کد مطلب:295808 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

بیان


عمده ی تعابیری كه در روایات، پیرامون خصوصیات انعقاد نطفه آن بزرگوار وارد شده، به شرحی است كه در روایات گذتشه آمده است.

البته اختلافی كه ابتداء در رابطه با نوع میوه (خرما، انگور، سیب) و وقت تناول (شب معراج و غیر آن) و درخت میوه (درخت طوبی، درخت بهشتی) در این روایات به نظر می رسد، قابل حل است، زیرا ممكن است كه حضرتش مكرر، و در هر زمان میوه خاصی را به همان صورتی كه تعبیرات روایات گذشته بیان كرده، میل نموده باشد.

و نیز ممكن است كه یك میوه و یك تناول باشد، و اختلاف تعبیرات روایات به خاطر فهم شنونده باشد.

ولی مشكل اصلی آن است كه چگونه ممكن است میوه بهشتی، نطفه عالم ماده گردد، در حالی كه ظاهراً هیچ گونه سنخیتی بین این دو موجود نیست؟

اولا: باید توجه داشت كه ذكر میوه تمثیل است تا ما با آنچه در میان خودمان متداول است، معنایی را بفهمیم، چنانكه در بیان ایام ربوبی در ذیل حدیث چهارم از فصل اول گذشت و در آینده نیز به تناسب اشارتی خواهیم داشت.

ثانیا: این تعبیرات با اشاره، نوع طینت و خمیر مایه ی فاطمه ی زهرا علیهاالسلام را مشخص می كند، و در واقع این مضامین شبیه به اخبار طینت درباره ی خلقت طینت انوار مقدسه انبیا و حضرات معصومین علیهم السلام است.

در حدیثی از امام زین العابدین علیه السلام منقول است كه می فرماید:


«ان الله- عزوجل- خلق النبیین من طینه علیین: قلوبهم و ابدانهم، و خلق قلوب المومنین من تلك الطینه، و خلق ابدان (یا: جعل خلق ابدان) المومنین من دون ذلك، و خلق الكفار من طینه سجین: قلوبهم و ابدانهم...» [1] .

- خداوند عزوجل، قلبها و بدنهای پیامبران را از طینت علیین خلق نمود و نیز قلبهای مؤمنین را از آن طینت آفرید، ولی خلقت بدنهایشان را از غیر آن قرار داد، و كافران را از طینت سجین خلق نمود: قلبها و بدنهایشان را...

همچنین امام باقر علیه السلام فرمود:

«ان الله- جل و عز- خلقنا من اعلی علیین، و خلق قلوب شیعتنا مما خلقنا منه، و خلق ابدانهم من دون ذلك...» [2] .

- خداوند- عزوجل- خلق المومن من طینه الجنه...» [3] .

- خداوند عزوجل، مومن را از طینت بهشتی آفرید...

و بالاخره، صالح بن سهل در روایتی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم: فدایت شوم، خداوند- عزوجل- طینت مؤمن را از چه چیزی خلق نمود؟ حضرت فرمود:

«من طینه الانبیاء...» [4] .

- از طینت پیامبران...

مسلم مراد از «طینت» در این روایات، خاك نیست، بلكه- چنانكه از روایات


باب طینت [5] برمی آید- همان «اصل» و «ریشه» و «جبلت» و «خمیر مایه» منظور است.

بنابراین، با توجه به روایات و اخبار طینت [6] روشن می شود: تعبیراتی كه درباره انعقاد نطفه ی آن بزرگوار وارد است، درصدد بیان این است كه: چنانچه اصل و ریشه كفار (قلبها و بدنهایشان) از سجین، و اصل و خمیر مایه ی مومنین (تنها قلبهایشان) از علیین است، طینت و اصل و خمیر مایه فاطمه ی زهرا علیهاالسلام مانند انبیا و حضرات معصومین علیهم السلام كاملا- حتی طینت بدن مباركش- بهشتی و از اعلی علیین می باشد.

البته با وجود مطالبی كه درباره ی تقدم خلقت نوری آن بزرگوار و نیز اشاراتی كه در رابطه با تقدم وی در مقام نورانیت و ولایت در فصل اول این رساله گذشت،نباید این مطلب امر مستبعدی تلقی شود.

ثالثا: چه مانعی دارد كه خداوند نور فاطمه علیهاالسلام را در میوه بهشتی قرار دهد، و آن نور از طریق میوه بهشتی (ظاهرا به صورت برزخی) منتقل شده و منشأ خلقت مادی ایشان گردد؟ همان گونه كه خلقت ما در گندم و دیگر مواد غذایی قرار داده شده و منشا خلقت مادّی ما از غذاهای مادی است. چنانكه حدیث دوم و سوم، از این بیان پرده برمی دارد.

رابعا: محتمل است كه منظور از بهشت در این روایات، بهشت برزخی، و میوه ها نیز (به هر صورتی كه بوده) از این بهشت باشد.

خامساً: ممكن است بگوییم: میوه بهشتی تنزل كرده و به صورت دنیوی در آمده است،كه با توجه به این معنی- چنانكه استاد بزرگوار علامه ی طباطبائی- رضوان الله تعالی علیه- می فرمودند- مشكل روایات بهتر حل می شود. والله أعلم بحقیقه الأمر.



[1] اصول كافي، ج 2، ص 2، روايت 1.

[2] اصول كافي، ج 2، ص 4، روايت 4.

[3] اصول كافي،ج 2، ص 2، روايت 2.

[4] اصول كافي، ج 2، ص 2، روايت 3.

[5] براي وضوح بيشتر معناي طينت، ب بصائر الدرجات، جزء 8، باب 8، ص 390 رجوع شود.

[6] خصوصا به روايات 3، 12،6، 14، و 16، باب 9، جزء 1، بصائر الدرجات، ص 14- 18 رجوع شود.