کد مطلب:29444 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:92

گوناگون












4526. الخصال - به نقل از عامر شَعبی -:امیر مؤمنان، به بِداهه، نُه جمله گفت كه با آنها، چشمه بلاغت را شكافت و گوهرهای حكمت را یتیم كرد و همه مردم را از رسیدن به یكی از آنها ناامید ساخت:سه تا از آنها در مناجات است و سه تا در حكمت، و سه تا در ادب.

در زمینه مناجات فرمود:«خدای من! عزّت، همین برایم بس كه بنده توام. و فخر، برایم همین بس كه تو پروردگار منی. تو آن گونه ای كه من دوست دارم، پس مرا آن سان ساز كه تو دوست داری».

در زمینه حكمت گفت:«ارزش هر انسانی به آن چیزی است كه می داند. و آن كه قدر خود را شناخت، هرگز نابود نشد. و انسان، در زیر زبانش پنهان است».

و در زمینه ادب گفت:«بر هر كس كه می خواهی، لطف كن تا امیرش باشی. به هر كس كه می خواهی، اعلام نیازمندی كن تا اسیرش شوی. و از هر كس كه می خواهی، اعلان بی نیازی كن تا همگونش باشی».[1].

4527. امام صادق علیه السلام:امیر مؤمنان، هرگاه كه از نماز ظهر [ یا نافله آن ] فارغ می شد، می گفت:«بار خدایا! من به [ یاری ] جود و كَرَمت به تو تقرّب می جویم و به [ واسطه ] محمّد، بنده و فرستاده ات به تو تقرّب می جویم. با خودِ تو و فرشتگان مقرّبت و پیامبرانی كه فرستاده ای، به تو تقرّب می جویم.

بار خدایا! تو از من بی نیازی و من نیازمند توام. تو برخورداری و من محتاجِ توام. از خطاهایم درگذشتی و گناهان مرا بر من پوشاندی. پس امروز، نیاز مرا برآورده كن، و به زشتی هایی كه از من می دانی، مرا عذاب مده؛ بلكه گذشت بخشش تو مرا فرا گیرد».

آن گاه به مسجد می رفت و می گفت: «ای شایسته تقوا و بخشش! ای خوب! ای مهربان! تو از پدر و مادرم و از همه آفریده ها بر من نیكی كننده تری. با بر آوردن حاجتم و استجابت دعایم به من رو كن. به فریادم رحم آور؛ چرا كه تو انواع گرفتاری ها را از من گشودی».[2].

4528. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -:بار خدایا! اگر ما در اقدام به طاعت تو كوتاهی كردیم، ولی در طاعت های تو به دوست داشتنی ترینِ آنها در نزد تو [ یعنی توحید ] چنگ زدیم [ كه]:«خدایی جز تو نیست»؛ طاعتی كه به حق، از سوی تو آمده است.[3].

4529. امام علی علیه السلام - هنگام ذبح كردن -:«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَآ أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِینَ؛[4] رویم را به سوی كسی كه آسمان ها و زمین را به وجود آورد، به استواری و تسلیم آورده ام، و من از مشركان نیستم». «صَلَاتِی وَنُسُكِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ* لَا شَرِیكَ لَهُ و وَبِذَ لِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ؛[5] نماز من، عبادت من، زندگی و مرگم، از آنِ خدا، پروردگارِ جهانیان است. شریكی برای او نیست. به این كار، فرمان داده شده ام و من از مسلمانانم».[6].

4530. امام علی علیه السلام:در روز خیبر، در برابر مَرحَب، پا به میدان گذاشتم و آنچه را پیامبر خدا به من آموزش داده بود، گفتم، و آن این بود كه:

«بار خدایا! یاری ام كن و او را بر ضدّ من یاری مرسان.

بار خدایا! مرا پیروز گردان و او را بر من، پیروز مگردان.

بار خدایا! مرا سرپرستی كن و او را بر من سرپرست مكن.

بار خدایا! مرا ذاكر خود، شاكر خود، ترسنده از خود، بازگشته و مطیع خود قرار ده كه دشمنانت را می كُشم».

من در آن روز، مَرحَب را كُشتم و از لباسش و تجهیزاتش دست شُستم. من می كُشتم؛ امّا از داشته های دشمن بر نمی داشتم.[7].

4531. امام علی علیه السلام:پیامبر خدا فرمود:«می خواهی دعایی به تو آموزش دهم كه قرآن را فراموش نكنی؟ [ بگو: ]

"بار خدایا! تا زمانی كه مرا زنده می داری، با ترك نافرمانی هایت بر من رحم كن، و به من از زحمت آنچه برایم سودی ندارد، رحم كن، و آنچه از رفتار من كه تو را خشنود می كند، حُسن نظر در آن را روزی ام كن، و دلم را بر حفظ كتابت، آن سان كه به من یاد دادی، مُلزَم كن، و خواندن آن را، آن گونه كه تو را از من خشنود می كند، روزی ام ساز.

بار خدایا! به كتابت، دیده ام را نورانی كن، و سینه ام را فراخ دار، و دلم را شاد ساز، و زبانم را به آن گویا كن، و بدنم را در آن به كار گمار، و بر آن نیرومندم كن و یاری ام رسان؛ چرا كه هیچ كمك كاری جز تو نیست و خدایی جز تو نیست"».[8].

4532. امام علی علیه السلام:خدای من! آن گاه كه دلِ گورها، غریبانه ما را در خود گرفت و سقف خانه هایمان به گِلْ پوشیده شد، و مسكینانه در گورهایمان بر سمت راستمان خوابانده شدیم و در تنگ ترین خوابگاه ها تنها رها گشتیم و مرگ، ما را به شگفت ترین جایگاه برد و در خانه كسانی قرار گرفتیم كه گویی حیران هستند و خانه از آنها تهی است، بر ما رحم كن.[9].

4533. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -:به عزّت یگانگی و كَرَم خداوندی، از تو درخواست می كنم كه پس از مرگم نیكی ات را از من قطع مكن، چنان كه در ایّام زندگی ام هماره [ به رحمت] به من می نگری.

تو همانی هستی كه هر كه تو را بخواند، پاسخ می دهی، و هر كه را به تو امید دارد، نا امید نمی سازی. آن كه جز تو را می خوانَد، گم راه است؛ چرا كه تو خود را از كسی كه به درگاهت آید، نمی پوشانی، و بر آن كه تو را نافرمانی می كند، می بخشی.

آن كه با تو در می افتد، از نظرت دور نیست، و آن كه با تو دشمنی می كند، نمی تواند تو را درمانده سازد. همه در سیطره قدرت تو اند و همه، روزیِ تو را می خورند.[10].

4534. امام علی علیه السلام:بار خدایا! اگر از درخواستم خسته گشتم و در طلبم مردّد شدم، مرا بر مصلحتم هدایت كن و بر هدایت وادارم كن. بار خدایا! مرا به عفو خود، وا دار و بر عدالتت نكِشان.[11].

4535. امام علی علیه السلام:ای برترینِ نعمت دهندگان در الطافش و بخشنده ترینِ بخشندگان در نعمت هایش! كمك هایت به من فزون شده و از شمارش آنها ناتوان گشته ام و در برابر پاداش آنها از سپاسگویی عاجز شده ام. پس سپاس، تو راست بر آنچه كه دادی و شكر، از آنِ توست در آن جا كه گرفتارم ساختی، ای بهترین كسی كه خواننده ای او را می خوانَد و برترین كسی كه امیدواری به او امید می بندد!

به پیمان اسلام، به تو متوسّل می شوم و به حرمت قرآن، بر تو تكیه می كنم و به حقّ محمّدصلی الله علیه وآله و خاندان محمّد، به تو تقرّب می جویم. پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و به من پیمانی را (اسلام) را كه بدان امید به ادای حاجتم دارم، بشناس، به [ حقّ] رحمتت، ای مهربان ترینِ مهربانان![12].

4536. امام علی علیه السلام - در حكمت های منسوب به ایشان -:خدای من! چگونه خوش گمان نباشم، و حالْ آن كه بخشش از تو نیكوست؟ خدای من! اگر به عدل خود با ما رفتار كنی، هیچ حَسَنه ای برای ما باقی نخواهد مانْد، و اگر فضل خود را شامل حال ما كنی، هیچ بدی ای از ما باقی نخواهد ماند.

4537. امام علی علیه السلام:مرا از هرچه جز آن هدفی كه برایش آفریدی ام، دور گردان، و به آنچه خود برایم متكّفل شده ای، مشغول مساز. مرا محروم مكن، در حالی كه از تو درخواست دارم، و عذابم مده، در حالی كه از تو آمرزش می طلبم.[13].

4538. امام علی علیه السلام:خدای من! اگر مرا به اسلامْ هدایت نمی كردی، هدایت نمی شدم، و اگر ایمان به خودت را روزیِ من نمی ساختی، به تو ایمان نمی آوردم، و اگر زبانم را به دعایت گویا نمی ساختی، دعایت نمی كردم، و اگر شیرینی شناختت را به من نمی چشاندی، تو را نمی شناختم، و اگر شدّت مجازاتت را برایم بیان نمی كردی، به تو پناه نمی جُستم.[14].

4539. امام علی علیه السلام:خدای من! به عزّت و جلالت سوگند، تو را چنان دوست می دارم كه شیرینی آن در دلم استقرار یافته است. در دل یكتا پرستانت هرگز چنین اندیشه ای تحقّق نمی یابد كه تو دوستدارت را دشمن بداری.[15].

4540. امام علی علیه السلام:خدای من! اگر گناهان من بین آسمان و زمینْ بر هم چیده شود، [ آن سان] كه [ از سویی] ستارگان را بشكافد و [ از سوی دیگر] به عمق زمین رسد، هرگز نا امیدی، مرا از توقّع بخشش تو باز نمی دارد، و یأس، مرا از دستیابی به خشنودی ات منع نمی كند.

خدای من! با دعایی كه مرا آموزش دادی، تو را خواندم. پس مرا از پاداشی كه به من وعده داده ای، محروم مساز. این كه مرا به نیك دعا كردن به درگاهت راهنمایی كنی، نعمت است، و این كه پاداش پسندیده ات را شامل حالم سازی، كمال نعمت.[16].

4541. علی علیه السلام:خدای من! عطای تو آرزویم را گسترش داده و شكر تو پیش از عمل من است. پس مرا به هنگام نزدیك شدن اجلم به دیدارت شادمان ساز.

خدای من! عذرآوری من به درگاهت، عذرآوری كسی نیست كه از قبول عذرش بی نیاز است. پس عذرم را بپذیر، ای آن كه بهترین كسی هستی كه بدكاران به درگاهش عذر می آورند!

خدای من! در حاجتی كه عمرم را در خواستن آن از تو گذرانده ام - كه همانا بخشش باشد -، مرا رد مكن.

خدای من! اگر می خواستی خوارم سازی، هدایتم نمی كردی، و اگر می خواستی رسوایم كنی، به اعمالم سرپوش نمی افكندی. پس مرا از آنچه به خاطر آن هدایتم كردی، برخوردار فرما و آنچه را به خاطر آن [ بر اعمالم ]سرپوش گذاشتی، ادامه بده.

خدای من! آنچه از بلایایی كه توصیف كردم و مرا بدانها گرفتار كردی یا بخششی كه به من كردی، همه آنها به خاطرِ لطفی است كه انجام دادی، و اگر می خواهی آن را كامل كنی، گذشت تو كامل كننده آن است.

خدای من! اگر گناهانی كه مرتكب آنها شده ام نبود، از عِقابت نمی ترسیدم، و اگر آگاهی ام از كَرَمت نبود، به ثوابت امید نمی داشتم، و تو برترینِ كَرَم كنندگان به برآوردن آرزوی آرزومندان، و مهربان ترینِ مهربانان در گذشتِ از گنهكارانی.

خدای من! نَفْسم امیدوارم می كند كه تو مرا می بخشی. چه آرزوی میمونی است كه بشارت گذشتت را می دهد! پس، با كَرَم خود، بشارت هایی را كه آرزو می كند، محقّق كن و به بخشش خود، ویرانگری هایی را كه مرتكب شده، بر من ببخش.

خدای من! خوبی ها مرا در بین بخشش و كَرَمت افكنده است و بدی ها بین گذشت و بخششت. امیدوارم كه بدكار و نیكوكار در بین این دو، ضایع نشوند.

خدای من! اگر ایمان به یگانگی تو برایم گواهی دهد و زبانم به تمجید تو سخن گوید و قرآن، مرا به بخشش های ارزشمندت راهنمایی كند، چه سان امیدم به حُسن وعده هایت خشنود نباشد؟

خدای من! پیاپی آمدنِ احسان تو بر من، مرا بر حُسن نظر تو بر من راهنمایی می كند. پس چگونه كسی كه نظر تو بر او نیكوست، بدبخت خواهد بود؟

خدای من! اگر دیده خشمت به هلاكت در من نظر افكَند، دیدگانِ رحمتت، در كار نجات من از هلاكت، نخواهد خوابید.

خدای من! اگر گناه من، مرا به عذابت عرضه می دارد، امید من، مرا به پاداشت نزدیك می كند.

خدای من! اگر ببخشی، به فضل خود می بخشی، و اگر عذابم كنی، به عدالت خود عذاب می كنی.

ای آن كه جز فضل او امید، و جز از عدل او بیم نمی رود! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و به فضل خود، بر ما منّت نِه و در عدلت بر ما سخت مگیر.[17].

4542. امام علی علیه السلام:خدای من! اگر مرگم نزدیك شده و اعمال من، مرا به تو نزدیك نساخته است، اعتراف به گناه را وسیله عذرخواهی ام قرار داده ام. اگر درگذری، چه كسی از تو شایسته تر به گذشت است؟ و اگر عذابم دهی، چه كسی در آن جا دادگرتر از تو در قضاوت است؟

خدای من! در تمام زندگی ام همواره به من نیكی كننده بودی. پس از درگذشتم، نیكی ات را از من مبُر.

خدای من! چگونه از حُسن نظر تو پس از مرگم نا امید شوم، در حالی كه در زندگی ام، جز به نیكویی مرا سرپرستی نكرده ای؟

خدای من! گناهانم مرا بیمناك می كند و محبّتم به تو، مرا پناه می دهد. كار مرا آن گونه كه شایسته توست، سامان ده و لطف خود را به آن كه نادانی اش او را آلوده گناه ساخته، بازده. ای آن كه هیچ پوشیده ای بر او پوشیده نیست! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر من آنچه از كارهایم را كه بر مردمْ پوشیده مانده، ببخش.

خدای من! در دنیا گناهانی را بر من پوشیده داشتی و آشكار نساختی كه من به پوشیده داشتن آنها در روز واپسین، نیازمندترم و آن گاه كه آنها را بر جامعه مسلمانان آشكار نساختی، بر من نیكی كردی. در روز رستاخیز، در پیش چشم جهانیان، مرا به آن گناهان، رسوا مساز.[18].

4543. امام علی علیه السلام:خدای من! تو مرا پیش از شناختن بهشت، به درخواست آن، راهنمایی كردی و دل، پس از شناخت آن، به درخواست آن، روی آورد. آیا بر خیر خود، درخواست كنندگان را هدایت می كنی و آنان را از رسیدن، منع می سازی، حالْ آن كه تو كریم و ستوده ای در هر آنچه ساختی، ای صاحب جلال و بخشش؟!

خدای من! اگر من شایسته آنچه از رحمتت امید دارم، نیستم، تو به كَرَم خود، اهل بخشش بر منی. كریم، همه خوبی ها را تنها برای شایستگان انجام نمی دهد.[19].

4544. امام علی علیه السلام:خدای من! اگر من شایسته آنچه از رحمتت امید دارم، نیستم، تو به خاطر گستردگی رحمتت، اهل نیكی بر گناهكارانی.

خدای من! اگر گناهم مرا بیمناك می سازد، حسن ظنّم به تو پناهم می دهد.

خدای من! درخواست من با درخواست درخواست كنندگان، همانند نیست. تهی دستان، چون چیزی به آنان داده نشود، از درخواست، دست می شویند؛ ولی من در هر حال، از آنچه كه از درگاهت خواستم، بی نیاز نیستم.

خدای من! از من خشنود باش. اگر خشنود نیستی، از من درگذر؛ چرا كه سرور از بنده اش، گرچه از او خشنود نباشد، در می گذرد.

خدای من! چگونه تو را بخوانم، در حالی كه من منم؟ و چگونه از تو ناامید شوم، در حالی كه تو تویی؟!

خدای من! جان من در محضر توست و توكّل نیكوی من به تو، سایه سارش گشته است. با آن، آنچه شأن تو را می زیبند، انجام دادی و مرا مشمول گذشتت ساختی.[20].

4545. امام صادق علیه السلام:مردی پیش امیر مؤمنان آمد و گفت: ای امیر مؤمنان! مالی را به ارث بُردم و چیزی از آن را در راه فرمانبری خدای عزوجل انفاق نكردم. آن گاه از آن مال، مالی دیگر به دست آوردم و از آن هم درهمی در راه اطاعت خدای عزوجل خرج نكردم. دعایی به من آموزش ده كه جبران كننده گذشته من باشد و از آنچه انجام داده ام، و یا عملی كه پس از این انجام می دهم، گذشت شود.

فرمود:«بگو».

گفت:چه بگویم، ای امیر مؤمنان؟

فرمود:«آنچه من می گویم، بگو:

"ای نور من در هر تاریكی! ای مونس من در هر وحشت! ای امید من در هر گرفتاری! ای تكیه گاه من در هر سختی! و ای راهنمای من در هر گم راهی! تو راهنمای منی، آن جا كه راهنماییِ راهنمایان، بُریده شود؛ چرا كه راهنمایی تو قطع نمی گردد، و هر كس كه تو هدایتش كنی، گم راه نمی شود.

به من نعمت دادی و گسترده ساختی، روزی دادی و فراوان گردانیدی، غذایم دادی و نیكو غذایم دادی و به من بخشیدی و فراوان بخشیدی، بی آن كه من به خاطر كارم مستحقّ آن باشم؛ بلكه به خاطر كَرَم و جودت، خود، آغاز به دادن كردی و به كَرَم خود، مرا بر نافرمانی ات توان بخشیدی، و با روزی ات، مرا به ناخشنودی خود، قوّت بخشیدی و من، عمرم را در چیزی كه دوست نداشتی، به پایان بردم.

جسارت من بر تو و انجام دادن آنچه مرا از آن، نهی كردی و داخل شدنم در آنچه كه بر من حرام گردانیدی، تو را از این كه بار دیگر فضلت را شاملم سازی، باز نمی دارد و بردباری تو بر من و فضل دوباره تو بر من، مرا از این كه دوباره تو را نافرمانی كنم، باز نمی دارد.

تو همواره به فضل، رو می كنی و من همواره به گناه، روی می آورم. ای كریم ترین كسی كه در برابرش به گناه، اقرار می شود و عزیزترین كسی كه به خواری در برابرش خُضوع می شود! به خاطر كَرَم تو به گناهم اقرار كردم، و به خاطر عزّت تو، به خواری خُضوع كردم و آنچه تو در كَرَمت بر من انجام می دهی و اقرار من به گناهم و عزّت تو و خُضوع خوارگون من، با من آن گونه كه تو شایسته آنی، رفتار كن و نه آن سان كه من شایسته آنم"».[21].

4546. المزار الكبیر - به نقل از ابو الحسن علی بن میثم -:میثم برایم روایت كرد كه شبی از شب ها مولایم امیر مؤمنان علی بن ابی طالب، مرا به صحرا بُرد. وقتی از كوفه خارج شد و به مسجد جُعفی رسید، رو به قبله كرد و چهار ركعت، نماز گزارد. هنگامی كه سلام نماز را داد و تسبیح گفت، دو دستش را گشود و گفت:

«خدای من! چگونه تو را بخوانم، حالْ آن كه نافرمانی ات را كرده ام؟ و چگونه تو را نخوانم، كه تو را می شناسم و دوستی تو در دلم جای گرفته است؟! دستی را به سویت دراز می كنم كه انباشته از گناه است و با چشمی به سویت می نگرم كه به امید، دوخته شده است.

خدای من! تو صاحب بخششی و من، اسیر اشتباهاتم. از كَرَمِ بزرگان، مدارا با اسیران است و من، اسیر جُرم خویش و در گرو اعمالم هستم.

خدای من! آن كس كه تو راهنمایش نیستی، چه قدر راه برایش تنگ است! و آن كس كه تو همدمش نیستی، چه قدر راه ها برایش ترسناك است!

خدای من! اگر مرا بر گناهانم مطالبه كنی، من تو را به گذشتت مؤاخذه می كنم، و اگر به [ صفات زشتِ] درونم مرا مطالبه كنی، من به كَرَمت تو را مؤاخذه خواهم كرد. اگر مرا به بدی ام بجویی، من به خوبی ات تو را می جویم، و اگر مرا با دشمنانت در آتشْ گرد آوری، به آنان خواهم گفت كه من دوستدار تو بودم و گواهی می دادم كه خدایی جز خدای یگانه نیست.

خدای من! این، شادمانی من به هنگام ترس است. شادمانی من به هنگام آرامش، چگونه خواهد بود؟!

خدای من! اطاعت، مسرورت می كند و نافرمانی زیانت نمی رساند. آنچه را كه مسرورت می كند، به من ببخش و بر آنچه كه زیانت نمی رساند، گذشت كن، و بر من ببخش كه تو توبه پذیرِ مهربانی.

بار خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر من رحم كن آن گاه كه اثر من از دنیا برچیده شود و یاد من از بین آفریدگانْ محو گردد و چون كسی كه فراموش شود، از فراموش شدگان شوم.

خدای من! سنّ من زیاد شده و استخوانم شكننده شده و پیر گشته ام. مرگم نزدیك شده و روزگارم سپری گردیده است. زیبایی هایم رفته، شهوتم گذشته و آثار و تبعات [ گناهان] من باقی مانده است. جسمم فرسوده شده، بندهای بدنم از هم گسسته، اعضایم پراكنده شده و در گروِ اعمالم مانده ام.

خدای من! گناهانم مرا گنگ كرده و زبانم را بُریده و هیچ حجّتی ندارم. خدای من! من به گناهم اقراركننده و به جرمم اعتراف كننده ام. به بدی ام اسیرم و در گرو عملم هستم. در خطاهایم جسور، و در هدفم سرگشته و رها شده ام. پس بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و بر من تفضّل كن و از من بگذر.

خدای من! اگر در كنار اطاعت تو اعمالم كوچك است، در برابر امیدواری به تو امیدم بزرگ است.

خدای من! چگونه محروم از تو به نا امیدی بازگردم، در حالی كه همه امیدم به تو این است كه با بازگرداندن من با نجات، مرا مورد رحمت قرار دهی؟

خدای من! بر حسن ظنّم به تو، نا امیدی ناامیدان را غلبه نخواهم داد. پس درستی امیدم را در بین امیدواران، باطل مساز.

خدای من! جرم من سنگین خواهد بود، اگر تو مؤاخذه كننده آن باشی، و گناهم بزرگ خواهد گشت، اگر تو در برابرش بِایستی، جز آن كه من، هرگاه بزرگی گناهم را و عظمت گذشت و بخشش تو را به یاد می آورم، از بین آن دو، نتیجه ای كه نزدیك تر به رحمت و خشنودی توست، فرا چنگ می آورم.

خدای من! اگر ترس عذاب تو مرا به آتش می خوانَد، امید به حُسن ثواب تو مرا به بهشت می خوانَد.

خدای من! اگر خطاها مرا از [ به دست آوردن] لطف های خوب تو به وحشت می افكنَد، گذشت های بزرگ تو مرا به یقین، انس می دهد.

خدای من! اگر غفلت، مرا از آماده شدن برای دیدارت باز می دارد، شناخت من از بزرگی نعمت هایت، مرا بیدار می كند.

خدای من! اگر خِرَدم از ارزیابی آنچه كه به صلاح من است، دور است، یقین من به لطف تو بر من، در آنچه كه به سود من است، دور نیست.

خدای من! اگر روزگار من در غیر آنچه تو دوست می داری، صرف شد، ولی سال های گذشته ام را با ایمانْ سپری كرده ام.

خدای من! با حسرت به درگاهت آمدم؛ گرچه عدم نیاز بر من پوشانده شده بود و نیازم مرا در پیشگاهت در بین خواران نشانده است.

خدای من! بزرگواری. پس مرا گرامی بدار كه من از درخواست كنندگان تو هستم. بخشنده ات یافتم. پس به جمع برخورداران از خود، ملحقم كن.

خدای من! بر آستانِ دری از درهای بخشش تو به درخواست ایستاده ام و از این كه از غیر تو درخواست كنم، روگردانم و كارِ تو نیست كه تهی دستِ پناهجوی درمانده ای را كه به انتظار كشیدنِ خیر تو عادت دارد، بی پاسخ گذاری.

خدای من! بر پل خطرها، آزمایش شده به اعمال و آزمودن، ایستاده ام. با سبُك سازی بارها و سختی ها یاری ام كن.

خدای من! آیا مرا از جمله شقاوتمندان آفریدی كه گریه ام را طولانی كنم، یا در جمع اهل سعادت آفریدی تا به امید خود، خویشتن را بشارت دهم؟

خدای من! اگر از دیدن محمّدصلی الله علیه وآله محرومم سازی و در این باره، امیدم را نا امید گردانی، دلم چیز دیگری خواهد خواست، ای صاحب جلال و كرم و لطف و بخشش!

خدای من! اگر مرا به اسلامْ هدایت نمی كردی، هدایت نمی شدم، و اگر ایمان آوردن به خود را روزی ام نمی ساختی، ایمان نمی آوردم، و اگر زبانم را به دعایت نمی گشودی، دعا نمی كردم، و اگر شیرینی معرفتت را به من نمی چشاندی، تو را نمی شناختم.

خدای من! اگر تخلّف از پیشتازی در كنار خوبان، مرا زمینگیر كرده، اعتماد به تو برای پیمودن درجات خوبان، مرا سر پا نگه داشته است.

خدای من! دلی را كه در دنیا از محبّت خود انباشته ای، چگونه آتشی را بر آن مسلّط می كنی كه در زبانه هایش بسوزد؟

خدای من! هر غمزده ای به تو پناه می جوید و هر محرومی از تو امید دارد.

خدای من! عبادت كنندگان، فراوانیِ پاداش تو را شنیدند و خاشع شدند؛ لغزشگرانِ از جاده اعتدال، بخشش تو را شنیدند و برگشتند؛ گناهكاران، گستردگی رحمت تو را شنیدند، پس بهره بردند؛ و مجرمان، عظمت گذشت تو را شنیدند و طمع كردند، به گونه ای كه گروه گروه، بندگان گناهكارت، در درگاهت ازدحام كردند و هر كدام از آنان در شهرهایت نالیدند و ضجّه كردند و هر یك، آرزویی دارند كه آرزومند را به درگاهت كشانده و تو درخواست شونده ای هستی كه در پیشگاهش چهره درخواست كنندگان سیاه نمی شود.

پس بر محمّد، پیامبرت و خاندانش درود فرست، و با من آن گونه كه شایسته توست، رفتار كن، كه تو شنونده دعایی».

آن گاه، دعایش را كوتاه كرد، سجده كرد و صورت خود را بر زمین گذاشت و یكصد بار گفت:«بخشش! بخشش!».[22].

4547. امام علی علیه السلام - به هنگام نهادن مُرده در قبر -:به نام خدا و بر دین پیامبر خدا. بار خدایا! قبرش را وسیع ساز، آن را برایش نورانی گردان، او را به پیامبرش ملحق كن و از او خشنود و غیر خشمگین باش.[23].

4548. امام علی علیه السلام - بر سر جنازه -:بار خدایا! بر زندگان و مردگانمان ببخش، دل هایمان را پیوند ده، بینمان صلح برقرار فرما، و دل هایمان را با دل های خوبان قرار ده. بار خدایا! بر او ببخش. بار خدایا! او را رحمت كن. بار خدایا! او را به بهتر از آنچه در آن بود، برگردان. بار خدایا! گذشتِ تو! بار خدایا! گذشتِ تو![24].

4549. امام علی علیه السلام - به هنگام نهادن ابن مُكفَّف در قبر -:بار خدایا! بنده ات و پسر بنده ات، به درگاه تو آمده است و تو بهترین كسی هستی كه بر او بار می یابند. بار خدایا! مكانش را گسترده ساز و گناهش را ببخش. ما جز خوبی از او نمی دانیم و تو به او داناتری.[25].

4550. امام علی علیه السلام - به اهل قبور -:«بر شما درود باد، ای مردمانِ دیار وحشت و جایگاه متروك، از میان زنان و مردان مؤمن و مردان و زنان مسلمان! شما بر ما پیشی گرفته و گذشته اید و ما در پیِ شماییم و در آینده نزدیك، به شما خواهیم پیوست. بار خدایا! بر ما و بر آنان ببخش و از ما و از آنان درگذر».

آن گاه گفت:«سپاس، خدایی را كه خاك را برای مُردگان و زندگان، محلّ اجتماع قرار داد. سپاس، خدایی را كه آفرینش ما را از خاك قرار داد و به آن بر می گردیم و بر خاك، محشور می شویم. خوشا به حال آن كه یاد معاد كند، برای حساب، كار كند، به كم، بسنده نماید و به آن، از خدا خشنود باشد!».[26].









    1. الخصال:14/420، روضة الواعظین:123، بحار الأنوار:23/400/77.
    2. الكافی:1/545/2، كتاب من لا یحضره الفقیه:956/325/1، دعائم الإسلام:209/1.
    3. شرح نهج البلاغة:174/275/20.
    4. انعام، آیه 79.
    5. انعام، آیه 162 و 163.
    6. شعب الإیمان:7339/484/5، الدرّ المنثور:48/6.
    7. الجعفریّات:217.
    8. الكافی:2/577/2، عدّة الداعی:2، قرب الإسناد:16/5، دعائم الإسلام:137/2.
    9. المصباح، كفعمی:490، البلد الأمین:314، بحار الأنوار:14/103/94.
    10. شرح نهج البلاغة:659/319/20.
    11. شرح نهج البلاغة:987/347/20.
    12. المصباح، كفعمی:497، البلد الأمین:318، بحار الأنوار:14/108/94، شرح نهج البلاغة:659/319/20.
    13. شرح نهج البلاغة:989/348/20.
    14. المصباح، كفعمی:486، البلد الأمین:312، بحار الأنوار:14/101/94.
    15. المصباح، كفعمی:496، البلد الأمین:318، بحار الأنوار:14/108/94.
    16. المصباح، كفعمی:496، البلد الأمین:317، بحار الأنوار:14/108/94.
    17. المصباح، كفعمی:494البلد الأمین:316، بحار الأنوار:14/106/94.
    18. المصباح، كفعمی:493، البلد الأمین:316، بحار الأنوار:14/105/94.
    19. المصباح، كفعمی:492، البلد الأمین:315، بحار الأنوار:14/105/94.
    20. المصباح، كفعمی:492، البلد الأمین:316، بحار الأنوار:14/105/94.
    21. الكافی:35/595/2.
    22. المزار الكبیر:149، المزار، شهید اوّل:270، بحار الأنوار:26/449/100.
    23. الجعفریّات:202.
    24. الدعاء، طبرانی:1197/360، المصنّف، عبد الرزّاق:6422/487/3.
    25. السنن الكبری:6950/61/4، المصنّف، ابن ابی شیبه:2/212/3 و 5.
    26. وقعة صفّین:531، بحار الأنوار:462/553/32 و 24/179/82.