کد مطلب:28409 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

حسادت












2024.الأمالی- به نقل از حسن بن سَلَمه-: وقتی خبر حركت طلحه، زبیر و عایشه از مكّه به سوی بصره به امیر مؤمنان رسید، ابو هیثم بن تیّهان به پا خاست و گفت: ای امیر مؤمنان! حسد قریشیان نسبت به تو دو گونه است. نیكانشان بر فضیلت و برتری مقام تو رشك بَرند، و بدانِ آنها چنان حسد ورزیدند كه خداوند، اعمال آنان را تباه ساخت و گناهشان را سنگین كرد.آنها به برابری با تو رضایت ندادند؛ بلكه خواستند بر تو پیشی گیرند؛ [ لیكن] هدف، دست نیافتنی بود و مسابقه، آنان را فرو افكند.خطّ پایان برایشان دور گشت و مسابقه، آنان را به شكست كشاند.تو از خودِ قریش به آنان سزاوارتری.پیامبرِ آنان را در زندگی اش یاری رساندی و پس از مرگ، حق او را ادا نمودی. به خدا سوگند، آنان جز بر خویش ستم نكردند.اینك ما یاران و یاوران توایم.كارت را به ما بفرما. آن گاه چنین سرود:

به درستی كه گروهی بر تو ستم كردند و فریبكاری كردند

و با كارهای زشت از تو عیبجویی نمودند.

به حقیقت كه در تو به اندازه بال مگسی

بلكه یكْ دهم از آن عیب ها [ كه بر تو شمردند] نیست.

در تو نعمت الهی را مشاهده كردند

و بزرگواری را دیدند

و نیز پیشوایی را دیدند كه كارها به سویش باز می گردد

و افساری كه اسب چموش را رام می كند.

حاكمی را [ مشاهده كردند] كه پیشوایی در او جمع شده

و هاشمی ای كه دارای كرانه های ملاطفت و مهربانی بود.

بر آنچه از جانب خدا به سوی تو آمد، حسد ورزیدند

و با دل هایی زخمی

و جان هایی كه چون جام كینه ای بر ضد خوبی هاست

از سر شقاوت و پلیدی با تو دشمنی كردند.

پنهان كننده [ دشمنی] كه ابرهای غیبی پنهانش می كند

و آن كه آشكارا اظهار دشمنی می كند.

ای وصیّ پیامبر! ما نسبت به حق

به مانند طراوت بامدادانیم.

قبیله اوس و خزرج را در میدان های ستیز و نبرد

به نیزه و تیر، بگیر.

از ما نیست آن كه به خاطر خدا دوستدار تو نباشد

و بر طریق هدایت و رستگاری قرار ندارد.[1].

2025.امام علی علیه السلام- در سخنرانی اش به هنگام حركت كردن برای جنگ با بصریان، در نكوهش كسانی كه علیه ایشان دست به شورش زدند-: مرا با قریش چه كار؟ به خدا سوگند، با آنان در حال كفرشان جنگیدم و اینك، در حال فریب خوردگی شان هم با آنان می جنگم. به درستی كه من دیروز همراه آنان بودم، چنان كه امروز همراه آنانم.

به خدا سوگند، انتقام قریش از ما جز بدان جهت نیست كه خداوند، ما را بر آنان برگزید و ما، آنان را در حوزه آیین خود داخل كردیم. پس آنان چنان اند كه آن شاعر جاهلی گفته است:

به جان خودم سوگند كه صبحگاهان

نوشیدنی ات شیر خالص بود و خوراكت كره و خرمای بی هسته.

این مقام بلند را به تو بخشیدیم و تو لایق مقام رفیع نبودی

ما بودیم كه گِرد تو را با اسبان و نیزه ها گرفتیم.[2].

ر.ك: ج 8، ص 421 (علی از زبان بزرگان/خلیل بن احمد).

ج 4، ص 162 (دشواری پاره ای اصلاحات).









    1. الأمالی، مفید: 6/154.
    2. نهج البلاغة: خطبه 33، الإرشاد: 248/1، الكافئة: 19/20، بحار الأنوار: 89/113/32.نهج البلاغة: خطبه 33، الإرشاد: 248/1، الكافئة: 19/20، بحار الأنوار: 89/113/32.