کد مطلب:28439 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129
در زمانی كه شورش كنندگان، عثمان را محاصره كردند، عایشه به مكّه رفت و در آن جا ماند تا عثمان كشته شد.[5]. پس از قتل عثمان، عایشه، امید به خلافت طلحه[6] و زبیر داشت؛[7] ولی چون به گوشش رسید كه امام علی علیه السلام به خلافت برگزیده شده است، از نیمه راه مكّه و مدینه، به مكّه بازگشت و عَلَم مظلومیّت عثمان و خونخواهی او را برافراشت.[8] اگرچه موضع او در قتل عثمان برای مردمْ روشن بود و برخی موارد را به او گوشزد هم می كردند؛ لیكن به احترام پیامبرصلی الله علیه وآله و امّ المؤمنین بودنش، به او احترام می گذاردند و از وی حرف شنوی داشتند. عایشه زنی دانشمند، سخنران و ادیب بود[9] و با خُلقیات اعراب، آشنایی كامل داشت و نقاط ضعف آنان را به خوبی می دانست، لذا قادر به تحریك آنان بود.[10] طلحه و زبیر هم كه می دانستند تنها راه پیروزی آنان و در دست گرفتن خلافت، این است كه به وسیله عایشه، مردم را بشورانند، این فرصت را از دست ندادند. عایشه به طور آشكار با امام علی علیه السلام دشمنی می كرد و یادآوری می كرد كه اختلاف بین او و امام، اختلاف زن با فامیل شوهر است.[11] اگر وجهه عایشه نبود، طلحه و زبیر، قادر به جمع آوری نیرو برای جنگ نبودند. او پس از كشته شدن طلحه و زبیر، میداندار جنگ بود.[12]. با این همه، پس از جنگ، امام علی علیه السلام با احترام كامل، او را به مدینه برگرداند.[13]. اگرچه عایشه چندین بار از آنچه در برابر امام علی علیه السلام در جنگ جمل از خود نشان داده بود، اظهار ندامت كرد،[14] ولی به دشمنی خود با امام علیه السلام ادامه داد. وی پس از شهادت امام علی علیه السلام، خوش حالی خود را آشكار كرد[15] و سجده شكر به جای آورد.[16] همچنین او مانع خاكسپاری امام حسن علیه السلام در كنار جدّش پیامبر خدا گردید.[17]. عایشه در سال 57 یا 58 هجری درگذشت.[18].
وی دختر ابو بكر و همسر پیامبرصلی الله علیه وآله است[1] كه هنگام رحلت ایشان، هجده سال داشت.[2] او در زمان ابو بكر و عمر، از احترام بسیاری برخوردار بود؛ ولی عثمان از شأن و احترام او كاست. بدین سبب، بین آنان اختلاف بروز كرد[3] تا آن پایه كه عایشه با این سخن خود، مردم را به قتل عثمان تحریك می كرد: «اُقتلوا نَعثلاً فقد كَفَر؛ پیرمردِ نادان را بكشید كه كافر شده است».[4].