کد مطلب:245334 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:314

دیباچه
بی تردید شگفت ترین داستان در سراسر آفرینش، داستان خلافت انسان در زمین است. و اگر به دیده ی بصیرت بنگریم كرامت و برتری آدمی بر دیگر آفریدگان، به خاطر همین برخورداری از موهبت عظیم «خلیفه خدا» بودن است. خداوند انسان را به زیور عقل و درایت بیاراست و پس از امتحان او در برابر فرشتگان، امانت خلافت الهی و جانشینی خود در روی زمین را به او سپرد. امانتی كه كوهها و آسمانها توان تحمل آن را نداشتند و از زیر این بار گران سنگ شانه خالی كردند.

خداوند امانت خود را به «برگزیدگان» سپرد؛ به آنها كه قله های سر به فلك كشیده ی علم و حكمت و اقیانوس بیكرانه ی ایمان و عبودیت بودند، و هرگز فكر گناه و خطا نزدشان راه نیافته، و دستانشان به گناه آلوده نشده و سخن ناصواب از دهانشان خارج نشده بود.

این سلسله ی مقدس و پاك، از آدم تا پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و از آخرین نبی تا آخرین وصی - حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف - واسطه های میان خداوند متعال و جهانیان و چشمه های همیشه جوشان فیض خداوندی بوده اند. هر كه بدانان راه یافت و از این چشمه های زلال سیراب شد، به روضه ی رضوان پروردگار درآمد و به جایگاه صالحان پیوست و به سعادت جاوید



[ صفحه 250]



رسید.

برگزیدگان، برترین آفریدگان و مقرب ترین بندگان و پیشوای دیگران بودند. زندگانی هر یك از آنها در عصر خویش به دلیل داشتن علوم ماورایی و گفتار و كردار خدای، زندگانی عادی نبود و بنا به مناسبتهای گوناگون، شگفتیها و معجزات بسیار همراه داشت: حضرت نوح قریب به هزار سال عمر كرد تا سرانجام خدای متعال بر دشمنان او طوفان برانگیخت. بر مخالفان و منكران حضرت هود و صالح عذابهای آسمانی فرود آمد. ابراهیم خلیل پروانه وار در آتش رفت و به فرمان خدا آتش گلستان شد. عصای حضرت موسی به اجازه ی پروردگار اژدها شد و به سراغ فرعونیان رفت. حضرت سلیمان بر باد فرمان راند و با پرندگان سخن گفت. حضرت عیسی مردگان را زنده كرد. و پیامبر گرامی اسلام انواع شگفتیها و معجزات را با خویش همراه داشت. با میلادش بتها سرنگون شدند و چهارده كنگره ی كاخ كسری شكست و آتش هزار ساله ی آتشكده ی فارس خاموش گشت و... و با پیامبریش، تغییراتی ژرف در جهان پدید آمد و بشریت عصر تازه ای آغاز كرد. بدین گونه بود كه داستان خلافت انسان از جانب خداوند بر زمین، عجیب ترین داستان تاریخ جهان شد و این موهبت شگرف در هر نمونه و به هر شكلی كه متجلی شد، شگفتیها به همراه داشت.

از جمله ی معجزات و شگفتیها، درس ناخواندگی عموم پیامبران و امامان بود. هیچ یك از آنها علم خود را از استادان بشری فرا نگرفته بودند، بلكه از سرچشمه ی لایزال علم الهی سیراب شده بودند. به همین دلیل سن و سال در رسالت و مأموریت الهی پیشوایان آسمانی نقشی نداشت؛ بلكه به خواست و اراده ی خداوند متعال در هر سن و سالی ممكن بود از جانب خدا به نبوت و پیشوایی و هدایت انسانها برگزیده و گسیل شوند. چنان كه برخی از برگزیدگان در سنین میانسالی و بالاتر و برخی در جوانی و حتی در كودكی به مقام شامخ نبوت، امامت و ولایت رسیدند. لذا آنجا كه خواست خدا باشد، سن و سال را نقشی نخواهد بود.

چنین بود كه می بینیم به تصریح قرآن، حضرت یحیی در كودكی، و حضرت



[ صفحه 251]



عیسی در گهواره به رسالت برگزیده شدند. خداوند در قرآن در این مورد می فرماید: «ای یحیی! كتاب را با قدرت بگیر. و (ما) در كودكی به او حكم دادیم.» [1] .

و درباره ی حضرت مسیح می فرماید: «پرسیدند كه چگونه با نوزادی كه در گهواره آرمیده صحبت كنیم. گفت: «همانا من بنده ی برگزیده ی خداوندم كه به من كتاب داد و مرا به رسالت برانگیخت.» [2] .

بنابراین از خامی و نادانی است كه برخی مخالفان بر امامت بعضی از امامان پاك ما كه به اراده ی خداوند در سنین كودكی بر مسند امامت نشسته اند، خرده بگیرند.

حضرت امام ابوجعفر محمد جواد علیه السلام پس از شهادت امام رضا علیه السلام در سن هشت یا نه سالگی به تصریح رسول بزرگوار اسلام و پیشوایان بعد از او و با تعیین قبلی از طرف امام هشتم، عهده دار امامت و خلافت خدا در زمین شد. به جهت خردسالی، بسیار اتفاق افتاد كه دشمنان و مردم كم خرد، ایشان را آزمودند، اما تجلی علوم الهی و ازلی آن گرامی چنان چشمگیر و مسلم بود كه به راستی برای تأیید نبوت حضرت عیسی و یحیی، باید امامت آن گرامی را شاهد آورد، نه نبوت آن دو را بر امامت این پیشوای بزرگوار.



[ صفحه 252]




[1] قرآن كريم، سوره ي مريم، آيه ي 11.

[2] مدرك بالا - آيه ي 29 ، 28.