کد مطلب:293500 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:285

بالجمله


(الفاطمه متولده جسما و روحا من ابیها و اما ابوها فهو متولد روحا و تفصیلا من بنتها (لا جسما و لا اجمالا). خذ هذا التحقیق النیر العرشی و اغتنم: للحكیم المتاله و العارف الصمدانی میرزا محمود القمی رضوان الله تعالی علیه (المتخلص بالرضوان): فی نعت الفاطمه الزهرا سلام الله علیها


ای مهین بانوی بیت الحرم غیب قدم

سر ناموس رسول مدنی خاتم


ای تو خاتون همه كشور ملك و ملكوت

وی تو بانوی همه ملك عرب تا به عجم





نه به پشت قدماین نقش و نه در بطن حدوث

پس از این نقش مجرد فلقد جف قلم


مطلع شمس جمال و افق ماه جلال

مشرق سر وجود و ملك خلق شیم


چادر عفتت از بافته نور خدا

پرده عصمتت از اقمشه شهر قدم


بطن در بطن همه لامعه نور خدا

صلب در صلب همه بارقه علم و كرم


جلوه در جلوه همه مظهر انوار خدا

پرده در پرده همه سر جلال اعظم


مام در مام همه صاحب جاه و حشمت

باب در باب همه قبله حاجات امم


دوده در دوده همه مظهر انوار خدا

پشت در پشت همه معدن الطاف و نعم


پدران تو همه یكه سواران وجود

مادران تو همه صاحب اعزاز و حشم


پسران تو بزرگان همه كون و مكان

ابن در ابن همه شمس ضحی بدر ظلم





معنی سوره قدری و ظهور طه

بضعه حضرت یاسین و به قرآن توام


این چنین نسخه دگر نسخه نویس ایجاد

نه رقم كرد و نخواهد پس از این كرد رقم


روحت از روح رسول و تنت از جوهر قدس

در سراپای تو پا و سرا حمد مدغم


همسرت حیدر و زان فخر كنی بر حوا

پدرت احمد و زان فخر كنی بر آدم


خجل از سبحه و سجاده زهدت یحیی

بنده قدس تو عیسی و كنیزت مریم


ای كه بر خاك درت ملك و ملك سجده كنان

پی تعظیم درت پشت كند گردون خم


بندگان تو ز آسیب قیامت آزاد

دوستی تو جراحات گنه را مرهم


(راه باز است ز كوی تو به سرچشمه فیض

چون توئی كوثر و هم منبع فیض عالم)


شمئه فضل تو را ناطقه ام باشد لال

پاره ی فضل تو را نطق مجرد ابكم





چشم تا چشم خدا بین نشود می نشود

با تو ای محرم اسرار الهی محرم


چون تو دیدی كه جهان لایق ماوای تو نیست

كردی عجل بوفاتی طلب از باب كرم


گرچه من تجربه كردم كه حقیقت دانان

همه در نقمت و در رنج و عذابند و الم


بر خلاف عادت این تجربه (رضوان) می خواه

تا كه صدیقه نجاتت دهد از دست نقم


قطره ای ریز ز ابر كرمت بر (رضوان)

پیش یك قطره ز جودو كرمت عمان نم