بن عبید، متكلم مشهور، (د: 144هـ / 761م) قرار گرفت و ناگزیر به كوفه گریخت. [6] والی كوفه، ابوجعفر محمد بن سلیمان او را دستگیر كرد و در سال 155هـ / 177م به قتل رساند. [7] بلاذری، علت قتل او را بی احترامی به قرآن، مسخره كردن نماز و به كار بردن كلمات زندیق ها ذكر كرده است. [8] .

سخنانی بین امام صادق (علیه السلام) و ابن ابی العوجا رد و بدل گردید كه در منابع متقدم شیعه، چون اصول كافی از كلینی (د: حدود 328هـ / 939م)، توحید از شیخ صدوق (د:381هـ / 991م)، امالی از سید مرتضی (د: 436هـ / 1044م)، احتجاج از طبرسی (د:560هـ / 1164م) و نیز در آثار شیخ مفید (د: 413هـ / 1022م) و شیخ طوسی (د:460هـ / 1067م) آمده است.


[1] به نام هاي محمد بن ابي العوجا، ر.ك: اسماعيل بن عمر ابن كثير، البدايه و النهايه، تحقيق علي شيري (بيروت، داراحياء التراث العربي، 1408)، ج 10، ص 121 و همچنين به نعمان بن ابي العوجا نيز او را خوانده اند، ر.ك: ابن النديم، الفهرست، ترجمه و تحقيق محمد رضا تجدد (تهران، اميركبير، 1366)، ص 601.

[2] احمد بن يحيي بلاذري، انساب الاشراف (دمشق، داراليقظه العربيه، 1998)، ج 3، ص105.

[3] مؤلف نامعلوم، اخبار الدوله العباسيه (بيروت، دارالطليعه، بي تا)، ص 389.

[4] عبدالحسين زرين كوب، تاريخ مردم ايران (تهران، اميركبير، 1367)، ص 75.

[5] صدوق، توحيد (قم، جماعه المدرسين، 1378)، ص 753؛ احمد بن علي طبرسي، الاحتجاج (النجف، دارالنعمان، 1386ق/1966م) ج 7، ص 74.

[6] ابن حجرعسقلاني، لسان الميزان (بيروت، الاعلمي للمطبوعات، 1390ق/1971م)، ج4، ص 52.

[7] محمد بن يعقوب الكليني در اصول كافي (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1388 ق) ج 1، ص 78 و صدوق در التوحيد، (قم، جامعه المدرسين، 1404ق) ص 298 نوشته اند كه پس از صحبت با امام صادق (عليه السلام) در هنگام حج دچار دردي در ناحيه شكم گرديد و بعد درگذشت. ابن حجر عسقلاني در لسان الميزان، پيشين، ج 4، ص 52 تاريخ مرگ او را در سال 160هـ ذكر كرده است.

[8] بلاذري، پيشين، ج 3، ص 106.