کد مطلب:313863 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:195

طبرستان
طبرستان، شامل سرزمین گسترده و شهرهای زیادی است كه بیشتر كوهستانی و معروف به كوههای البرز است و در راستای ساحل جنوبی بحر قزوین (بحر خزر) در شرق و شمال قومس امتداد دارد. مركز طبرستان، كه امروزه به نام مازندران معروف می باشد، آمل است. [1] .

واردین به طبرستان از اولاد عباس بن علی علیه السلام، برخی از فرزندان عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام می باشند كه اسامی آنان بدین قرار است:

1- از جمله ی منتقلان مدینه به طبرستان، طاهر بن محمد لحیانی فرزند عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام است كه فرزندانش در جحفه و بغداد بوده اند.

2- علی بن ابراهیم بن محمد لحیانی فرزند عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام.

3- برخی از اولاد قاسم بن محمد لحیانی فرزند عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام.

4. اولاد محمد بن موسی بن عبدالله بن عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام.

اسامی واردین به طبرستان از اولاد حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام نیز بدین شرح است:

حسن بن قاسم بن حمزة - شبیه - بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام، كه مادرش رقیه دختر محمد بن عبدالله بن اسحاق اشرف فرزند علی بن عبدالله پسر جعفر بن ابی طالب علیهماالسلام می باشد.



[ صفحه 188]



برخی از اولاد ابراهیم بن جعفر جحش، فرزند عبدالله [2] بن عباس بن حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام هم از واردین به طبرستان هستند.

مرقد شریف جناب علی بن حسین بن حسن بن علی بن حسین بن قاسم بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن امیرالمؤمنین علیهماالسلام در طبرستان است. امامزاده علی در پل كجور، محتمل است شخصیت فوق الذكر باشد، یا علی بن محسن و احتمالا علی بن ابی طالب مذكور. [3] .


[1] مهاجران آل ابي طالب عليهم السلام: ص 489.

[2] ايشان همان خطيب و شاعر معروف است. از جمله حكاياتي كه از او نقل كرده اند اين است كه: روزي وي در كاخ مأمون ايستاده بود، دربان نگاهي به او كرد و سرش را پايين انداخت. عبدالله به همراهانش نگاهي كرد و گفت: اگر اجازه دهد وارد مي شويم و اگر اجازه نداد برمي گرديم و اگر از ما عذرخواهي كند، عذرش را مي پذيريم. اما اين نگاههاي پياپي و توقف پس از آشنايي چه معنايي دارد؟

آنگاه به اين شعر تمثل جست



و ما عن رضي كان الحمار مطيتي

و لكن من يمشي سيرضي بما ركب



چه دل خوشي، من كه مركب سواريم الاغ است! اما كسي كه پياده راه مي رود به هر مركبي سوار شود راضي خواهد بود. اين را گفت و به خانه برگشت. قضيه به مأمون رسيد دربان را به شدت تنبيه كرد و دستور داد به عبدالله جايزه دادند (مهاجران آل ابي طالب عليهم السلام: ص 293).

[3] بدايع الأنساب، ص 44.