کد مطلب:295911 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

بیان


اگر بپذیریم كه نزول قرآن در شب قدر بر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نزول دفعی بوده است و نه تدریجی، چنان كه اهل تحقیق از مفسرین چنین فرموده اند، مشكل این حدیث و حدیث دیگری كه «لیله ی مباركه» در آیه ی شریفه (انا انزلناه فی لیله مباركه) [1] سوره ی دخان را به فاطمه علیهاالسلام تاویل كرده حل می شود.

زیرا قرآنی كه بر قلب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده، این كتاب مدون و ظاهر قرآن نیست، بلكه حقیقت قرآن است كه حضرتش به مقام نورانیت و ولایت مطلقه، كه از مقام ولایت كلی الهی جدا نیست، آن را در صورت بشری و عنصری كه از آن به «لیله» تعبیر شده، تلقی نموده است.

حال با توجه به این نكته كه حضرتش با مقام نورانیت و ولایت خویش حقیقت قرآن را تلقی كرده، و نیز با عنایت به اینكه حضرات معصومین (كه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز یكی از ایشان است) در مقام نورانیت و ولایت از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم جدا نیستند (چنانكه از فصول گذشته و آینده این رساله خصوصا فصل اول آشكار می شود)، چه مانعی دارد كه این معنا به این اعتبار، به هر كدام از حضرات معصومین نسبت داده شده و این دو آیه نسبت به ایشان تاویل شود؟!

بنابراین، مانعی ندارد كه فاطمه ی زهرا علیهاالسلام تاویل «لیلة» در دو سوره قدر و


دخان باشد، و حضرتش به مقام نورانیت، حقیقت قرآن را تلقی نموده باشد، زیرا وی یكی از معصومین، و در منزلت و مقام نورانیت [2] . (چنانكه باز از روایت منقول در این رساله خصوصا روایات فصل اول ظاهر می شود) همردیف با رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام بوده، و از جهت خلقت بشری كه مراد از «لیله» [3] است نیز با ایشان مشترك است، لذا مانعی ندارد كه بفرماید: تاویل لیله، فاطمه علیهاالسلام است و قرآن در ظرف وجودی او (به اعتبار مقام نورانیت) نازل شده است.

اما علت اینكه چرا «قدر» را در این حدیث به «الله» تفسیر نموده اند؟ شاید به اعتبار جامعیت آن بانوی بزرگ در تجلیات اعظم الهی (اسمی و صفتی و ذاتی) باشد.

دلیل این بیان و بیان گذشته ذیل حدیث است كه می فرماید:

«فمن عرف فاطمه حق معرفتها...»

- هر كس فاطمه را حقیقتاً بشناسد...

هر چند ممكن است كه اضافه ی «لیله» به «قدر» در ظاهر لفظ، و به «الله» در معنا و تاویل، اضافه تشریفیه باشد، مثل اضافه ید و بیت به الله، در «یدالله» و «بیت الله».


[1] دخان: 3- اين حديث در بخش خاتمه كتاب (مطلب شانزدهم) ذكر خواهد شد.

[2] منظور مقام نورانيت است، نه خلقت نوري، توضيح فرق بين آن دو در فصل اول گذشت. همچنين براي توضيح بيشتر ر، ك: فصل دوم كتاب «فروع شهادت» از نگارنده.

[3] گفته نشود: «چرا شب و تاريكي؟»، زيرا جنبه مظهريت در مقابل نور مطلق و ولايت الهي، جز سايه و تاريكي نيست.