کد مطلب:28408 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

کینه












2018.امام علی علیه السلام- هنگام آماده شدن برای جنگ با قاسطین-: «آگاه باشید كه خضابِ زنان، حناست و خضابِ مردان، خون؛ و پایداری برای پایان كارها نیكوتر است. بدانید این [ بحران ها و فتنه ها و جنگ ها]، كینه های بدر و دشمنی های اُحُد و دل چركینی های جاهلی است... «فَقَتِلُواْ أَلِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لآَ أَیْمَنَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ؛[1] پس با پیشوایان كفر بجنگید؛ چرا كه آنان را هیچ پیمانی نیست.باشد كه [ از پیمان شكنی] باز ایستند».[2].

2019.الإقبال- در دعای ندبه در توصیف امام علی علیه السلام-: و او برای تأویل [ و اجرای احكام واقعی قرآن] می جنگد و در راه خدا، سرزنش ملامتگران، او را باز نمی دارد. او در راه خدا بزرگانِ [ مشرك] عرب و قهرمانانشان را كشت و دلاوران آنها را از پای درآورد و با گرگْ صفتان آنها درگیر شد، و در دل های آنان، كینه های بدر و خیبر و حُنین و دیگر جنگ ها را به یادگار گذاشت.از این رو، دشمنیِ او را در دل پنهان داشتند و برای كنار زدن او هجوم آوردند تا آن جا كه با ناكثین و قاسطین و مارقین جنگید.[3].

2020.بلاغات النساء- به نقل از اُمّ الخیر دختر حریش بارقیه، در توصیف دشمنان امام علی علیه السلام در جنگ صِفّین-: به درستی كه این كینه های بدر و دلْ چركینی های جاهلیت و دشمنی های اُحد است كه معاویه به هنگام غفلت و ناآگاهی [ مردم] بر آن دست یافت تا انتقام خون فرزندان عبد شمس را بستاند.[4].

2021.وقعة صِفّین- به نقل از عبد اللَّه بن بدیل بن ورقاء خزاعی، در جنگ صفّین-: [ عبد اللَّه بن بدیل گفت:] ای امیر مؤمنان! اگر این مردمْ خدا را می خواستند یا برای خدا كار می كردند، با ما به مخالفت بر نمی خاستند؛ ولی اینان می جنگند برای گریز از برابری [ در تقسیم بیت المال] و علاقه به بهره گرفتن بیشتر از بیت المال، و بخل ورزیدن در قدرت و سلطنت، و ناخوش داشتنِ از دست دادن دنیایی كه در اختیارشان است، و كینه هایی كه در جان خود دارند، و دشمنی هایی كه در سینه های خود می یابند بر اثر حادثه ها، و رخدادهایی كه تو- ای امیرمؤمنان- در گذشته برایشان پدید آورده ای و پدران و برادرانشان را كشته ای.

آن گاه رو به مردم كرد و گفت: چگونه معاویه با علی علیه السلام بیعت كند، حال آن كه [ علی علیه السلام] برادرش حنظله و دایی اش ولید و جدّش عُقبه را در یك جنگ كُشت؟! به خدا سوگند، گمان نكنم چنین كنند و هرگز در برابر شما تسلیم نگردند تا آن كه نیزه ها بشكند، و شمشیرها بر سرشان فرود آید، و عمودهای آهنین بر پهلوهای آنان نثار گردد، و میان دو گروه، اتّفاق های بسیار رُخ دهد.[5].

2022.وقعة صِفّین: آورده اند كه عقبة بن ابی سفیان، ولید بن عقبه، مروان بن حكم، عبد اللَّه بن عامر و ابن طلحة الطلحات،[6] جمع شدند.عقبه گفت: داستان ما و علی، بس شگفت آور است. هیچ یك از ما نیست، جز آن كه [ به وسیله علی علیه السلام] به او ستم شده و علیه او حجّت دارد.امّا درباره من، جدّم را كُشت و در ریختن خون عموهایم در جنگ بدر شركت كرد؛ و امّا در مورد تو- ای ولید-، پدرت را در جنگ جمل كشت و برادرانت را یتیم كرد؛ و امّا درباره تو- ای مروان-، پس چنان است كه شاعر عهد جاهلی [ امرؤ القیس ]گفته است:

علباء (قاتل پدرم) زن و فرزند وی را داغدار كرد

چنان كه اگر بیابندش، در دَم، خونش را خواهند ریخت.

معاویه گفت: این همه، اعتراف بود. غیرتمندی ها كجاست؟

مروان گفت: چه غیرتمندی و تعصّبی می خواهی؟

گفت: می خواهم با نیزه ها از میان برود.

مروان گفت: به خدا سوگند، یاوه می گویی و بودن ما نزد تو برایت سنگین است.[7].

2023.المناقب: در گزارش روز بیست و ششم از جنگ های صِفّین، روایت شده است: بزرگان گروه معاویه، نزد او گِرد آمدند و از شجاعت علی علیه السلام و اَشتر یاد كردند. عقبة بن ابی سفیان گفت: اگرچه اشتر شجاع است؛ اما برای علی، همتایی در شجاعت، بزرگی و نیرومندی نیست.

معاویه گفت: هیچ یك از ما نیست، جز آن كه علی، پدر یا برادر یا فرزندش را كشته است. ای ولید! در جنگ بدر، پدر تو را كُشت و عموی تو را- ای ابو الأعور!- در جنگ اُحُد به قتل رسانید و- ای ابن طلحة الطلحات!- پدر تو را در جنگ جمل كُشت. اگر همه بر او هجوم آورید، انتقام خود را از او خواهید گرفت و دل هایتان تَسلّی خواهد یافت.[8].

ر.ك: ص 120 (روی برگردانندگان از بیعت با امام).









    1. توبه، آیه 12.
    2. مناقب آل أبی طالب: 180/3، بحار الأنوار: 472/587/32.
    3. الإقبال: 507/1، المزار الكبیر: 577، مصباح الزائر: 448.
    4. بلاغات النساء: 57، العقد الفرید: 345/1، صبح الأعشی: 250/1، الطرائف: 28.
    5. وقعة صفّین: 102، شرح نهج البلاغة: 180/3، المعیار والموازنة: 128.
    6. طلحة الطلحات، لقب طلحة بن عبد اللَّه خلف خُزاعی از بخشندگان عرب است كه در جنگ جمل به همراه عایشه كشته شد.او را از آن رو طلحة الطلحات نامیدند كه مادرش دختر حارث بن ابی طلحه بود.پیامبرصلی الله علیه وآله او را در اُحد، «طلحة الخیر» و در غزوه ذات العسرة، «طلحة الفیاحی» و در حُنین، «طلحة الجواد» نامید (لغت نامه دهخدا، ذیل واژه).یعنی طلحات جمع طلحة است و چون چند نام برایش جمع شده، او را چنین لقب داده اند.(م)
    7. وقعة صفّین: 417.
    8. المناقب: 234.