کد مطلب:234792
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:270
قیام
حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند: «فقف بین یدیه، كالعبد الآبق المذنب بین یدی مولاه فصیف قدمیك و انصب نفسك و لا تلتفت یمینا و شمالا...؛ [1] .
پس در مقابل پروردگارت چون بنده فراری و گناهكار - كه در مقابل مولایش قرار گرفته است - بایست و قیام كن و قدم هایت را منظم كن و خود را برای اطاعت از مولایت مستعد و مهیا ساز و به چپ و راست توجه مكن...».
خداوند متعال فرموده است: «حافظوا علی الصلوات و الصلاة الوسطی و قوموا لله قانتین؛ [2] .
بر همه ی نمازها محافظت و مواظبت كنید، به ویژه بر نماز ظهر و عصر و برای خدا، به پا خیزید؛ در حالی كه به دعا و عبادت مشغولید».
نمازگزار، بعد از انجام مقدماتی چند، برخاسته و آماده ی گفتن
[ صفحه 161]
تكبیر گشته است. او بدن، لباس، روح، جسم و... همه چیزش را تطهیر كرده است.
او، وضو گرفته و با طهارت باطنی و ظاهری آماده شده است.
او، از گناهان و معاصی خود استغفار كرده و بخشش خواسته است.
او، به مسجد یا مصلایش قدم گذاشته و رو به قبله نموده است.
او، اینك ایستاده و اذان و اقامه خوانده است. حال می خواهد وارد روضه ی آفتابی نماز شود و به عبادت و نیایش بپردازد.
در این جاست كه مهمترین ركن نماز، به جای آورده می شود و آن قیام است.
قیام، جزء جدایی ناپذیر نماز و مرحله ی آغازین نیایش است.
قیام، قامت رعنایی عابدان و حالت قدسی سالكان است.
قیام برخواستن عبد مأمور به عبادت و ایستادن بنده ی مسرور از اطاعت است.
قیام، سرآغاز جهاد اكبر و سرانجام نشستن های بی ثمر است.
قیام، پرچم برافراشته عشق و طبل به صدا درآمده ی شكر است.
ابوحامد غزالی گوید:
«ایستادن در حال اعتدال، عبارت از ایستادن با جسم و روح در مقابل خدا است. پس باید سر - كه بالاترین عضو بدن است - افتاده و افكنده باشد و افكندن سر، باید نشانه ی اجبار قلب بر تواضع
[ صفحه 162]
و تذلل در مقابل خدا و دوری اش از تكبر و ریاست طلبی باشد...
در همین حال بدان كه در مقابل خدای تعالی ایستاده ای و او بر حال تو آگاه است. پس اگر نمی توانی به كنه جلالتش پی ببری، اقلا مانند این كه پیش پادشاهی ایستاده ای، بایست». [3] .
حال كه به پا خاسته ای و آماده ای تا نماز را شروع كنی و تكبیر بگویی، شتاب نكن و پیش از آن در خود آمادگی و حضور و نرمش دل ایجاد كن و با دعاها و مناجات های مأثور از ائمه علیهم السلام اجازه ی ورود به نماز را اخذ كن؛ مثلا بگو: «یا محسن! قد اتاك المسی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسی ء. انت المحسن و انا المسی ء، فتجاوز عن قبیح ما تعلم منی» و لب به شكوه بگشا كه:
از عشق تو در فغانم ای دوست
آتش شده در نهانم ای دوست
بی تو شده ام حزین و بیمار
بشكسته نهال جانم ای دوست
اندوه و غمم، فزون و بسیار
چون زورق بی نشانم ای دوست
طوفان جفای چرخ در راه
از هجر تو در خزانم ای دوست
فریاد كه طاقتم نمانده
پروانه ی بی زبانم ای دوست
(مؤلف)
روایت شده است: «هنگامی كه حضرت علی علیه السلام به نماز می ایستاد، این آیه ی شریفه را می خواند كه «روی می آورم با تمام
[ صفحه 163]
وجود به كسی كه آسمان ها و زمین را آفرید» و رنگ مبارك حضرتش تغییر می كرد، به طوری كه تغییر حالت و دگرگونی از صورت مباركش پیدا می شد و به خوبی مشاهده می گشت». [4] .
امام حسن مجتبی علیه السلام می گفت: «در دنیا عابدتر از فاطمه علیه السلام نبود. آن قدر به عبادت می ایستاد تا پاهایش ورم می كرد». [5] .
«امام زین العابدین علیه السلام وقتی به نماز می ایستاد، چنان بود كه گویا ساقه ی درختی كه جز آنچه باد، حركت می دهد، حركتی از خود ندارد» و....
[1] بحارالانوار، ج 84، ص 204.
[2] بقره (2)، آيه ي 238.
[3] الاخلاق، ص 70.
[4] ميزان الحكمة، ج 5، ص 381.
[5] بحارالانوار، ج 43، ص 61.