کد مطلب:28399 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

گوناگون












1940. امام علی علیه السلام: آبادانی نباشد آن جا كه حكمران، ستم ورزد.[1].

1941. امام علی علیه السلام: آفت آبادانی، ستمِ حكمران است.[2].

1942. امام علی علیه السلام: بی میلی ات به كسی كه خواهان توست، كمی بهره است، و گرایشت بدان كه تو را نخواهد، خوار ساختن گوهر جان است.[3].

1943. امام علی علیه السلام: آن كه با تو دشمنی نكند، تو را دوست دارد.[4].

1944. امام علی علیه السلام: آن كه در دوران رویكرد دنیا به تو رو آورد، در زمان پشت كردن دنیا از تو دوری گزیند.[5].

1945. امام علی علیه السلام: دوستت را با اندكی مدارا دوست بدار، چه بسا كه روزی دشمنت شود؛ و دشمنت را با اندكی مدارا دشمن بدار، چه بسا كه روزی دوستت گردد![6].

1946. امام صادق علیه السلام: امیرمؤمنان همیشه می فرمود: می باید در دلت نیازمندی به مردم و بی نیازی از آنان، جمع گردد. نیازمندی ات به آنان، در نرم سخن گفتن و خوش رویی ات آشكار شود، و بی نیازی ات از آنان، در پاك نگه داشتن آبرو و پایداری عزّتت ظاهر شود.[7].

1947. امام علی علیه السلام: تمام دوستی ات را درباره دوستت نثار كن؛ امّا به وی اطمینان تمام منما. او را كاملْ یاری كن؛ لیكن تمام رازها را به وی مگو، تا آن كه [ از یك سو ]حقّ خردمندی را به جا آوری و [ از دگر سو] وظایف دوستی را به جا آورده باشی.[8].

1948. امام علی علیه السلام: حكیم نیست آن كه مدارا نكند با كسانی كه چاره ای جز مدارا با آنان نیست.[9].

1949. امام علی علیه السلام: با آن كه نمی توانی حقّت را از او بستانی، داد و ستد منما.[10].

1950. امام علی علیه السلام: بپرهیز از آن كه دوستانت را چنان به هراس اندازی كه آنان را به دوری از تو و جدایی طلبی كشانَد.[11].

1951. امام علی علیه السلام: آن كه سودش در زیان دیدن تو باشد، هیچ گاه از دشمنی با تو بیرون نباشد.[12].

1952. امام علی علیه السلام: با توانمندی گذشت كن و با دولتْ مردی نیكی كن، تا آقایی ات كامل گردد.[13].

1953. امام علی علیه السلام: لغزش های دوست را تحمّل كن، برای هنگام هجوم دشمنت.[14].

1954. امام علی علیه السلام: امیدواری مردم به پاداشت، بهتر است از ترس آنان از كیفرت.[15].

1955. امام علی علیه السلام: علاقه مندی [ دیگران ] به خودت را جایگزین احترام گذاری [ آنان] به خود قرار ده.[16].

1956. امام علی علیه السلام: مردم را بر سنّت ها و آیینشان بر پای دار و [ چنان كن] كه بی گناهان، از تو احساس امنیت كنند و بدكاران، از تو بترسند؛ و به مرزها و كناره های شهرها رسیدگی كن.[17].

1957. امام علی علیه السلام: دشوارترین مدیریت، جابه جا نمودن آداب و رسوم است.[18].

1958. امام علی علیه السلام: مردم در نیكی به سر می برند تا زمانی كه متفاوت باشند. پس آن گاه كه برابر شوند، نابود گردند.[19].

1959. امام علی علیه السلام: آن كه با مردمان، با مدارا رفتار كند، از همراهی آنان بهره بَرد.[20].

1960. امام علی علیه السلام: از نشانه های حكمت، فرمانبرداری از بالادست، و احترام گذاردن به همتایان، و انصاف نسبت به پایین دستان است.[21].

1961. امام علی علیه السلام: ابزار حكمرانی، سعه صدر (بردباری است.[22].

1962. امام علی علیه السلام: فرورفتن مردم در امری، زمینه انجام گرفتن آن است.[23].

1963. امام علی علیه السلام: بپرهیز از هر كاری كه آزاده ای را از تو بِرَماند، یا منزلت تو را خوار سازد، یا بدی را به سویت سرازیر كند، و یا عقوبتی را بدان عمل در رستاخیز، به دوش كشی![24].

1964. امام علی علیه السلام: آن كه بدون شایستگی بلندی یابد، بدون جُرم، فرو افتد.[25].

1965. امام علی علیه السلام: مردمان را با ترازوی خودشان وزن كن[26] [27].

1966. امام علی علیه السلام: حكمتْ آن است كه با بالا دستِ خود، جدال نكنی و زیردستان را خوار نسازی و آنچه در توان نداری، عرضه نكنی و زبانت با دلت و سخنت با رفتارت مخالفت نكند و در آنچه نمی دانی، سخن نگویی و كارها را به هنگام رویكرد، رها نسازی و به هنگام پشت كردن، پیگیری نكنی.[28].

1967. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: با آزاد مردان، تنها با بزرگواری رفتار كنید، با مردمان متوسط، با میل و هراس، و با مردمان پست، با تحقیر و سبُكی.[29].

1968. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: هر گاه دوستی داری كه برادری و دوستی اش را نمی پسندی، آن را برای مردمْ آشكار مساز؛ چرا كه چنین دوستی، مانند شمشیر كُند در خانه آدمی است؛ دشمن را می ترساند و دشمن نمی داند كه بُرنده است یا كُند.[30].

1969. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: هر گاه یكی از یارانت به تو نیكی روا داشت، نهایتِ خوبی را در حقّ او روا مدار و قدری از آن را وا گذار كه به هنگام آشكار شدن خیرخواهی فراوان او، بر آن بیفزایی.[31].

1970. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: برخی از مردمان اند كه اگر بر نیكی شان بیفزایی، كم كنند، و اگر آنان را دوست ویژه قلمداد كنی، تو را سبُك سازند. خشنودی شان را جایگاهی نیست كه آن را بشناسی و خشمشان مكانی ندارد كه از آن بپرهیزی. اگر با اینان برخورد داشتی، دوستی های عمومی را با آنان به كار بند و آنان را از دوستی خصوصی محروم ساز، تا آنچه به آنان روا داشتی، مانعی باشد در برابر آسیب های آنان، و آنچه را از آنان دریغ داشتی، بردارنده احترام آنان شود.[32].

1971. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: آن كه جمعیتی را مدیریت می كند، از نگاه خِرَد، مستی بر او حرام است؛ چرا كه زشت است نگهبان، نیازمند كسی شود كه از او پاسداری كند.[33].

1972. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: مدیریت بر مردمان شهر خودت را مپذیر؛ زیرا آنان، با تو سازگار نشوند، مگر آن كه تو از جایگاه یك مدیر برجسته بیرون روی.[34].

1973. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: مدیری را كه به ضعف و ناتوانی می شناسی و شرایط، او را بزرگ كرده است و او می داند كه گذشته اش را می شناسی، خدمت مكن؛ زیرا گرچه وی از خدمتگزاری ات خشنود باشد، لیكن می داند كه تو با چه دیدی به وی می نگری و از این رو، از تو دلگیر می شود.[35].

1974. امام علی علیه السلام: خود را دستِ كم نگیرید كه سهل انگاری كنید و آن دستِ كم گرفتن، شما را به راه ستمكاران بكشاند و به هلاكت برسید. چون حق به شما روی آورد و آن را شناختید، در آن، سستی نورزید؛ چرا كه به زیانی آشكار، زیانمند خواهید شد.[36].

1975. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: زیانبارترین كار برای تو آن است كه به مدیر خود بفهمانی كه مدیریت را بهتر از او می دانی.[37].

1976. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: اندكی كه با آن به بیشتر ترقّی شود، بهتر است از زیادی كه به كمی برگرداند.[38].

1977. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -: اگر دوستت را نزد دشمنت یافتی، ضرری برای تو ندارد؛ چرا كه او اگر سودی به تو نرسانَد، آسیب نخواهد رسانْد.[39].









    1. غرر الحكم: 10791، عیون الحكم والمواعظ: 10022/540.
    2. غرر الحكم: 3954، عیون الحكم والمواعظ: 3717/181.
    3. غرر الحكم: 3954، عیون الحكم والمواعظ: 3717/181.
    4. المواعظ العددیّة: 61.
    5. غرر الحكم: 8878.
    6. نهج البلاغة: حكمت 268، تحف العقول: 201، الأمالی، طوسی: 767/364.
    7. الكافی: 7/149/2، معانی الأخبار: 1/267، تحف العقول: 204.
    8. كنز الفوائد: 93/1.
    9. تحف العقول: 218، بحار الأنوار: 121/57/78.
    10. غرر الحكم: 10184، عیون الحكم والمواعظ: 9400/518.
    11. غرر الحكم: 2689، عیون الحكم والمواعظ: 2253/98.
    12. غرر الحكم: 9150.
    13. غرر الحكم: 4528، عیون الحكم والمواعظ: 4048/200.
    14. بحار الأنوار: 166/74.
    15. غرر الحكم: 4510، عیون الحكم والمواعظ: 4119/203.
    16. غرر الحكم: 2291، شرح نهج البلاغة: 573/311/20.
    17. غرر الحكم: 2419، عیون الحكم والمواعظ: 1961/81.
    18. غرر الحكم: 2969، عیون الحكم والمواعظ: 2649/118.
    19. عیون أخبار الرضا: 204/53/2، الأمالی، صدوق: 718/531، غرر الحكم: 289.
    20. غرر الحكم: 8861، عیون الحكم والمواعظ: 8286/457.
    21. غرر الحكم: 9422، عیون الحكم والمواعظ: 8676/473
    22. نهج البلاغة: حكمت 176، خصائص الائمة: 110، غرر الحكم: 1256.
    23. غرر الحكم: 5067، عیون الحكم والمواعظ: 4612/242.
    24. غرر الحكم: 2727، عیون الحكم والمواعظ: 2291/100.
    25. غرر الحكم: 8613.
    26. المواعظ العددیّة: 57.
    27. ظاهراً مراد آن است كه هر كس را با توجّه به استعدادها و شرایط خودش مورد ارزیابی و سنجش قرار ده. (م).
    28. غرر الحكم: 9450، عیون الحكم والمواعظ: 8681/473.
    29. شرح نهج البلاغة: 574/311/20.
    30. شرح نهج البلاغة: 550/309/20.
    31. شرح نهج البلاغة: 798/331/20.
    32. شرح نهج البلاغة: 673/320/20.
    33. شرح نهج البلاغة: 871/338/20.
    34. شرح نهج البلاغة: 232/282/20.
    35. شرح نهج البلاغة: 865/337/20.
    36. تحف العقول: 150. نیز، ر. ك: الكافی: 6/45/1، الأمالی، مفید: 38/206.
    37. شرح نهج البلاغة: 863/337/20.
    38. شرح نهج البلاغة: 953/344/20.
    39. شرح نهج البلاغة: 852/336/20.