کد مطلب:315562
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:163
جنگ
خبر پیوستن حر به اردوگاه امام، كه از فرماندهان بنام لشكر بود ابن سعد را دستپاچه كرد و از آن ترسید كه مبادا دیگران نیز به امام بپیوندند. پس آن مزدور پست به طرف اردوگاه امام تاخت و تیری را - كه گویی در قلبش نشسته بود بركشیده در كمان گذاشت و به سمت امام پرتاب كرد در حالی كه فریاد می كشید:
«نزد امیر، برایم شهادت دهید كه من نخستین كسی بودم كه به سمت حسین تیر انداختم».
عمر از این حركت به عنوان آغاز جنگ استفاده كرد و از سپاهیان خواست كه نزد اربابش پسر مرجانه گواهی دهند كه او نخستین كسی بود كه تیر به طرف امام پرتاب كرد، تا امیرش از اخلاص و وفاداری او نسبت به بنی امیه مطمئن شود و شبهه ی سستی در جنگ با حسین را برطرف كند.
باران تیر بر سر اصحاب امام، باریدن گرفت و كسی از آنان نماند مگر آن كه تیری به او خورد. امام متوجه ی اصحاب شد و با این جمله به آنان اجازه ی جنگ داده و فرمود:
«برخیزید ای بزرگواران! اینها پیكهای آنان به سوی شما هستند».
طلایگان مجد و شرف از اصحاب امام به سوی میدان نبرد روانه شدند تا از دین خدا حمایت و از ریحانه ی رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) دفاع كنند؛ با یقینی مطلق و بدون هیچ شكی به حقانیت خود و بطلان و گمراهی سپاهیان اموی كه خداوند به آنان غضب كرده و بر آنان خشم گرفته است.
سی و دو سوار و چهل تن پیاده از اصحاب امام به جنگ دهها هزار تن از
[ صفحه 204]
سپاهیان اموی رفتند. این گروه اندك مؤمن شجاع در برابر آن گروه بی شمار مجهز به سلاح و ابزارهای سنگین، رشادتهای بی مانندی از خود نشان دادند و خردها را شگفت زده كردند.