کد مطلب:301350 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:225

محدثه


محدثه یا به كسر دال و تشدید آن به معنای حدیث گوینده بدان جهت كه آن حضرت با مادرش در رحم

صحبت كرده و به او حدیث گفته است، یا به فتح دال است و مقصود آنست كه به حضرت حدیث

گفته شده است. چنانكه در روایات زیادی آمده است و مقصود در اینجا معنای دومی است.

اسحاق بن جعفر بن محمد بن عیسی بن زید بن علی گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم كه می فرمود: از آن جهت حضرت فاطمه را محدثه نامیدند كه ملائكه از آسمان فرود آمده و همانگونه كه با حضرت مریم علیهاالسلام صحبت می كردند با آن حضرت نیز صحبت می نمودند و می گفتند: ای فاطمه خداوند تو را برگزیده و پاك كرده و بر دیگر زنان جهان برتری داده است، ای فاطمه در پیشگاه پروردگارت خضوع كن، سجده نما و با راكعین ركوع بنما [1] ، فاطمه علیهاالسلام با آنان صحبت كرده و آنان به او حدیث می گفتند، شبی به آنها فرمود: مگر مریم دختر عمران بر دیگر زنان جهان برتری داده نشده است؟، ملائكه پاسخ دادند: مریم بانوی زنان جهان در عصر خود بود ولی خداوند تو را بانوی زنان جهان هم در این زمان و هم در زمان حضرت مریم و بانوی زنان اولین و آخرین قرار داده است.

2- عبدالله بن حسن مودب از احمد بن علی اصفهانی از ابراهیم بن محمد ثقفی از اسماعیل بن بشار روایت كرده كه گوید علی بن جعفر حضرمی حدود سی سال در مصر به ما حدیث می گفت: از جمله احادیثش یكی آن


بود كه از سلیمان نقل می كرد كه محمد بن ابی بكر هنگامی كه این آیه را قرائت می كرد: «و ما ارسنا من قبلك من رسول و لا نبی» [2] بعد می خواند «ولا محدث» گفتم: مگر ملائكه به غیر از پیامبران به كسی دیگر حدیث می گویند؟ گفت: آری، حضرت مریم پیامبر نبود بلكه «محدثه» بود، مادر حضرت موسی محدثه بود و پیامبر نبود ساره زن حضرت ابراهیم ملائكه را مشاهده كرد و آنان او را به اسحق و بعد از اسحق به یعقوب بشارت دادند با اینكه پیامبر نبود بلكه محدثه بود و فاطمه دختر رسول صلی الله علیه و آله و سلم نبی نبود ولی محدث بود. [3] .

حدیث گفتن ملائكه با عده ای از مردان و زنان در امتهای گذشته و در این امت از جمله مطالب مورد اتفاق شیعه و سنی است.

علامه امینی رحمه الله در كتاب ارزنده اش «الغدیر» در این باره در جلد 5 صفحه 42 می گوید: امت اسلامی همگی بر این مطلب اتفاق نظر دارند كه در این امت بمانند دیگر امتهای گذشته مردمی بوده اند كه به آنان حدیث گفته می شده و به اصطلاح «محدث» (به صورت صیغه اسم مفعول بوده اند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به این مطلب خبر داده است، چنانكه از طریق عامه و خاصه در كتب صحاح و مجموعه های حدیثی معتبر وارد شده است، و محدث كسی است كه بدون اینكه پیامبر باشد ملائكه با او صحبت كرده و صورت ملائكه هم را نمی بینند و یا اینكه در دلش چیزی می افتد و به او الهام می شود و به صورت كشف و الهام از سوی خداوند متعال علمی به او آموخته می شود و یا در دل او حقائقی كه بر دیگران پوشیده است روشن می شود و یا چیزی دیگر شبیه همین مفاهیم.

بنابراین وجود چنین كسانی كه با این حالات بوده اند در بین افراد این


امت مورد قبول و اتفاق همگی است و فقط اختلاف در مصداق و شخص چنین افرادی است. به عقیده شیعه حضرت علی و دیگر امامان معصوم از فرزندان آن حضرت صلوات الله علیهم از محدثین می باشند...

ایشان در صفحه 49 همین حلد از كتاب «الغدیر» می نویسد: در این امت افرادی محدث وجود داشتند همانگونه كه در امت های پیشین عده ای محدث بودند،امیرالمومنین و ائمه معصومین علماء محدث بوده و نبی نمی باشند و این خصوصیت از ویژگی های آنان و منحصر به آن بزرگواران نیست بلكه حضرت فاطمه علیهاالسلام دختر بزرگوار حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیز «محدث» بود، و همچنین سلمان محدث بود، آری تمام امامان از اهل البیت و عترت طاهرین محدث بودند ولی هر محدثی امام نیست، محدث آن كسی است كه از یكی از طرق سه گانه به اشیاء علم پیدا كند، این است آن چه كه شیعه بدان معتقد می باشد.

این آخری سخنی است كه نزد فریقین شیعه و سنی است و عین عبارات آنان درباره محدث همین است كه گفتیم و همانگونه كه مشاهده كردید هیچ اختلافی در این مفهوم ندارند و شیعه در این باره عقیده خاصی برخلاف دیگر مذاهب اسلامی ندارد و فقط اختلافش در مصداق است و عمر بن خطاب را از مصادیق محدث نمی داند و چنین مقامی را برای او قائل نیست.

با من بیائید تا از این دروغ گوی چیره دست حجاز عبدالله قصیمی این جرثومه نفاق و بذركننده تخم فساد در اجتماع سوال كنیم چگونه كتابش «الصراع بین الاسلام و الوثنیه» می گوید كه شیعیان امامان را نبی می دانند و می گویند به آنان وحی می شده و ملائكه برای آنان وحی می آورده اند معتقدند كه فاطمه و امامان دارای مقام نبودند؟!


این چیزی جز یك تهمت نیست [4] و كسانی بدروغ افتراء می بندند كه به آیات الهی ایمان نیاروده و آنان دروغ گویانند، [5] آگاه باشید كه اینان شیطان را ملاك و محور امر خود گرفته و او را شریك خداوند دانسته اند و لذا شیطان در سینه های آنان آشیانه كرده، تخم گذاشته، و جوجه درآورده و در دامانشان به جنبش درآمده است. [6] آنان می دانند كه شان پاره تن خاتم الانبیاء و جزء وجود آن حضرت، كمتر از دیگر زنانی نیست كه قرآن مجید به محدث بودن آنان تصریح می كند، چنانكه اسامی آنان را بردیم، در این مورد تعدادی از آیات قرآن مجید را كه در شان آنان نازل شده ملاحظه كنید:

1- «و اذ قالت الملائكه یا مریم ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفاك علی نساء العالمین، یا مریم اقنتی لربك و اسجدی و اركعی مع الركعین.» [7] .

در آن هنگام كه ملائكه گفتند ای مریم همانا خداوند تو را برگزیده پاك گردانیده و بر زنان جهانیان برتری داده است ای مریم برای پروردگارت خضوع كن،سجده نما و با ركوع كنندگان ركوع كن.

2- «و امراته قائمه فضحكت فبشرناها باسحاق و من وراء اسحاق یعقوب، قالت یا ویلتی االد و انا عجوز و هذا بعلی شیخ ان هذا الشی ء عجیب، قالوا اتعجبین من امر الله رحمه الله و بركاته علیكم اهل البیت انه حمید مجید» [8] .

زن ابراهیم ایستاده بود (با مشاهده ملائكه) حیض شد و عادت


ماهانه اش شروع گردید او را به اسحق و بعد از اسحق به یعقوب نوید دادیم، گفت:آیا من زایمان خواهم كرد با اینكه پیر و فرتوت شده ام و این شوهرم پیر شده است، این یك كار شگفت آور است. گفتند آیا از كار خدا به شگفت آمده ای رحمت و بركات خداوند بر شما خانواده است، خداوند ستوده و شكوهمند است.

3- «و اوحینا الی ام موسی ان ارضیعه فاذا خفت علیه فالقیه فی الیم.» [9] .

به مادر موسی وحی كردیم كه او را شیر بده و هرگاه بر او ترسیدی او را در دریا بیفكن.

علامه مناوی در ذیل حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه فرموده بود: «در امتهای گذشته پیش از شما افرادی محدث بودند» چنین می گوید: قرطبی گفته است: در متن روایت كلمه «محدثین» به فتح دال اسم مفعول، و جمع محدث به معنای الهام شده، یا كسی است كه پندار و گمانش صادق و راست می باشد و آن كسی است كه در دلش به صورت الهام یا مكاشفه از عالم بالا چیزی القاء باشد و یا اینكه بدون تصمیم و فكر قبلی سخن راستی بر زبانش جاری شود و یا بدون اینكه به مقام نبود رسیده باشد ملائكه با او سخن گویند و یا كسی كه هرگاه رایی بدهد و یا گمانی اظهار نماید درست از كار درآید، گویا از عالم ملكوت به او حدیث گفته شده و بهمان كه واقع شده، اظهار نموده است و این یك نحوه كرامتی است كه خداوند به هر یك از بندگانش كه بخواهد عطاء می فرماید، و این خود یكی از منازل بزرگ اولیاءالله است.

پس ما از قصیمی و امثال او سوال می كنیم، آیا مریم علیهاالسلام پیامبر بود؟!


آیا مادر حضرت موسی پیامبر بود؟ آیا ساره همسر حضرت ابراهیم پیامبر بود، همچنین حضرت فاطمه علیهاالسلام مانند آنان كه محدثه بودند، محدثه است و پیامبر نیست،

3- از حماد بن عثمان روایت شده كه گوید: از حضرت صادق علیه السلام شنیدم كه می فرمود: افراد زندیقی در سال یكصد و بیست و هشت ظاهر می شوند، زیرا من آن را در مصحف حضرت فاطمه علیهاالسلام دیده ام، راوی گوید: عرض كردم: مصحف حضرت فاطمه چیست؟

فرمود: همانا خداوند تبارك و تعالی هنگامی كه روح پیامبر را قبض فرمود، بر فاطمه علیهاالسلام چنان غم و اندوهی وارد شد كه جز خداوند متعال كسی از آن آگاه نیست، خداوند فرشته ای را نزد آن حضرت فرستاد تا غم و اندوهش را كاهش داده به او دلداری دهد و به او حدیث گوید، فاطمه علیهاالسلام نزول این فرشته را به حضرت علی علیه السلام گفت، حضرت فرمود هنگامی كه احساس كردی نازل شده و صدای او را شنیدی مرا در جریان بگذار، فاطمه علیهاالسلام به هنگام نزول فرشته امیرالمومنین را خبر دارد می كرد حضرت هر آن چه را كه می شنید می نوشت تا اینكه كتابی و مصحفی از آن مجموعه به وجود آمد در این مصحف احكام شرعیه و حلال و حرام وجود ندارد ولی علوم مربوط به آینده در آن ثبت است. [10] .

4- در حدیث دیگری آمده است كه راوی به حضرت عرض می كند: مصحف فاطمه چیست؟ حضرت مدتی طولانی سكوت می كنند و بعد می فرمایند: شما از هر چه كه می خواهید و نمی خواهید، جستجو و سوال می كنید، حضرت فاطمه علیهاالسلام بعد از حضرت رسول هفتاد و پنج روز زنده بود و به خاطر از دست دادن پدر، غم و اندوه شدیدی بر حضرتش وارد شده بود، جبرئیل نزد او آمده و او را دلداری و تسلیت می داد، خاطرش را


خوش، و ویرا از جایگاه و حالات پدر مطلع می ساخت و رویدادهای آینده را كه نسبت به فرزندان آن حضرت اتفاق می افتاد بیان می داشت، حضرت علی علیه السلام آنها را می نوشت و این نوشته ها به صورت مصحف فاطمه درآمد. [11] .

5- از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه به آن حضرت گفته شد: عبدالله بن حسن گمان می كند كه در نزد او جز همان علومی كه در نزد مردم است چیز دیگری نیست، حضرت فرمود: راست می گوید، به خدا سوگند كه همان اندازه از علم نزد او است كه دیگر مردم از آن بهره مند می باشند، لكن به خدا سوگند كه در نزد ما آن جامعه ایست كه حلال و حرام در آن ثبت است، جعفر نزد ما است، آیا عبدالله می داند كه مشك شتر یا مشك گوسفند است؟. در نزد ما مصحف حضرت فاطمه است، آگاه باشید به خدا سوگند یك حرف از حروف قرآن در این مصحف نیست، لكن املاء رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و خط علی علیه السلام است، عبدالله در مقابل سوالاتی كه مردم در رشته های گوناگون از او می كنند چه می كند، آیا خوشتان نمی آید از اینكه در روز قیامت دست به دامان ما زده باشید و ما دست به دامان پیامبر زده باشیم و پیامبر دست به دامان خدا زده باشد؟! [12] .


6- در حدیث دیگری از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه فرموده: گمان نمی كنم كه در مصحف حضرت فاطمه چیزی از قرآن وجود داشته باشد، در آن نیازهائی كه مردم به ما دارند موجود است. و ما نیازی به هیچ نداریم، حتی در آن كتاب احكام مربوط به حدود... وجود داشت. [13] .

7- در حدیثی طولانی از حضرت صادق علیه السلام آمده كه: در نزد ما مصحف حضرت فاطمه علیهاالسلام است و مردم چه می دانند مصحف فاطمه چیست؟ مصحفی سه برابر قرآن است، به خدا سوگند كه از قرآن شما یك حرف در آن نیست، آن چیزی است كه خداوند متعال آن را املاء و وحی كرده، راوی می گوید: با خودم گفتم: به خدا سوگند كه اینست علم و دانش... [14] .

8- در حدیثی دیگر آمده: فاطمه بعد از خود مصحفی به یادگار گذاشت كه قرآن نیست ولی كلامی از كلمات نازل شده از سوی خداوند است، كه به املاء رسول الله و خط علی بن ابیطالب می باشد. [15] .

9- ابوبصیر گوید: از حضرت امام محمد باقر علیه السلام درباره مصحف فاطمه پرسیدم، فرمود: مطالبی است كه بعد از درگذشت پدرش حضرت رسول بر ایشان نازل شد، گفتم آیا از قرآن چیزی در آن هست؟ فرمود: چیزی از قرآن در آن نیست. عرض كردم: آن را برایم توصیف فرمائید، فرمود: آن دارای دو جلد از جنس زبرجد قرمز است و به اندازه طول و عرض یك برگ می باشد. عرض كردم: ورقه و برگ آن از چیست؟ فرمود:


از در سفید كه با گفتن كلمه «كن» به وجود آمده است، عرض كردم چه چیزی در آن نوشته شده؟ فرمود: اخبار چیزهائی كه بوده و تا روز قیامت خواهد بود و اخبار هر یك از آسمان ها و تعداد ملائكه هر یك از آنها، اسامی فرستادگان خدا از انبیاء مرسل و غیر مرسل و اقوامی كه اینان بر آنها مبعوث شده اند، اسامی مخالفین و تكذیب كنندگانش و گروندگان به آنها، اسامی تمام مومنین و كافرین از آغاز تا پایان آفرینش، اسامی شهرها و خصوصیات هر شهری چه در شرق و چه در غرب جهان، تعداد مومنین هر شهر و آمار كافران آن، ویژگی های تمام كسانی كه تكذیب كرده اند، مشخصات اقوام پیشین و داستان های مربوط به آنان، طاغوتیانی كه به قدرت رسیده اند و دوران فرمانروائی و تعداد آنان، مشخصات ائمه و اسامی آنان، و مدت زمانی كه هر یك از آنان امامت و پیشوائی و زمامداری داشته اند، ویژگی های بزرگان آنها و خلاصه هرگونه دگرگونی و نقل و انتقالی كه در ادوار گوناگون انجام گیرد، همگی اینها در مصحف حضرت فاطمه وجود دارد.

عرض كردم: فدای شما بشوم، چند دوره وجود دارد؟ فرمود: پنجاه هزار سال كه می شود هفت دوره، در آن مصحف اسامی همه آفریدگان و مدت عمر آنها، صفت بهشتیان، تعداد كسانی كه وارد بهشت خواهند شد تعداد جهنمیان و اسامی هر یك از آن دو گروه و نیز در همان مصحف علم قرآن به همانگونه كه نازل شده است و همچنین علم توارت و انجیل و زبور به همان ترتیب نزول، و تعدد درختان و سنگریزه های هر شهر و دیار وجود دارد.

حضرت باقر علیه السلام فرمود: هنگامی كه خداوند خواست این مصحف را بر آن حضرت نازل فرماید، دستور داد كه جبرئیل و میكائیل و اسرافیل آن را برداشته و نزد آن حضرت بیاورند، این نزول در ثلث دوم شب جمعه در هنگامی كه حضرت در محراب خود به نماز ایستاده بود واقع شد،


فرشتگان سر پا ایستاده تا اینكه حضرت نشست بعد از آنكه از نماز فارغ شد سلام كرده و گفتند: خداوند به تو سلام می رساند، مصحف را در دامان آن حضرت گذاشتند، حضرت فرمود: سلام، مخصوص خداوند و از سوی او و به سوی اوست و بر شما ای فرستادگان خدائی سلام و سلامتی باد، آنگاه به آسمان رفتند، بعد از نماز صبح تا سر ظهر به طور پیوسته به خواند و مطالعه آن مشغول شد تا اینكه به آخرش رسید، آن حضرت بر تمامی خلق خدا از جن و انس، پرندگان و وحوش، ملائكه و پیامبران واجب الاطاعه می باشد.

راوی می گوید عرض كردم: فدایتان شوم، بعد از آن حضرت این مصحف به چه كسی منتقل شد؟

فرمود: آن را به امیرالمومنین علیه السلام داد و بعد از درگذشت حضرت علی، به امام حسن و بعد به امام حسین و بعد نزد اهلش باقی می ماند تا اینكه به صاحب این امر واگذار كند.

عرض كردم: این علم بسیار زیاد است. فرمود: ای ابومحمد آن چه را كه من به تو گفتم در دو برگ اول آن بود و مطالب بعد از ورقه دوم را برای تو نگفتم و حتی یك حرف از آن را بازگو نكردم. [16] .

دو فائده:

اول: از این روایات كه در شان مصحف حضرت فاطمه وارد شده بود نكات و مطالبی چند به دست می آید:

1- در بعضی از اینها آمده بود كه مصحف به وسیله فرشته ای سوی خداوند و یا بوسیله جبرئیل بعد از رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم


فرستاده شده كه آن فرشته بر آن حضرت حدیث كرده و امیرالمومنین علیه السلام نوشته است، چنانكه در حدیث اول و دوم بحارالانوار بدینگونه نقل شده بود.

2- روایاتی كه می گفت: مصحف حضرت فاطمه در زمان حیاه رسول خدا موجود بوده چنانكه در حدیث «بصائر» آمده بود، املاء رسول خدا و خط حضرت علی علیه السلام بوده است.

3- بعضی از این روایات دلالت می كرد بر اینكه خداوند متعال به آن حضرت وحی كرده، چنانكه در حدیث سوم از كتاب «بصائر» آمده بود كه «مصحف همان چیزی است كه خداوند املاء، و بر آن حضرت وحی كرد» از آن، چنین به دست می آمد كه مصحف حضرت فاطمه مشتمل بر احكام شرعیه از حدود و دیات حتی جریمه خدشه وارد كردن كسی بر كسی بود، و بر اینكه اسامی تمام مردم و موجودات از درختها و سنگ ها و دیگر چیزها در آن مصحف آمده است، چنانكه در حدیث كتاب «دلائل الامامه» نقل شده بود كه در آن حوادث و رویدادهای مهمه تا روز قیامت آمده است، و از آن چنین استفاده می شد كه آن مصحف یكی از منابع و مصادر علوم اهل البیت علیهاالسلام است كه به آن مراجعه می كردند.

دوم: آن چه كه از كتب لغت در معنای مصحف به دست می آید اینست كه:

قیومی در «مصباح المنیر» می گوید: صحیفه عبارت است از قطعه و تكه ای پوست یا كاغذ كه در آن نوشته شده باشد و به هنگام انتساب به آن گفته می شود: رجل صحفی- با دو فتحه- و معنایش آنست كه بدون مراجعه به استاد از روی صحیفه علم را به دست می آورد، مصحف به ضم میم از مصحف به كسر مشهورتر است.

علامه طریحی در «مجمع البحرین» می گوید: صحیفه، قطعه و تكه ای از


پوست یا كاغذ است كه در آن نوشته می شود و صحیفه حضرت فاطمه نیز از همین معنی گرفته شده است، روایت شده كه طول آن هفتاد ذراع به عرض یك سفره یا عرض پوست بوده كه تمام نیازمندی های مردم حتی جریمه خدشه وارد كردن در آن بوده است.

ابن منظور در «لسان العرب» می نویسد: مصحف و مصحف، چیزی است كه صحیفه های نوشته شده بین دو جلد را در یك جا جمع كند كه گویا صحافی شده است، كسره و فتحه در آن نیز لغتی است.

ازهری گوید: از آن جهت به مصحف، «مصحف» گفته شد كه صحافی شده است، زیرا مجموعه ای از صحیفه های نوشته شده در یك جلد، جمع آوری شده است.

فراء گوید: مِصْحَف و مُصْحَف گفته می شود همانگونه كه مطرف و مطرف گفته می شود.


[1] بحارالانوار 43/ 78.

[2] سوره الحج 52.

[3] بحارالانوار 43/ 79.

[4] سبا/ 43: ما هذا الا افك مفتري.

[5] نحل/ 105: انما يفتري الكذب الذين لا يومنون بآيات الله و اولئك هم الكاذبون.

[6] اقتباس از خطبه، نهج البلاغه.

[7] آل عمران 42/ 43.

[8] هود 71- 73.

[9] قصص 7، و نيز سوره طه 38.

[10] بحارالانوار 43/ 80.

[11] بحارالانوار 43/ 79.

[12] بصائر الدرجات/ 151- 161- علامه سيد محسن عاملي رحمه الله گويد: مخفي نماند علت اينكه به طور مكرر وارد شده كه در مصحف حضرت فاطمه عليهاالسلام هيچ يك از مطالب قرآني نيست آن بوده كه از ظاهر كلمه مصحف فاطمه عليهاالسلام چنين بنظر مي رسيده كه آن مصحف يكي از مصاحف شريفه قرآن است از اين جهت براي نفي اين توهم و روشن كردن اين ابهام بر اين مطلب تاكيد شده كه از قرآن چيزي در آن نيست، در بعضي از احاديث آمده كه وصيت آن حضرت در اين مصحف است و شايد آن يكي از محتويات مصحف باشد در بعضي از روايت آمده است كه املاء رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و خط علي عليه السلام است (اعيان الشيعه 1/ 97) مترجم مي گويد كلمه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در روايات اعم است از حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم و فرشته اي كه از سوي پروردگار آمده كه ممكن است مقصود در همه روايات همان فرشته باشد.

[13] بصائر الدرجات 151- 161.

[14] بصائر الدرجات 151- 161.

[15] بصائر الدرجات 151- 161.

[16] طبري، دلائل الامامه/ 27/ 28.