کد مطلب:301348 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:152

بتول


ابن منظور گوید: از احمد بن یحیی سوال شد كه به چه مناسبت به حضرت فاطمه رضوان الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بتول گفته شده است؟پاسخ داد: زیرا از جهت عفاف و فضیلت و دین و شخصیت و حسب از زنان زمان خود و زنان تمامی امت ممتاز و جدا است، و گفته شده به خاطر بریدن و بر كناری آن حضرت از دنیا به سوی خداوند متعال...


و نیز گفته شده: تبتیل در آفرینش او یعنی كه تمام اعضاء آن حضرت با زیبائی خود از دیگر اعضاء جدا است و البته به زیبائی و قشنگی بقیه اعضاء نیست.

ابن اعرابی گوید: مبتّله در بین زنان، آن زن زیبائی است كه هیچ یك از اعضایش نسبت به دیگر اعضاء كمبودی نداشته و طوری نباشد كه چشمش زیبا ولی بینیش نازیبا و یا برعكس باشد بلكه تام و كامل باشد. [1] .

ابن اثیر گوید: «امراه بتول» یعنی زنی كه از مردان بریده و تمایلی نسبت به آنان ندارد و به همین جهت مریم مادر حضرت مسیح و فاطمه علیهاالسلام به این نام نامیده شدند زیرا از دیگر زنان زمان خود از جهت فضیلت و دیانت و حَسَب بریده و ممتاز است. و گفته شده به خاطر آنكه از دنیا بریده و به خدا روی آورده است. [2] .

طریحی گوید: بتول حضرت فاطمه زهراء علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و گفته شده علت این نامگذاری آنست كه حضرت به خدای متعال روی آورده و از دیگر زنان بریده و یا از دیگر زنان زمان خودش از جهت فضیلت و شخصیت ممتاز و جدا است و نسبت به دیگر زنان امت در جهت فضیلت و حسب و دیانت ممتاز است. [3] .

1- از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است: از آن جهت فاطمه بتول نامیده شده كه از عادت ماهانه دیگر زنان بر كنار است و هر شب به حالت اولیه خود كه بكر بوده است برمی گردد.

مریم از آن جهت بتول نامیده شد كه عیسی را در حالت بكارت زائید. [4] .


2- در روایت دیگر از آن حضرت نقل شده است: كه بدان جهت فاطمه را بتول نامیدند كه از حیض و نفاس منقطع و بر كنار است. [5] .

3- از حضرت علی علیه السلام نقل شده كه فرمود: از حضرت رسول سوال شد كه بتول چیست؟ ما از شما ای رسول خدا شنیدیم كه فرموده اید مریم بتول است، و فاطمه بتول است؟

حضرت پاسخ داد بتول به آن زنی گفته می شود كه هیچ گاه خونی نبیند، یعنی حیض نشود زیرا حیض شدن در دختران پیامبر مكروه و ناپسند است. [6] .

4- از عایشه روایت شده كه گوید: به هنگامی كه فاطمه از پیش روی می آمد راه رفتنش بسان راه رفتن رسول خدا بود، او هرگز مانند دیگر زنان خون حیض ندید، زیرا از سیب بهشتی آفریده شده بود، حسن را بعد از نماز عصر مولد كرد و بلافاصله از نفاس پاك شد و غسل كرد و نماز مغرب را بجا آورد. [7] .

5- رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همانا دخترم فاطم حوریه است زیرا خون حیض نمی بیند و عادت ماهانه ندارد. [8] .

6- امام صادق علیه السلام فرمود: تا وقتی كه حضرت زهراء علیهاالسلام زنده بود خداوند دیگر زنان را بر علی علیه السلام حرام كرده زیرا حضرت فاطمه همیشه پاك بود و خون حیض نمی دید. [9] .

7- ابن بابویه در كتاب «مولد فاطمه علیهاالسلام» می نویسد: از اسماء بنت


عمیس نقل شده كه من شاهد یكی از زایمان های حضرت زهراء بودم و خونی از او ندیدم، حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: همانا فاطمه حوریه ایست كه به صورت انسان آفریده شده است. [10] .

8- حضرت باقر علیه السلام از پدران بزرگوارش نقل می فرماید كه: فاطم دختر رسول صلی الله علیه و آله و سلم از آن جهت «طاهره» نامیده شد كه از هر پلیدی و ناپاكی بر كنار و از هر آلودگی پاك بود و هیچ گاه خون حیض و نفاس ندید. [11] .

درباره علت این ویژگی و كیفیت آن چنین می توان گفت: خداوند در عالم طبیعت سنت ها و قوانینی بر طبق نظام علی و معلولی و اسباب و شرائط دارد، همانطور كه حضرت صادق علیه السلام فرموده است:

«ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب فجعل لكل شیئی سببا [12] .

صدرالمتالهین گوید: این مساله ای مهم است كه مهم تر از آن وجود ندارد زیرا مساله علیت اساس و پایه تمامی علوم است و علم توحید و خداشناسی و معاد و پیامبرشناسی و امامت و روانشناسی و دیگر علوم قبل و بعد از آن، علم تهذیب اخلاق و علوم سیاسی و دیگر علوم مبتنی بر این اساس است و با انكار این اصل و ممكن دانستن اراده جزاف- چنانكه اكثر اهل سنت بدان معتقدند [13] - تمامی پایه های علم و یقین منهدم می شود.

علامه شعرانی در توضیح گفتار ملاصدرا چنین گوید: اگر علیت از بین برود طبیب علت بیماری مریض را نمی داند، راه درمان او را تشخیص


نخواهد داد و پزشكی بكلی از بین می رود، و همچنین كشاورز نخواهد دانست كه آبیاری و تابش خورشید علت رویش گیاهان است و امر كشاورزی باطل و بیهوده می گردد و دیگر نمی داند كه چه باید بكند، و همچنین صنعتگران نمی دانند كه آیا ذوب شدن فلزات بر اثر حرارت است یا علت دیگری دارد و خواه و ناخواه امور صنعت از بین می رود و همچنین علم دین زیرا هیچ كس نمی داند كه نماز و زكات و دیگر دستورات دینی اسباب و عوامل سعادت اخروی می باشند و نمی داند كه علت ارسال پیامبران و تعیین امامان و دیگر مسائل اعتقادی لطف پروردگار است... [14] .

بنابراین لازم است كه برای هر رویداد مادی علت و عاملی باشد، همانطور كه در هر جا آتش سوزی ببینیم بدون شك و تردی حكم می كنیم كه آتشی و یا اصطكاكی و یا عاملی وجود داشته است و همچنین می دانیم كه زاد و ولد كردن، به جز از راه انتقال نطفه مرد به رحم زن و سیر تكاملی آن تا وقتی كه به صورت جنینی درآید ممكن نیست و می بایست زوج و زوجه جوان دارای اعتدال مزاج باشند شوهر پیرمردی فرتوت و زن نیز پیره زنی از كار افتاده نباشد كه از فرط پیری زمین گیر شده باشد و یا اینكه یائسه و نازا باشد... و همچنین دیگر شرائط لازمه...

آری نظام علیت و معلولیت، سببیت و مسببیت قانونی فراگیر در تمامی ممكنات است لكن نه بدان گونه كه دست قانونگذار را بسته باشد و از دخالت و تصرف در ملك خودش به گونه ای دیگر بازش داشته باشد چنانكه قرآن مجید از قول یهودیان نقل می كند، بلكه دستهای خداوند متعال باز و گشوده است و به هر گونه كه بخواهد دخالت كرده و اشیاء را دگرگون می سازد و همان قانون عام و فراگیر تحت قدرت قاهره و اراده مسلط او خاضع و سرسپرده است چنانكه این مطلب از فرمایش مولایمان


حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام استفاده می شود در آنجا كه فرمود:

«ذلت لقدرتك الصعاب و تسببت بلطفك الاسباب» [15] .

یا اینكه در برخی از دعاهای دیگر آمده است:

«یا مسبب الاسباب من غیر سبب»

و همچنین در قرآن مجید داستانها و حكایات و رویدادهائی نقل شده كه بر طبق جریان عادی و مشهور طبیعت و بر طبق نظام علی و معلولی نیست، مانند حامله شدن حضرت مریم علیهاالسلام در حالیكه هیچ انسانی به او نرسیده بود و یا همانند حامله شدن ساره به اسحق علیه السلام زمانیكه پیر و از كار افتاده بود و یا حامله شدن زن زكریا علیه السلام به یحیی علیه السلام با اینكه یائسه شده بود و نمونه هائی دیگر از این قبیل معجزات و خوارق عادات كه قرآن مجید برای عده ای پیامبران بزرگ اثبات می كند، مانند معجزات حضرت نوح و هود و صالح و ابراهیم و لوط و داود و سلیمان و موسی و عیسی و حضرت محمد علیهم السلام، كه همه آنها امور خارق العاده و برخلاف جریان معمولی طبیعت بودند. [16] .

با توجه به این گفتار برای خوانندگان گرامی بطلان این سخن ثابت می شود كه گفته اند: حیض در زنان از لوازم خلقت است و نبود آن در یك زن نقصانی در خلقت او به حساب می آید و عادت ماهانه نشانه و سببی است برای زایمان و باردار بودن زیرا می گوئیم كه خروج از تنگناهای طبیعت نقص شمرده نمی شود، بلكه چه بسا خود كرامتی محسوب شود، به علاوه كه خون حیض خود یك كثافت و نجاستی است و خداوند آن را


موجب آزار و اذیت دانسته چناكه می فرماید: «قل هو اذی» [17] كه ناپاكی و كثافت آن موجب آزار است، زیرا زنان به هنگام بروز عادت ماهانه دچار خجالت و سرافكندگی می شوند و خوششان می آید كه به همه كس گفته شود هر چند نزدیكترین افراد فامیل باشند، گاهی هم ضعف و سستی در آنها به وجود می آید و به همین جهت در این ایام نماز و روزه از آنها ساقط می شود و ایستادن و توقف در مساجد بر آنها حرام می گردد و دیگر احكامی كه در كتب فقه ذكر شده تا جائیكه در آن دوران از ایمانشان كاسته شده و ناقصه الایمان می شوند، چنانكه حضرت علی علیه السلام این مطلب را فرموده اند كه: «نقصان ایمان آنان به خاطر رفع تكلیف نماز و روزه در ایام عادت ماهانه شان می باشد» [18] .

بنابراین، خداوند متعال بر بانوی زنان جهان حضرت فاطمه علیهاالسلام تفضل كرده و كرامت بخشیده كه بتواند بدون دیدن خون حیض و مبتلا شدن به عادت ماهانه به طور كامل و صحیح زایمان كند و این خود فضیلتی والا و پاكی فوق العاده ای در ذات پاك آن حضرت بوده، (سلام و درود خداوند بر او باد) و خود نشان آنست كه خداوند متعال راضی نشده كه آن حضرت كه بانوی زنان جهان از اولین و آخرین است به این پلیدی و یا دیگر كثافات ظاهری و باطنی آلوده باشد،همانطور كه درباره آن حضرت فرمود:

«انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا.» [19] .

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است كه به عایشه فرمود: ای حمیراء، فاطمه مانند دیگر زنان آدمی زاد نیست او مانند دیگران معلول و


بیمار نمی شود. [20] .

هر كس خواهان تفصیل بیشتری در این مورد است به كتاب ما «الامام علی بن ابیطالب» در بحث آیه تطهیر مراجعه كند.


[1] لسان العرب ماده بتل.

[2] «النهايه» ماده بتل.

[3] «مجمع البحرين» ماده بتل.

[4] «احقاق الحق» جلد 10/ 25 به نقل علامه كشفي حنفي در كتاب «المناقب المرتضويه» 9/ 11.

[5] ينابيع الموده/260.

[6] معاني الاخبار/ 64.

[7] اخبار الدول/ 87 ط بغداد به نقل از «احقاق الحق» 10/ 344.

[8] ذخائر العقبي/ 26.

[9] بحارالانوار 43/ 16.

[10] بحارالانوار 43/ 7- و 19.

[11] بحارالانوار 43/ 7- و 19.

[12] الكافي، 1/ 183 باب معرفه الامام عليه السلام، خداوند از اين كه كارها از غير طريق اسباب اجراء شود اباء و امتناع دارد و براي هر چيزي سببي قرار داده است.

[13] مقصود اشاعره هستند كه عليت را انكار و ترجيح بلامرجح را جايز دانسته اند.

[14] به حاشيه شرح مولي صالح مازندارني بر اصول كافي 5/ 168 مراجعه كنيد.

[15] صحيفه سجاديه، دعاي هفتم، «سختي در مقابل قدرت و تو رام و مطيع گشته و اسباب و علل به لطف تو سبب شده اند.

[16] مخفي نماند كه معجزه از نظام علت بيرون نيست بلكه خودداراي علل و اسبابي است كه براي ما تازگي دارد و از قبل شناخته شده نيست، معجزه خارق عادت است نه خارق علل و اسباب، تفصيل مطلب در جاي خود آمده است. (مصحح اصل كتاب).

[17] بقره / 222.

[18] نهج البلاغه خطبه 78.

[19] احزاب/ 33.

[20] بحارالانوار 43/ 16.