کد مطلب:29695 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:105
5659. بحار الأنوار - در تفسیر سخن خداوند متعال كه می فرماید: «وَ لَبِثُواْ فِی كَهْفِهِمْ ثَلَثَ مِاْئَةٍ سِنِینَ وَ ازْدَادُواْ تِسْعًا؛ [3] و سیصد سال در غارشان درنگ كردند و نُه سال [ نیز بر آن] افزودند -: از طَبْرِسی و دیگران، روایت شده كه فردی یهودی از علی علیه السلام درباره مدّت باقی بودن اصحاب كهف پرسید. امام علیه السلام طبق آنچه در قرآن بود، پاسخ گفت. یهودی گفت: امّا ما در كتاب هایمان داریم كه سیصد سال بود. علی علیه السلام فرمود: «آن، به سال های خورشیدی است و این، به سال های قمری»[4]. [5]. 5660. تهذیب الأحكام - به نقل از عبیده سلمانی، درباره امیر مؤمنان -: از او (علی علیه السلام) درباره كسی كه مُرده است و از او یك همسر، پدر و مادر و دو دختر به جای مانده، پرسیده شد. فرمود: «یك هشتم آن زن، یك نُهم می شود».[6]. 5661. المصنَّف - به نقل از سفیان، از مردی كه نام وی را نیاورده است -: هیچ كس را حسابگرتر از علی علیه السلام نیافتم. از سهم دو دختر و پدر و مادر و زنْ پرسیده شد، فرمود: «سهم یك هشتمِ زن یك نُهم می شود».[7]. 5662. الاستیعاب - به نقل از زَرّ بن حُبَیش -: دو نفر نشسته بودند و غذا می خوردند. یكی از آنان پنج قرص نان داشت، و دیگری سه قرص نان. وقتی سفره انداختند، كسی نزد آنان آمد و سلام كرد. گفتند: بنشین و غذا بخور. مرد نشست و با آن دو خورد و همه هشت قرص نان را خوردند. آن مرد برخاست و در هنگام رفتن، هشت درهم نزد آن دو گذاشت و گفت: این در مقابل نانی است كه با شما خوردم و از غذایتان بهره بردم. آن دو [ بر سرِ تقسیم درهم ها] با هم كشمكش كردند. دارنده پنج قرص نان گفت: پنج درهم، از آنِ من و سه درهم، از آنِ توست. دارنده سه قرص نان گفت: جز این كه پولْ بین ما به نصف تقسیم شود، به چیز دیگری راضی نیستم. شكایت، نزد امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام بردند و داستان خود را برای وی نقل كردند. علی علیه السلام به آن كه سه قرص نان داشت، گفت: «دوستت آنچه را كه [ حقّ تو] بوده، به تو داده است و نان او بیشتر از نان تو بوده است. بیا و به همین سه درهم، راضی باش». گفت: هرگز! جز به حقّ خالص، از او راضی نخواهم شد. علی علیه السلام فرمود: «در حقّ خالص، به تو بیش از یك درهم نمی رسد و او هفت درهم می برد». مرد گفت: پناه بر خدا، ای امیر مؤمنان! او سه درهم می دهد و من راضی نمی شوم و حتّی تو هم توصیه كردی كه من بپذیرم و من باز هم راضی نشدم. حال به من می گویی كه در حقّ خالص، نباید جز یك درهم به من برسد؟! علی علیه السلام فرمود: «دوست تو سه درهم را بر پایه مُصالحه به تو داد؛ ولی گفتی: " من جز به حقّ خالص، راضی نیستم " و طبق حقّ خالص، جز یك درهم، مال تو نیست». مرد گفت: دلیل آن را طبق حقّ خالص به من بفهمان تا بپذیرم. علی علیه السلام فرمود: «اگر هر یك از هشت قرص نان - كه شما خورده اید -، سه قسمت شود، بیست و چهار می شود. حال، اگر یكی از شما بیشتر یا كم تر خورده باشد، معلوم نیست. پس در خوردن، مساوی هستید!». گفت: آری. فرمود: «تو هشت سهم خوردی، در حالی كه نُه سهم داشتی و دوست تو هشت سهم خورده، در حالی كه پانزده سهم داشته است؛ یعنی هشت سهم خود را خورده و هفت سهمش باقی مانده است و آن شخص سوم [ فقط] یك سهم از نُه سهم تو را خورده است. بنا بر این، یك درهم از آنِ تو می شود در برابر یك سهمت؛ و هفت درهم از آنِ او می شود در برابر هفت سهمش». مرد گفت: اكنون راضی ام.[8].
5658. تصنیف نهج البلاغة: از كوچك ترین عددی كه بر اعداد طبیعی از یك تا نُه، بدون كسر، قابل تقسیم است از ایشان (علی علیه السلام) پرسیده شد. فوری در پاسخ فرمود: «ایّام هفته ات را در ایّام سالت ضرب كن»[1]. [2].
شرح این حدیث، بر اساس كتابِ مناقب آل أبی طالب: ( 45/2) چنین است: برای پدر و مادر، دو ششم و برای دو دختر، دو سوم و برای زن، یك هشتم است و [ بدین ترتیب، ] از مقدار فریضه افزون می گردد. برای زن، یك هشتم بیست و چهار، سه سهم است و چون سهم ها بیست و هفت می شود، یك هشتم او، یك سهم می شود؛ زیرا یك سومِ بیست و هفت، نُه می گردد. در نتیجه 24 سهم می ماند كه برای دو دختر شانزده سهم و برای پدر و مادر هشت سهم است تا به طور مساوی تقسیم شود. وی افزوده است: این، یا بر اساس پرسشی بودن جمله است، یا بنا بر سخن آنان كه می گویند «یك هشتمش یك نهم می گردد»، یا بر پایه نظر خودش است و یا آن كه نتیجه حكم بر اساس نظر كسی كه به عول معتقد است، كه آن حضرت جواب، محاسبه، تقسیم و نسبت را روشن كرده است.