کد مطلب:315725 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:315

مادر
اما از طرف مادر، مادرش ام البنین فاطمه دختر حزام [1] بن خالد بن ربیعة بن عامر معروف به وحید بن كلاب بن عامر بن ربیعة بن عامر بن صعصعة است. [2] .

خاندان وی خاندانی شجاع و دلیر بودند كه در كتاب بطل العلقمی به تفصیل در



[ صفحه 30]



این باره سخن گفته است ولی ما متعرض نمی شویم. دراین مورد كلام مرحوم محلاتی رحمه الله را می آورم كه حق مطلب را ادا نموده است می نویسد: [3] .

ام البنین والده ی قمر بنی هاشم حضرت ابی الفضل علیه السلام، این بانو اگر چه در كربلا حاضر نبود ولی چهار جوان او در كربلا شهید شدند و بعد از حادثه دلخراش كربلا از ناله و گریه آرام نشد تا به جوار حق پیوست و بانوانی كه از كربلا به مدینه برگشتند در خانه ام البنین مراسم عزاداری برپا می داشتند. نامش فاطمه ولی به كنیه معروف است. (ام البنین).

مرحوم علامه مامقانی در كتاب تنقیح المقال گوید: ام البنین اسمش فاطمه دختر حزام بن خالد بن ربیعة بن عامر بن كلاب است.

امیرالمؤمنین علیه السلام به برادرش عقیل فرمود: «می خواهم زنی را برای من خواستگاری نمایی كه از خاندان شجاعت و بسی قوی پنجه و شیردل باشد».

عقیل بن ابی طالب كه نسب شناس و از انساب عرب آگاه بود عرض كرد: «یا سیدی! چنین زنی را برای چه می خواهی؟». حضرت فرمود: «برای اینكه فرزند شجاع و دلیر آورد».

عقیل گفت: «چنین زنی در میان قبیله ی بنی كلاب می باشد و او ام البنین دختر حزام بن خالد كلبی است برای اینكه در میان قبایل عرب شجاع تر از پدران او نیست و در جلالت و فروسیت كسی را همتای خود نمی شناسند».

پس امیرالمؤمنین علیه السلام وی را به عقد خود درآورد نخست از او قمر بنی هاشم متولد گردید بعد عبدالله بن جعفر بعد عثمان متولد گردیدند و هر چهار تن در كربلا شهید شدند و نسل حضرت ابی الفضل از عبیدالله فرزندش بسیار شد.

مرحوم مامقانی فرموده است: قوت و نیروی ایمان ام البنین از جریان زیر به خوبی روشن می گردد.

وقتی كه بشیر از جانب امام زین العابدین مأموریت یافت تا به مدینه رود و خبر



[ صفحه 31]



شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش را به مردم اعلان نماید. بشیر به مدینه آمد. ام البنین علیهاالسلام او را ملاقات نمود و فرمود: «ای بشیر! از امام حسین علیه السلام چه خبر داری؟». بشیر گفت: «ای ام البنین! خدای تعالی تو را صبر دهد كه پسرت عباس علیه السلام كشته گردید». ام البنین فرمود: «از امام حسین علیه السلام خبر ده». بشیر خبر شهادت یكایك فرزندانش را به او داد، ام البنین فرمود: «فرزندان من و هر كه زیر آسمان كبود است فدای امام حسین علیه السلام باد».

وقتی كه بشیر خبر شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام را به وی داد، صیحه زد و فرمود: «ای بشیر! رگ دلم را پاره كردی». و صدا به ناله و شیون بلند كرد.

شدت علاقه ی ام البنین علیهاالسلام به امام حسین علیه السلام كاشف از بلندی مرتبه ی ایمان او در ایمان و قوت شناخت وی به مقام امامت است كه مرگ چهار جوان رشید خود را كه نظیر نداشتند آسان می شمارد.

و علامه سماوی در كتاب ابصارالعین گوید: ام البنین هر روز به قبرستان بقیع می رفت و مرثیه می خواند به نوعی كه مروان لعنة الله علیه با آن قساوت قلب گریه می كرد و اشك های خود را با دستمال پاك می كرد.

نویسنده: ام البنین علیهاالسلام در رثای فرزندانش اشعاری را سروده كه در جای مناسب ذكر خواهد شد.


[1] بعضي حزام را با زاي نقطه دار و بعضي حرام با راي بدون نقطه ضبط كرده اند.

[2] ابصارالعين، ص 25.

[3] رياحين الشريعه، ج 3، ص 292 - 295، با تصرف در عبارات.