کد مطلب:28048 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

حسادت












1019. الأخبار الموفّقیّات - به نقل از ابن عبّاس، در پاسخ عثمان -:امّا [ این كه گفتی] «قوم ما خلافت را از ما گرداندند»: به خدا سوگند، می دانی كه از روی حسادت و گردنكشی بود و به خدا سوگند، تو به آن، آگاهی! پس، خدا میان ما و قوممان [ داور] باشد.

و امّا [ در مورد] گفته ات كه «نمی دانی خلافت را از ما راندند یا ما را از خلافت راندند»: به جانم سوگند، تو می دانی كه اگر این حكومت به ما می رسید، فضیلتی بر فضیلت های ما و منزلتی بر منزلت های ما نمی افزود؛ زیرا ما اهل فضیلت و منزلتیم و هیچ فاضلی فضیلتمند نشد، جز با فضل ما و هیچ كس پیشی نگرفت، جز با ما و اگر ما راه را ننموده بودیم، كسی ره نمی یافت و از ظلمت به بینایی رهنمون نمی شد و از انحراف، مصون نمی ماند.[1].

1020. الأمالی - به نقل از ابو هیثم بن تَیَّهان، پیش از جنگ جمل -:ای امیرمؤمنان! حسادت قریش بر تو، دو گونه است: نیكان آنها به سبب همچشمی در فضیلت و یا بلندیِ مرتبت، حسادت ورزیدند و بدكاران آنها بدخواهانه بر تو حسد بردند. خداوند نیز بدین سبب، اعمالشان را هیچ انگاشت و بارشان را سنگین ساخت.

راضی نشدند كه با تو برابر شوند؛ بلكه خواستند از تو پیشی گیرند. پس، هدف، از آنها دور ماند و به پایان راه نرسیدند.

تو سزاوارترینِ قریش به حاكمیّت بر قریش هستی؛ [ چرا كه] پیامبرشان را در زندگی، یاری كردی و پس از مرگ، حقوقش را از سوی او ادا نمودی. به خدا سوگند، ستم و سركشی شان، جز به خودشان باز نمی گردد. و ما یاران و یاوران تو هستیم. پس، هر فرمانی داری، بفرما.[2].

ر. ك: ص118 (شایستگان خلافت از دیدگاه عمر )

بخش پانزدهم، قبائلی كه به امام علی دشمنی می ورزیدند/قریش.









    1. الأخبار الموفّقیّات:606، شرح نهج البلاغة:9/9.
    2. الأمالی، مفید:6/155.