کد مطلب:231749
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:210
واقفیه
گروهی از اصحاب حضرت موسی بن جعفر علیه السلام پس از درگذشت آن جناب به امامت و وصایت حضرت رضا علیه السلام اعتراف نكردند، و در امامت موسی بن جعفر توقف كرده و از این رو آنان را واقفیه می گویند.
در این باره از حضرت رضا علیه السلام روایاتی رسیده كه ما اینك چند روایت را ذیلا نقل می كنیم و تفصیل آن روایات در «مسند الرضا» ذكر شده است.
50 - علی بن عبدالله زهری گوید: برای حضرت رضا علیه السلام نوشتم واقفیه چگونه اشخاصی هستند، فرمود واقفیه با حق معاند است، و همواره مرتكب گناه می گردد، و اگر در عقیده وقف بمیرد در جهنم جای خواهد گرفت.
51 - فضل بن شاذان گوید: از حضرت رضا علیه السلام درباره ی واقفیه پرسیده
[ صفحه 805]
شد، فرمود: آنها همواره حیران و سرگردان می باشند و زندیق خواهند مرد.
52 - یوسف بن یعقوب گوید: خدمت حضرت رضا (ع) عرض كردم به كسانی كه عقیده دارند پدرت زنده است، زكات بدهم، فرمود: به آنها زكات ندهید زیرا آنان كفار و مشرك هستند.
53 - حضرت رضا علیه السلام فرمود واقفیه همواره در شك و تردید می باشند و زندیق خواهند مرد.
یكی از روات گوید هنگام احتضار یكی از واقفیه نزد او بودم، می گفت: كافرم اگر موسی بن جعفر مرده باشد، گفتم: این است معنی سخنان امام رضا (ع) در مورد آنها.
54 - محمد بن عامر گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم می فرمود: ای محمد شنیده ام با واقفیه هم نشینی داری؟ عرض كردم درست است و لیكن من با آنها هم عقیده نیستم.
فرمود: با آنها مجالست نكن، خداوند متعال می فرماید: «و قد نزل علیكم فی الكتاب أن اذا سمعتم آیات الله یكفربها و یستهزی ء بها فلا تقعدوا معهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره انكم اذا مثلهم» مقصود از آیات امامان و اوصیائی هستند كه واقفیه به آنها عقیده ندارند.
55 - سلیمان جعفری گوید: در مدینه خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم، در این هنگام یكی از اهالی مدینه آمد و از واقفیه از آن حضرت سؤالاتی كرد.
[ صفحه 806]
امام علیه السلام فرمود: «ملعونین أینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا سنة الله فی الذین خلو من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا» به خداوند سوگند پروردگار آنها را تبدیل نمی كند تا آنگاه كه همه كشته شوند.
56 - محمد بن فضیل گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض كردم: قربانت گردم حال گروهی كه در امامت پسرت توقف كردند چیست؟
فرمود: خداوند آنها را لعنت كند كه دروغ بسیار بزرگی گفتند، آنها گمان می كنند كه من عقیم هستم، و بعد از من فرزندی كه به جای من بنشیند نخواهد آمد.
57 - ابراهیم بن عقبه گوید: برای حضرت رضا علیه السلام نوشتم: بعضی از واقفیه را می شناسم، جایز است اینها را نفرین كنم، فرمود: آنها را در نماز نفرین كن.
58 - عبدالله بن جندب گوید: حضرت رضا علیه السلام برای من نوشت: خداوند تو را رحمت كند از گروهی كه تا دیروز با شما برادر بودند و سپس با شما مخالفت كردند متذكر شده ای، اكنون آنها با شما دشمنی می كنند و از شما برائت می جویند، و زنده بودن پدرم را وسیله قرار داده اند.
در آخر نامه نوشته بودند: شیطانی برای آنها ظاهر شد و آنها را گمراه كرد و در امور دین آنها را گرفتار شبهه ساخت، زیرا آنها دروغ گفتند و مدعی باطل شدند، و بر عالم خود افتراء بستند، و خواستند از نزد خود هدایت شوند و لذا دنبال توجیهات و تاویلات باطله شدند.
[ صفحه 807]
اینك از جائی كه باید برای آنان رهنمائی برسد از همان ناحیه هلاكت آنان می رسد، هر چه به آنها برسد از ناحیه خودشان هست، و خداوند بندگان را ستم نمی كند.
[ صفحه 808]