کد مطلب:301352 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

راضیه


فاطمه زهرا علیهاالسلام به آن چه كه برایش مقدر شده بود از تخلی های دنیا رنج و زحمت و مصائب و دشواری های آن، راضی و خشنود بود.

1- عسكری در «المواعظ» و ابن مردویه و ابن لال و ابن نجار از چابر بن عبدالله روایت كرده اند: كه گفت روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خانه حضرت فاطمه وارد شد در حالیكه دستاس می كرد و عبائی از جهاز شتر بر دوش انداخته بود، چشم حضرت كه به او افتاد فرمود: ای فاطمه شتاب كن و تلخی دنیا را برای نعمت های فردای آخرت بچش، آنگاه، خداوند این آیه را نازل فرمود: «و لسوف یعطیك ربك فترضی» [1] .

2- از علی بن اعبد روایت شده كه گوید: علی رضی الله عنه به من گفت: آیا حدیثی درباره خود و درباره فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و اینكه چه كسی محبوبترین افراد خانواده آن حضرت نسبت به او بود به تو بگویم؟ عرض كردم: آری، فرمود: او آنقدر محور دستاس را چرخانید كه دستش


زخمی شد و آنقدر با مشك آب كشید كه در گردن و گلویش اثرش باقی ماند، و آن قدر خانه را جارو كرد كه لباسهایش رنگ گرد و غبار گرفت، آنقدر زیر دیگ را آتش كرد كه جامه هایش خاكستری و تیره رنگ شد و از این رهگذر آسیب و صدمه دید،برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خدمتگزارنی آورده شد، من به او گفتم خوب است نزد پدرت بروی و خدمتگزاری از آن حضرت بگیری، او نزد حضرت رفته عده ای از جوانان را نزد حضرت دید خجالت كشیده و برگشت و فردای آن روز رفت، حضرت پرسید چه كاری داشتی؟ ساكت شد، من گفتم: ای رسول خدا من به شما می گویم، او در خانه آن قدر آسیاب كرده كه دستش مجروح شده و آنقدر مشك آب به گردن كشیده كه در گلوگاهش تاثیر گذارده و بر اثر جارو كردن خانه جامه هایش تیره رنگ شده، افروختن آتش در زیر دیگ لباسهایش را سیاه كرده، وقتی خبردار شدم كه خدمتگذارانی را نزد شما آورده اند به او گفتم كه خدمت شما برسد و از شما درخواست كند تا خادمی در اختیار او بگذارید تا از گرمی و داغی مشكلاتش بكاهید.

حضرت فرمود: ای فاطمه، تقوی پیشه كن و از خدا بترس، و فریضه و وظیفه خود را در مقابل پروردگارت انجام بده و كارهای خانه ات را خود به جای آور، هر گاه وارد بستر و رختخواب شدی سی و سه بار «سبحان الله» بگو و سی و سه بار «الحمد لله» و سی و چهار بار «الله اكبر» كه مجموع آنها صد مرتب می شود و این برای تو از خادم بهتر است.

گفت: به این كار از خدا و رسولش راضی هستم، حضرت خدمتگزاری به او نداد. [2] .

محمد علی انصاری شارح خطبه گوید: اطلاق كلمه راضیه بر آن حضرت به خاطر رضایت او از خدا و رسولش بوده است، در آن هنگام كه


نزد حضرت رسول رفته، و خادمه ای از او طلبیده و گفت: از پدرم خیر دنیا را خواستم حضرت خیر آخرت را به من داد، و یا به خاطر رضایت آن حضرت از خداوند نسبت به قرب و منزلت و طهارت طینت و دیگر مراتب والای دنیوی و برزخی و اخروی و جاه و مقام و نعمت ها و شرف و افتخاری كه نصیبش می فرماید، و یا به خاطر رضایت او از خداوند در اینكه شفاعت و بزرگ را به دست او سپرده و از كشندگان و قاتلان فرزندش در دنیا و آخرت انتقام می گیرد. [3] .

میدانیم كه: رضایت در موردی است كه با هوی و هوس مخالف باشد ولی در مورد چیزهائی كه موافق و دلخواه انسان باشد در آنجا كلمه «شكر» گفته می شود، بنابراین آن چه كه ایشان در دو قسم اخیر گفت از موارد بشارت و شكر می باشد. و بهتر همان گفتار نخستین ایشان بود و قبلا هم حدیثی بهمان معنی آوردیم مگر اینكه مقصودش از بشارت، قناعت و خودكفائی باشد كه در این صورت آن دو معنی توجیه خواهد داشت و مناسب خواهد بود.


[1] «سيوطي»، «الدر المنثور» 8/ 543 در سوره الضحي.

[2] مسند فاطمه عليهاالسلام، تاليف سيوطي / 110.

[3] اللمعه البيضاء/ 92.