کد مطلب:317071 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:349

شور


ساقی انصار خدا

چشم و چراغ شهدا

كشته ی مصباح هدا

دست جدا فرق جدا

ز علقمه رسد ندا

فاطمه می زند صدا

جان به رهت باد فدا

شهان عالمت گدا

ابوالفضل ابوالفضل

تو نور چشم حیدری

تو بر حسین برادری

غضنفری و صفدری

ام البنین را پسری

به هاشمیون قمری

بر تشنگان آب آوری

سقای بی دست و سری

به موج خون شناوری

ابوالفضل ابوالفضل

عزیز مصطفی توئی

سقای باوفا توئی

بدردها شفا توئی

لب تشنه از جفا توئی

حافظ خیمه ها توئی

شهید كربلا توئی

قتیل اشقیا توئی

سالار نینوا توئی

ابوالفضل ابوالفضل

خیز و به خیمه كن نظر

آب به خیمه ها ببر

سكینه با دو چشم تر

خاك عزا كند به سر

زهرا كند پسر پسر

شكسته از حسین كمر

آب شده خون جگر

به طفل ششماهه نگر

ابوالفضل ابوالفضل



[ صفحه 165]



غرقه به خون شد بدنت

لباس خونین كفنت

مثل زره گشته تنت

خون جوشد از پیرهنت

بسته شد از خون دهنت

كه مانده بر لب سخنت

فدای اشك و محنت

شور فدائی شدنت

ابوالفضل ابوالفضل

علقمه قتلگاه تو

بسته ره نگاه تو

مانده به سینه آه تو

راه خداست راه تو

خون جبین گواه تو

فدای عز و جاه تو

ما همه در پناه تو

عاشق روی ماه تو

ابوالفضل ابوالفضل

غلامرضا سازگار «میثم»



[ صفحه 166]