کد مطلب:28738 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

جهل












در ریشه یابی جریان تعمّق، جهل را باید آغازین عامل برشمرد. در روایات اسلامی بر این نكته تصریح شده است. علی علیه السلام افراط و تفریط، و تندروی و كندروی را برخاسته از جهل دانسته و فرموده است:

لا تَرَی الجاهِلَ إلّا مُفرِطاً أو مُفَرِّطاً.[1].

نادان را جز افراطكار یا تفریطگر نخواهی یافت.

چنین است كلام حضرت باقرعلیه السلام كه ریشه تندروی خوارج و موضع افراطگرایانه آنان را جهل تلقّی كرده است. اسماعیل جُعْفی می گوید:از امام باقرعلیه السلام درباره آن مقدار از دین كه حتماً باید هر كسی بداند پرسیدم. فرمود:

الدّینُ واسِعٌ، ولكِنَّ الخَوارِجَ ضَیَّقوا عَلی أنفُسِهِم مِن جَهلِهم.[2].

دین، گسترده است؛ ولی خوارج به خاطر نادانی خود، آن را بر خویش تنگ ساختند.

این همان نكته ای است كه امام علی علیه السلام در تحلیل روانی و فكری خوارج و علّت تندروی ها و گرایش های افراطی آنان بر آن تأكید ورزیده و فرموده است:

... ولكِن مُنیتُ بِمَعشَرٍ أخِفّاءِ الهامِ، سُفَهاءِ الأَحلامِ.[3].

... امّا به جماعتی سبُكْ مغز و بی خِرَد، مبتلا شده ام.

و در كلامی دیگر، خطاب به آنان فرمود:

وأنتُم - وَاللَّهِ - مَعاشِرُ أخِفّاءُ الهامِ سُفَهاءُ الأَحلامِ.[4].

شما - به خدا سوگند - جماعتی سبُكْ مغز و نابخردید.

و در سخن والایی، آن هنگام كه آهنگ بیدار كردن آنان را داشته است، ضمن روشنگری، حقایقی به آنان سفارش می كند كه از لجاجت و عمل كردن از سر جهالت دست بردارند و راه اعتدال جویند و سپس به چگونگی خُلق و خوی آنان اشاره كرده، می فرماید:

ثُمَّ أنتُم شِرارُ النّاسِ، ومَن رَمی بِهِ الشَّیطانُ مَرامِیَهُ، وضَرَبَ بِهِ تیهَهُ، وسَیَهلِكُ فِیَّ صِنفانِ:مُحِبٌّ مُفرِطٌ یَذهَبُ بِهِ الحُبُّ إلی غَیرِ الحَقِّ، ومُبغِضٌ مُفرِطٌ یَذهَبُ بِهِ البُغضُ إلی غَیرِ الحَقِّ. وخَیرُ النّاسِ فِیَّ حالاً النَّمَطُ الأَوسَطُ، فَالزَموهُ.[5].

پس، شما بدترین مردم هستید كه شیطان، تیرهای خود را به سویتان افكنده و آواره گم راهی تان ساخته است. زود است كه در [ پیوند با] من، دو گروه هلاك شوند:دوستِ افراط پیشه كه دوستیِ من او را به غیر حق كشانَد؛ و دشمنِ زیاده ورز كه دشمنیِ من، وی را از حق، دور سازد.

نیك حال ترین مردم در [ پیوند با ]من، كسانی هستند كه راه میانه در پیش گیرند. پس همراهِ ایشان باشید.









  1. نهج البلاغة:حكمت 70، بحار الأنوار:35/159/1.
  2. الكافی:6/405/2، تهذیب الأحكام:1529/368/2، كتاب من لا یحضره الفقیه:791/257/1.
  3. ر. ك:ح 2718 (خطبه امام علیه السلام در بین دو سپاه).
  4. تاریخ الطبری:85/5.
  5. نهج البلاغة:خطبه 127، بحار الأنوار:604/373/33.