کد مطلب:29539 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

یکتا












5119. امام علی علیه السلام: [ خداوند، ] یكتاست، نه بر پایه شمارش.[1].

5120. امام علی علیه السلام: یك است، نه از باب شمارش، و دایم است، نه بر پایه پایان داشتن، و قائم است، نه با تكیه [ بر چیزی].[2].

5121. الخصال - به نقل از شُرَیح بن هانی -: در جنگ جَمَل، مردی اعرابی (صحرانشین)، نزد امیر مؤمنان ایستاد و گفت: ای امیر مؤمنان! آیا تو می گویی كه خداوند، یكی است؟

مردم به او هجوم آوردند و گفتند: ای اعرابی! آیا نمی بینی كه امیر مؤمنان، فكرش مشغول است؟

امیر مؤمنان فرمود: «رهایش كنید! آنچه این اعرابی در پی [ فهم] آن است، چیزی است كه ما از این قوم می خواهیم».

آن گاه فرمود: «ای اعرابی! به چهار گونه گفته می شود كه خدا، یكی است. دو نوع آن، درباره خدای عزّوجل روا نیست و دو نوع آن، درباره او حقیقت دارد.

دو نوعی كه درباره او جایز نیست، یكی این است كه كسی بگوید: "او یكی است" و مقصودش، یك بر پایه عددها باشد. این نوع «یك» گفتن درباره خدا، روا نیست؛ چون آن «یك» كه «دو» ندارد، در شمارش عدد، كاربرد ندارد. آیا نمی بینی آن كسی كه می گوید او یكی از سه تاست، كافر می گردد؟[3].

همچنین اگر كسی بگوید: "او یكی از مردم است" كه منظورش نوعی از یك جنس باشد، این هم درباره وی روا نیست؛ زیرا این، تشبیه است و پروردگار ما از آن به دور و برتر است.

امّا از دو نوعی كه درباره خدا ثابت (محقَّق) است، یكی این است كه كسی بگوید: "یكی است كه در بین چیزها مشابهی برایش نیست". پروردگار ما چنین است.

و نیز این كه كسی بگوید: "خداوند عزّوجل یگانه حقیقت است" و منظورش این باشد كه او در وجود [ خود] و در نزد عقل و تخیّل [ گوینده]، بخش پذیر نیست. خدای ما، چنین است».[4].

5122. امام علی علیه السلام: آن كه خداوند را دارای چگونگی بداند، یگانه اش نشمرده است، و آن كه او را مثل چیزی قرار دهد، حقیقت او را نیافته است، و آن كه او را به چیزی تشبیه كند، هرگز او را قصد نكرده است.[5].

5123. امام علی علیه السلام: یگانه انگاشتن [ خدا]، آن است كه او را در تخیّل نیاوری.[6].

5124. امام علی علیه السلام: راهنمای به سوی او، نشانه های اوست، و وجودش، اثبات اوست، و شناختش به یگانه دانستن اوست، و یگانه دانستنش به فرق نهادن بین او و بندگان اوست، و فرق نهادن، به جدایی در صفات است، نه به جدایی در كنار بودن.

او پروردگارِ آفریننده است، نه پروریده آفریده. هر آنچه تصوّر شود، او بر خلاف آن است.[7].

5125. امام علی علیه السلام - درباره سخن مؤذّن: «أشهد أن لا إله إلّا اللَّه؛ گواهی می دهم كه خدایی جز خداوند یكتا نیست» -: این، اعلام این موضوع است كه گواهی دادن، جز با شناخت قلبی روا نیست.

گویی مؤذّن می گوید: اعلام می كنم كه معبودی جز خدای عزّوجل نیست، و هر معبودی جز خدای عزّوجل باطل است و با زبانم به آنچه در دل دارم - یعنی علم به یكتایی خدا - اقرار می كنم، و گواهی می دهم كه پناهگاهی از (غضب) خدا، جز به سوی خدا نیست و نجات از شرّ همه شروران و فتنه همه فتنه گران، جز به وسیله خدا ممكن نیست.

در بار دوم كه می گوید: «أشهد أن لا إله الّا اللَّه»، معنایش این است كه گواهی می دهم هدایت كننده ای جز خدای یكتا نیست، و برای من، راهنمایی به سوی دین، جز خدای یكتا نیست، و خدا را گواه می گیرم كه من، شهادت می دهم خدایی جز خداوند یكتا نیست، و همه ساكنان آسمان ها و زمین ها را و آنچه را در بین آنهاست، از جمله همه فرشتگان و انسان ها را و هر چه كوه، درخت، جانور و حیوان وحشی و بلكه هر تَر و خشكی را كه هست، گواه می گیرم كه من شهادت می دهم آفریدگاری جز خدای یكتا نیست، و هیچ روزی دهنده، معبود، زیان رسان و سود رسان، برگیرنده و پخش كننده، دهنده و بازدارنده، خیرخواه، بَسنده، شفا دهنده، پیش دارنده و به تأخیر اندازنده ای جز خداوند یكتا نیست. «آفریدن و تدبیر، از آنِ اوست»[8] و همه خیرها در دست اوست. «فرخنده خدایی است پروردگار جهانیان!»[9]. [10].

5126. امام علی علیه السلام - در یكی از سخنرانی هایش -: اگر اندیشه ات را در راه های گوناگون به كارگیری تا به نهایت او برسی، راهنما، تو را جز بر این، راهنمایی نخواهد كرد كه آفریننده مورچه، همان آفریننده نخل است، به خاطر دقّتی كه جدا جدا در آفرینش هر چیز به كار رفته است، و تفاوت های دقیقی كه در آفرینش هر جاندار با جاندار دیگر نهفته است و اجسام سخت و نرم، و سنگین و سبك، و قوی و ضعیف، همه در آفرینش، یكسان اند.[11].

5127. امام علی علیه السلام: از آن جا كه برای اثبات آفریننده جهان، راهی جز خِرَد نیست - زیرا او حس نمی شود تا چشم و یا یكی از حواس، او را درك كند -، اگر او یگانه نبود، بلكه دو و یا بیشتر بود، باید خرد، چنان كه سازنده یگانه را اثبات می كند، چندین سازنده را اثبات می كرد، و اگر سازنده جهانْ دوتا بود، تدبیر دو سازنده، به یك نظام نمی انجامید و درستیِ احوال آن دو، با استواری و اتمام نظام، جور درنمی آمد؛ چون آن نظام، بر آمده از دو نفر با اختلاف انگیزه ها و رفتارها بود.

و روا نیست كه گفته شود: «آن دو متّحدند و اختلافی ندارند»؛ چون هر كس متّحد شدنش [ با دیگری] روا باشد، اختلاف ورزیدنش هم ممكن است. مگر نمی بینی كه متّحدان، از دو حالت، خارج نیستند؟ یا هر دو بر اداره جهان، توانا هستند و یا هر دو ناتوان اند. اگر هر دو توانا باشند، هر دو ناتوان خواهند بود، و اگر هر دو ناتوان باشند، هر دو جاهل اند، و ناتوان و جاهل، نه خداست و نه قدیم.[12].

5128. امام علی علیه السلام - در وصیّت به پسرش حسن علیه السلام -: بدان پسرم! اگر برای پروردگارت شریك می بود، فرستادگان او هم به سوی تو می آمدند و آثار او را در مُلك و سلطنتش می دیدی، و آثار و ویژگی هایش را می شناختی؛ امّا او خدای یكتاست - چنان كه خود، خویش را چنین توصیف كرده است - و در حاكمیت، هیچ رقیبی ندارد.[13].









    1. الكافی: 5/140/1، نهج البلاغة: خطبه 152، مجمع البیان: 862/10.
    2. التوحید: 26/70، عیون أخبار الرضا: 15/121/1، نهج البلاغة: خطبه 185.
    3. اشاره به آیه 73 از سوره مائده: «قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَثَةٍ».
    4. الخصال: 1/2، معانی الأخبار: 2/5، التوحید: 3/83، روضة الواعظین: 45.
    5. نهج البلاغة: خطبه 186، بحار الأنوار: 14/310/77.
    6. نهج البلاغة: حكمت 470، خصائص الأئمّة: 124، روضة الواعظین: 48.
    7. الاحتجاج: 115/475/1، بحار الأنوار: 7/253/4.
    8. بخشی است از: سوره اعراف، آیه 54.
    9. بخشی است از: سوره اعراف، آیه 54.
    10. معانی الأخبار: 1/39، التوحید: 1/239، بحار الأنوار: 24/132/84.
    11. نهج البلاغة: خطبه 185، الاحتجاج: 117/482/1، بحار الأنوار: 1/26/3.
    12. بحار الأنوار: 91/93.
    13. نهج البلاغة: نامه 31، تحف العقول: 72، بحار الأنوار: 234/3.