کد مطلب:211156 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

طلسمات
یك نوع دیگر علومی كه امام ششم علیه السلام به جابر بن حیان تعلیم فرموده طلسمات است كه از آن تأثیر كواكب را می توان بدست آورد و تناسب و ارتباط عالم سفلی و علوی را با آن می توان حاصل نمود - و سحره و معوذون جادوگران با حد ناقص این علم كارهای بزرگی می نمایند و جابر در آن مهارت كامل داشته است.

همان مستشرق می نویسد جابر با یك جمله از تعلیمات كوتاه استادش در یك فن حذاقت و نیروی استعداد خود را ظاهر می ساخت و با صداقت و امانت آن علوم را به حد كمال می رسانید و هر كجا به ابهام و اجمالی بر می خورد خدمت امام می رفت می پرسید.

جابر بدو طریق به فنون علمی دست یافت یكی طریق ظاهری كه از راه تجربه به تجزیه و تركیب به دست می آورد و دیگر از طریق باطنی كه از راه فرضیات و نظریه ها و فلسفه طبیعی و علوم ریاضی مانند طلسمات و اسطرلاب و غیره بر منظور خود واقف می گردید و بدون تردید طریق دوم را جابر از مقام روحانی امام صادق فرا گرفته و در علم ماده به كار برده است.

جابر الهامات خفیه ای از امام صادق گرفته و به كار بسته و عمل كرده و در طبیعیات و ریاضیات عملا به مرحله شامخ علمی رسیده است.

امام صادق علیه السلام روزی به جابر این علوم و فنون را آموخت كه در حجاز آن هم در مدینه



[ صفحه 347]



فكر بشر به این صحنه خطور نمی كرد و در افق اندیشه عرب و مسلمانان چنین روشنائی نبوده و لذا اعتراف و اذعان به مقام شدید القوای روحانی و معنوی آن حضرت نموده اند.

جابر با گرفتن درس كلی برای رسیدن به رشد علمی خدمتی به سزا كرد و بدون تردید این علوم و فنون را از استادش امام صادق الهام گرفت زیرا تردیدی نیست كه خود جابر این قدرها نبوغ فكری و تعمق نظری نداشته كه بتواند به فاصله كوتاهی به تمام این علوم دست یابد مگر به اینكه اعتراف كنیم كه این روح علمی و نیروی آسمانی امام ششم در او اثری به سزا گذاشته و الهام گردیده است - به علاوه كه محققین مستشرقین می گویند كمتر دیده شد یك مؤلف دارای این افكار متضاد و مختلف باشد و این اختلاف ذوق و سلیقه و شامه علمی نشان می دهد كه از یك منبعی الهام گرفته كه او بالاتر و برتر از سطح فكر مردم عادی بوده است زیرا علم جفر و اعداد و رمل با علم فلسفه و تصوف و عرفان - و علم معدن شناسی و احجار و گوهرشناسی و آن هم تخصصی در آن نشان دادن از یك نفر مرد عادی و در عین حال مسلمانی فقیه موجب تعجب و شگفتی است - چه تقطیر و تصعید - تعكیس - معدن شناسی - نبات و حیوان شناسی هر یك نیازمند طول عمر و مطالعه دقیق و تجارب عملی ممتدی است كه برای یك فرد به آسانی دست نمی دهد بلكه مشكل به نظر می رسد مگر به اینكه بگوئیم استعداد جابر برای انعكاس این علوم خوب بوده و او مقرر و تقریر نویس امام صادق و بلندگوی دروس مكتب جعفری است كه توانست ریاضیات و طبیعیات و الهیات و تصوف و عرفان او را فراگیرد و تقریر كند و تألیف و تدوین نماید و در اسلام او اول كسی است كه پس از علمای یونان توانست در فنون علمی قدرت و نیروی خود را نشان دهد.

جابر از امام صادق فراگرفته كه عوالم باطن و ظاهری است و به این آیه استناد كرده كه می فرماید:

فضرب بینهم بسور له باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب

می گویند دو عالم است عالم ظاهری كه واضح و روشن است و عالم باطنی كه خفی پنهانی است آنگاه خود را نماینده عالم باطن می داند می گوید فی هذه الاثار التی بین ایدینا این عالم باطن است كه عالم جواهر است و با علم به جواهر می توان علم به ظواهر هم پیدا كرد و با تحولات شیمیائی از آن استفاده نموده و می گوید در هر جوهر فردی آفتابی است تابان و این همان عقیده ای است كه هاتف به نظم آورده



[ صفحه 348]





دل هر ذره را كه بشكافی

آفتابیش در میان بینی



از مختصات عقاید پاك جابر این است هر كجا به این نكات و نقاط حساس علمی بر می خورد از خالق آن تقدیس و تسبیح و تهلیل می گوید و در پیشگاهش سر تعظیم فرود می آورد در حالی سایر علمای این فن آن قدرها این شكر نعمت را نشان نمی دهند.

عقیده جابر در تقسیم دو عالم از ظاهر و باطن قابل قبول است زیرا در اكثر شئون این دو عالم مشهود است.