کد مطلب:300201 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

ترجمه


آنچه را كه در این مقام بر تو تلاوت كنیم تدبر بفرما:

عداد پنج كه آن پنج دائره ابجدی است گاهی آن را چنین نویسند، و گاهی اینچنین كه اشاره به دائره وجود و دو قوس نزول و صعود دارد. خدای سبحان در قرآن فرموده است: «خداوند امر را از آسمان به سوی زمین تدبیر می كند سپس بسوی او عروج می نماید در روزی كه مقدار آن هزار سال به شمار شما است»، پس همواره و پیوسته امر در روحانیات و جسمانیات دوری است و از میان این دو اشكال عجیب غریب حادث می شود؛ تجدد امثال و حركت در جوهر طبیعی و گردش روز و شب و آنچه كه در روز و شب پدید می آید تو را در این امر دوری بودن وجود ارشاد می كنند؛ خدای سبحان فرموده است: سیر ماه را در منازلی تقدیر كرده ایم تا این كه در گردش خود مانند چوب كهنه خشك خوشه خرما كه بار یك و زرد و كج می شود درمی آید.

حضرات كلی پنج اند كه عبارت اند از لاهوت و جبروت و ملكوت و ناسوت و كون جامع كه انسان كامل است.

انواع ساعت یعنی قیامت پنج است: یكی از آنها در هر آن و ساعت یعنی زمان است. و یكی از آنها موت طبیعی است چنان كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرموده است: هر كس كه مرده است قیامت او قیام كرده است. و یكی از آنها موت ارادی است «پیش از آن كه به مرگ طبیعی بمیرید، به مرگ ارادی اختیاری بمیرید». و یكی از آنها موت موعود است كه همه در انتظار آنند چنان كه خدای تعالی فرموده است: ساعت یعنی قیامت آمده است هیچ شكی در آن نیست؛ و رساله ما به نام «رتق و فتق» متكفل بیان


آنست. و یكی از آنها قیامت كبری است كه برای عارفان موحد، از فناء فی الله و بقاء بالله حاصل می شود.

عرشها پنج اند: عرش حیات كه عرش هویت است، و عرش رحمانیت، و عرش عظیم و عرش كریم و عرش مجید.

انواع قلب پنج اند: قلب نفسی كه قلب مختص به نفس است، و قلب حقیقی متولد از مشیمه جمعیت نفس، و قلب متولد از مشیمه روح- یعنی قلب قابل تجلی وجودی باطنی- و قلب جامع مسخر بین حضرتین- یعنی حضرتین دو اسم ظاهر و باطن- و قلب احدی جمعی كه قلب احدی جمعی محمدی است.

السنه حمد پنج است:

حقیقت ذكر عبارت است از تجلی ذات حق سبحانه برای ذاتش بذاته از حیث اسم متكلم از جهت اظهار صفات كمالی و وصف به نعوت جلالی و جمالی در دو مقام جمع و تفصیلش چنانكه برای ذاتش بذاته یعنی بدون واسطه شهادت داده است كه الهی جز او نیست. و این حقیقت را مراتب است: مرتبه بالاترین و سزاوارترین، حقیقت ذكر در مقام جمع است كه حق سبحانه خویشتن را به اسم متكلم به حمد و ثناء بر ذات خودش ذكر می كند. و در حدیث آمده است كه رسول الله صلی الله علیه و آله گفته است: خدایا نمی توانم ثناء بر تو را آنچنان كه تو خودت را ثناء گفته ای، احصاء كنم.

مرتبه دوم حقیقت حمد، ذكر ملائكه مقربین است، و آن حمد و تسبیح ارواح- یعنی عقول مفارقه مجرده- مر پروردگارشان را است.


مرتبه سوم ذكر ملائكه آسمانی و نفوس ناطقه مجرده است.

مرتبه چهارم ذكر ملائكه زمینی و نفوس منطبعه با طبقات و مراتبی كه دارند می باشد.

مرتبه پنجم ذكر ابدان و اعضاء موجود در آنها است. و هر یك از مراتب یاد شده به زبانی كه اختصاص به خود او دارد، ذاكر و حامد پروردگارش است.

نون دارای پنج مرتبه است- نون مجتمع مداد مواد حرفی نفسی رحمانی از آن حیث كه ام الكتاب است، می باشد-.

مرتبه نخستین نون، تعین اول است و آن جمع جمیع حقائق كیانی ربانی، و حروف موثره وجوبی، و حروف متاثره امكانی است؛ و نون ام الكتاب اكبر است.

مرتبه دوم نون، دوات ماده حروف نوری الهی و هیولای صور فعلی وجودی و عماء ربوبی- به عین مهمله- است كه پروردگار ما پیش از خلقت خلق در آن بوده است.

مرتبه سوم نون، اصل و ام حقائق كونی كه احدیت جمع جمیع كائنات است می باشد، و حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در بیان خود كه فرمود: «اول ما خلق الله الدره» به این اصل ام اشاره فرموده است. و این مرتبه نون ام الكتاب مسطور در رق وجودی منشور است كه غمای عبودیت با غین معجمه است.

مرتبه چهارم نون، ام الكتاب مبین است، و آن لوح محفوظ است كه در اصطلاح اهل نظر، نفس كلی نامیده می شود.


مرتبه پنجم نون، نون اقدار است و آن ام الكتاب موضوع- یعنی نهاده شده- در روحانیت روح قمر است؛ و آن آسمان اسم خالق و مجتمع اضواء عالی و انوار گوناگون و اتصالات و انفصالات است، و كتاب محو و اثبات بین جزئیات از این مرتبه منتقش است.

اقسام نكاح پنج است چنان كه در فصل دوم گفته آمد.

مفاتح را كه در قول خدای تعالی بدان اشاره است: (و عنده مفاتح الغیب...) پنج مرتبه است، و این مراتب همان حضرات خمس اند كه در صدر این فصل گفته آمد «لاهوت و جبروت...».

و حقایقی كه بر پنج اند بسیارند، مثل اوقات نمازهای یومیه كه خداوند در این كریمه فرموده است: «نماز را از زوال آفتاب هنگام ظهر- نیم روز- تا تاریكی شب بپای دار، و نماز صبحگاهی را بپای دار...» در حدیث ساعت- یعنی قیامت- كه پیغمبر صلی الله علیه و آله را اززمان آن سوال كرده اند، فرمود: علم آن در عداد پنجی است كه كسی آنها را جز خدا نمی داند سپس این آیه تلاوت كرد: (ان الله عنده علم الساعه...) علم قیام قیامت در نزد اوست، و باران را فرومی فرستد، و می داند آنچه در ارحام است، و هیچكس نمی داند فردا چه كسب می كند، و هیچكس نمی داند در كدام سرزمین می میرد همانا كه خداوند دانا و آگاه است.

و همانا كه ما به طایفه ای از امهات مطالبی كه انسان به وسیله معارج علمی بدانها ارتقاء می یابد، اشارتی نموده ایم. خدای سبحان فرمود: بسوی او كلم طیب صعود می كند و عمل صالح آن را بالا می برد؛ و خدای- تعالی شانه- فتاح قلوب و بخشنده غیوب است.