کد مطلب:278538 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:260
روایات
1- غیاث ابن اسد می گوید: از محمد بن عثمان عمری قدس سره شنیدم كه می گفت: هنگامی كه حضرت مهدی صلوات الله علیه به دنیا آمد، از سر مباركش نوری به سمت آسمان اوج گرفت، آنگاه حضرت به سجده افتاد در برابر پروردگار جبین به خاك سائید سپس سر برداشت و چنین فرمود: «اشهد (ان لا اله الا هو و الملائكه و اولوا العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزیز الحكیم، ان الدین عندالله الاسلام) [1] محمد بن عثمان اضافه كرد: ولادت آن بزرگوار در شب جمعه بود.» [2] .
2- احمد بن اسحق سعد اشعری در یك حدیث طولانی از امام عسكری علیه السلام نقل می كند كه از ایشان سوال كردم: «یا بن رسول الله! امام و خلیفه بعد از شما چه كسی است؟» امام علیه السلام به سرعت از جا برخاست و وارد خانه شد، پس در حالی كه پسری ماهرو و سه ساله را بر دوش خود نشانده بود خارج شد و فرمود: «ای احمد بن
[ صفحه 56]
اسحق! اگر تو در نزد خدا و ائمه احترام نداشتی این پسرم را به تو نشان نمی دادم، او همنام و همكنیه رسول الله است و زمین مالامال از ستم را از عدل و داد سرشار خواهد كرد.» [3] .
3- یعقوب بن منقوش می گوید: «بر امام عسكری علیه السلام وارد شدم، ایشان بر روی سكویی در خانه نشسته بودند، در سمت راست آن حضرت اتاقی بود كه پرده ای جلوی در آن آویزان بود. عرض كردم: «مولای من، صاحب الامر كیست؟» فرمود: «این پرده را بالا بزن»، پرده را بالا زدم، پسری هشت ساله با قدی در حدود یك متر و اندی - پنج وجب- با پیشانی بلند، چهره ای نورانی، چشمانی درشت و درخشنده، دستانی قوی و گوشت آلود و زانوانی برجسته كه خالی بر گونه ی راست و پارچه ای بر سر داشت خارج شد، روی پای امام عسكری علیه السلام نشست، امام فرمود: «این صاحب شماست» سپس به سرعت از جا بلند شد و فرمود: «پسرم!به داخل خانه برو تا زمان مقرر.»در حالی كه من به سیما و قد و قامتش نگاه می كردم داخل خانه شد. امام عسكری علیه السلام فرمود: «یعقوب! نگاه بكن ببین در خانه كیست؟» من وارد اتاق شدم اما هیچ كس را ندیدم. [4] .
4- محمد بن علی بن حمزه علوی می گوید: از امام عسكری علیه السلام شنیدم كه می فرمود: ولی خدا و حجت او بر بندگانش و جانشین من، پاك و پاكیزه و مختون در هنگام طلوع فجر در شب نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج متولد شد. [5] .
2- احمد بن اسحق سعد اشعری در یك حدیث طولانی از امام عسكری علیه السلام نقل می كند كه از ایشان سوال كردم: «یا بن رسول الله! امام و خلیفه بعد از شما چه كسی است؟» امام علیه السلام به سرعت از جا برخاست و وارد خانه شد، پس در حالی كه پسری ماهرو و سه ساله را بر دوش خود نشانده بود خارج شد و فرمود: «ای احمد بن
[ صفحه 56]
اسحق! اگر تو در نزد خدا و ائمه احترام نداشتی این پسرم را به تو نشان نمی دادم، او همنام و همكنیه رسول الله است و زمین مالامال از ستم را از عدل و داد سرشار خواهد كرد.» [3] .
3- یعقوب بن منقوش می گوید: «بر امام عسكری علیه السلام وارد شدم، ایشان بر روی سكویی در خانه نشسته بودند، در سمت راست آن حضرت اتاقی بود كه پرده ای جلوی در آن آویزان بود. عرض كردم: «مولای من، صاحب الامر كیست؟» فرمود: «این پرده را بالا بزن»، پرده را بالا زدم، پسری هشت ساله با قدی در حدود یك متر و اندی - پنج وجب- با پیشانی بلند، چهره ای نورانی، چشمانی درشت و درخشنده، دستانی قوی و گوشت آلود و زانوانی برجسته كه خالی بر گونه ی راست و پارچه ای بر سر داشت خارج شد، روی پای امام عسكری علیه السلام نشست، امام فرمود: «این صاحب شماست» سپس به سرعت از جا بلند شد و فرمود: «پسرم!به داخل خانه برو تا زمان مقرر.»در حالی كه من به سیما و قد و قامتش نگاه می كردم داخل خانه شد. امام عسكری علیه السلام فرمود: «یعقوب! نگاه بكن ببین در خانه كیست؟» من وارد اتاق شدم اما هیچ كس را ندیدم. [4] .
4- محمد بن علی بن حمزه علوی می گوید: از امام عسكری علیه السلام شنیدم كه می فرمود: ولی خدا و حجت او بر بندگانش و جانشین من، پاك و پاكیزه و مختون در هنگام طلوع فجر در شب نیمه شعبان سال دویست و پنجاه و پنج متولد شد. [5] .
[1] آل عمران: 18 و 19- با اين تفاوت كه آيه اين گونه شروع مي شود: (شهد الله انه لا اله...) ترجمه: خداوند و ملائكه و صاحبان علم گواهي مي دهند كه خدايي جز او نيست، او قائم به قسط است و جز او خداي مقتدر شكست ناپذيري كه ساخته و پرداخته اش خالي از هر عيب و نقصي است هيچ خدايي نيست، دين پذيرفته شده در نزد خداوند، همانا اسلام است.
[2] بحارالانوار، ج 51، ص 15، روايت 19.
[3] اثبات الهداه، ج 3، ص 479، روايت 180.
[4] اثبات الهداه، ج 3، ص 480، روايت 183.
[5] اثبات الهداه، ج 3، ص 570، روايت 683.