کد مطلب:313317 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:300

پیشگفتار
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین من الجن والانس من الأولین والآخرین.

قال الله العظیم فی كتابه الكریم: (یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة...) [1] .

ای اهل ایمان از خدا بترسید و وسیله ای برای تقرب به او بجویید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.

و بعد، كتاب حاضر، كه با نام چهره ی درخشان قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در مقابل شما قرار دارد، زندگینامه ی شخصیتی می باشد كه قلم از وصفش عاجز است؛ قلمی كه از جانب هستی بخش حمایت می شود. معبود بشر، خدای بزرگ، قلم را گرامی می دارد و در آغاز سوره ی نون از قرآن مجیدش، به عظمت قلم و شكوه آثار آن سوگند می خورد:

(ن والقلم و ما یسطرون - ما أنت بنعمة ربك بمجنون).

قسم به نون كه نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست، و قسم به قلم و آنچه تا ابد در لوح محفوظ خواهد نگاشت كه تو به لطف و رحمت پروردگارت (عقل كامل و نعمت نبوت یافته ای و) هرگز مجنون نیستی.

هر قومی كه قلم و صاحبان قلم را گرامی داشت، آن قوم و ملت، شكست ناپذیر خواهد بود. وقتی قلم در محیطی انحراف نیافت و آن را گرامی داشتند، آزادی و حقیقت در آن محیط



[ صفحه 8]



كشته نمی گردد؛ و وقتی حقیقت و آزادی از بین نرفت توطئه ها به وجود نمی آید، عصیان و طغیان دیده نمی شود، فساد رونق نمی گیرد، و نارضایی به وجود نمی آید. هر گاه قلم به میدان مجاهدت كشیده شده، به سود جامعه، به سود ملت، به سود اكثریت، به سود مذهب، و به سود همه بوده و همه فاتح از مبارزه درآمده است. البته نه قلمهای مزدور. قلم پیروز است اگر اجیر نشود [2] .

قلم آزاده و مدافع حریم اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ارزنده ترین میراث بشریت است.

با اشاره ی اجمالی كه به اهمیت قلم شد، باید گفت: قلم، با تمام عظمتش، از وصف این شخصیت الهی و آسمانی عاجز است. برای شناخت این اسوه ی تقوی، جهان بشریت باید كنگره های «ابوالفضل علیه السلام شناسی» برگزار كند. چه، به عقیده ی شیعه و متفكرین اسلامی و فرزانگان آزاده، پس از رسول اكرم صلی الله علیه و اله و سلم و حضرت معصومین علیهم السلام او یكی از عالم ترین، فقیه ترین، فرزانه ترین، شجاع ترین، و سخاوتمندترین افرادی است كه تاریخ اسلام، بلكه تاریخ جهان، به خود دیده است.


[1] سوره ي مائده: آيه ي 35.

[2] اقتباس از كتاب غوغاي سقيفه: نوشته ي دانشمند محترم محمد مقيمي، انتشارات سعدي، تهران.