کد مطلب:223222 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

سرخس

سرخس

سرخس را دو گونه تلفظ كرده اند، سرْخَس و سَرَخْس در لغتنامه ها، واژه ( خراسان بزرگ، ص 105. )

سرخس را، به گیاهی كه دارای ساقه های زیرزمینی و نوعی گیاه دارویی معنی كرده اند سرخس یكی از شهرهای قدیمی ایران است كه گروهی بنیانگذار آن را كیكاووس نوشته اند. او زمینی را به سرخس پسر گودرز به اقطاع داد و سرخس در آن جا شهری بنا نهاد كه سرخس نامیده شد گروهی بنیانگذار آن را «كیكاووس» یا ( آثار البلاد، ص 39)

«افراسیاب ذو القرنین» دانسته اند شهر سرخس در زمان خلافت عثمان توسط ( خراسان بزرگ، ص 150. )

عبد اللّه بن خازم سلمی فتح شد اصطخری در مسالك الممالك و جیهانی در ( فتوح البلدان، ص علیه السلام 28، البلدان ص 55، الفتوح، ص 85. )

اشكال العالم می نویسند:

سرخس شهری است میان مرو و نیشابور در زمین «هامون» بدان جا آب روان نیست. مگر آب جوی هرات كه در سالی چند روز آن جا رسد و جمله ایشان، از آب باران است و بركه ها از آب چاه و آن (سرخس) شهری است كه در بزرگی یك نیمه «مرو» باشد. و به غایت آبادان است و نعمتهای فراخ، هوای آن تندرست تر است و بیشتر نواحی آن مرغزار و آن را دیه های اندك و گرداگرد آن اعراب باشند، خداوندان شتر، و آبهای ایشان از چاه است و آسیاب ایشان بر چهارپایان از شتر و گاو و بناهای ایشان از گل است.

( مسالك الممالك، ص 251 ؛ جیهانی اشكال العالم، ص 9صلی الله علیه واله 1. )

یعقوبی در البلدان، سرخس را سرزمینی با شكوه و شهری بزرگ كه در بیابانی ریگزار واقع شده است توصیف می كند. وی می نویسد: مردمی به هم آمیخته (از نژاد عرب و فارس) در آن سكونت دارند عبد اللّه بن خازم سلمی در خلافت عثمان همان زمان كه از طرف «عبد اللّه بن كریز» مأمور بود آن را فتح كرد و آب مشروب اهالی از چاها است و نهری و چشمه ای ندارد.

( البلدان، ص 55. )

لسترنج می نویسد: شهر سرخس در كنار كوتاهترین راه طوس به مرو بزرگ در ساحل راست، یعنی ساحل شرقی رودخانه مشهد واقع است. این رودخانه را امروز «تجند» گویند، ظاهراً جغرافی نویسان قرون وسطی از این رودخانه اسم نبرده اند.

این رودخانه از باتلاقهای حوالی «كوچان» برمی خیزد و نخست به سمت جنوب خاوری جریان می یابد و از مشهد می گذرد و پس از آن قریب صد میل از مشهد دور شد از سمت جنوب شاخه بزرگی به نام رود هرات به آن ملحق شده و سپس به سمت شمال جاری می شود و به سرخس می رود و مقداری كه به سمت شمال پیش رفت در طول جغرافیایی ابیورد در محلی موسوم به «اجمعه» در كویر فرو می رود و آن جا نیزار و بیشه است. سرخس در قرن چهارم ه'. ق شهری بزرگ و به اندازه نصف مرو بود و آب و هوایی خوش داشت در چراگاههایش شتر و گوسفند بسیار بود و چون آب فراوان نداشت كشتزارهایش اندك بود. مقدسی گوید: سرخس مسجد و بازاری نیكو دارد و در حومه اش باغهای بسیار است. قزوینی گوید: سرخس شهری است بزرگ و پر جمعیت و اهالی آن در ساختن دستارها و مقنعه های زردوزی شده مهارت خاصی دارند و مصنوعات آنها به ممالك دیگر صادر می شود. در قرن هشتم حمد اللّه مستوفی درباره سرخس می گوید: دور باروش (دور بارویش) پنج هزار گام است و قلعه ای محكم و از خاكریز دارد و هوایش گرمسیر است و آبش از رودخانه ای است كه از «هری» به طوس می آید و عظیم و نیكو و هاضم و از میوه هایش انگور و خربزه نیكو است. امروز سرخس، ( جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ص 2 - 421؛ الاعلاق النفیسة، ص 3علیه السلام ؛ ابن حوقل، صورة الأرض، ص 333، 434، احسن التقاسیم، ص 312، 314؛ آثار البلاد، 1/2صلی الله علیه واله 2؛ نزهة القلوب، ص 9علیه السلام 1. )

در مرز ایران و روسیه است، سرخس قدیم در سمت راست «هری رود» است كه جزو قلمرو شوروی سابق، و سرخس جدید در قلمرو جمهوری اسلامی ایران است.

( خراسان بزرگ، ص صلی الله علیه واله 15. )

كتاب سرخس دیروز و امروز می نویسد: سرخس امروز بخش وسیعی است از شهرستان مشهد در منتهی إلیه شمال شرقی استان خراسان مشتمل بر چهار دهستان به نام سرخس، كندكلی، مزدوران و قلعه قصاب. قدیمی ترین كانون مسكونی آن یعنی سرخس زمانی بسیار آبادان و معروف بوده و زمانی دیگر خراب و گمنام شده است.

( سرخس دیروز و امروز، پیشگفتار مؤلّف، ص الف. )

شرایط اقلیمی خراسان ایجاب می كرد كه راههای شرقی و غربی از ناحیه سرخس بگذرد، زیرا مركز خراسان شمالی را صحراهای خشك فراگرفته بود كه بخشهای آباد را در شرق و غرب آن از هم جدا می كرد. سرخس مدخل بخش غربی در حدّ فاصل بین مرو و نیشابور واقع بود. برای كاروانیانی كه از مرو به سوی غرب خراسان می آمدند و دشواریهای عبور از صحرای خشك بین این دو شهر را تحمل كرده بودند، سرخس نقطه امیدی به شمار می آمد. چه این شهر در لبه نیمه خشك خراسان غربی قرار داشت و لااقل از بركت رودی كه ایامی از سال را آب شیرین داشت بهره مند بود. كاروانیان هنگام ورود به سرخس به دریانوردانی شبیه بودند كه پس از طی دریای بیكران به ساحل نیمه خشكی پا می گذاردند و به امید رسیدن به سرزمینی پرنعمت شادمانیها می كردند، لذا سرخس یا دروازه خراسان غربی با این كه از دیرباز بسیار فراخ نعمت نبوده ولی به چشم تازه واردانی كه از شرق سرخس می آمدند آرامش دهنده و امیدبخش بوده است. مرو هم از شمال شرقی سرخس برای مسافرینی كه از شرق به غرب خراسان می رفتند همین گونه جلوه می كرد. این امتیازهای نسبی جغرافیایی سبب شده است كه از دورترین ازمنه تاریخی راههای ارتباطی خراسان به سوی نواحیی كه در این دو شهر واقعند گرایش پیدا كند و آنها را شاهد وقایع بسیاری از تاریخ این سرزمین بداند.

( سرخس امروز و دیروز، ص 5 - 4. )

بنابر نقل گریشمن سرخس در چهار راه اقوام قرار گرفته بود. ابن فضلان كه در ( همان، ص 4؛ ر.ك. به: گریشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ص 0صلی الله علیه واله . )

سال 309 هجری از سرخس دیدن كرده، این شهر را با اهمیت توصیف كرده است.

( سفرنامه ابن فضلان، ص 3 - 2صلی الله علیه واله . )