کد مطلب:317076 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:320

وصیت
مدت كوتاهی از رحلت پیامبر گرامی اسلام گذشته بود. در یكی از خانه های شهر مدینه كه به ظاهر ساده و محقر ولی یك دنیا معنویت و روحانیت دربرداشت، سكوت غم انگیزی حكم فرمائی می كرد و با آنكه تعدادی از صحابه و محارم خاندان رسالت در آن جمع بودند، معذلك صدائی از احدی برنمی خاست و بر چهره كلیه آنها اندوه و ملال زاید الوصفی كاملا دیده می شد و اگر از نزدیك كسی آنها را مشاهده می كرد قطرات اشك را به خوبی در دیدگان آنها ملاحظه می نمود و در میان آنها حضرت امام حسن و حضرت امام حسین - سلمان فارسی - مقداد - ابوذر نیز مشاهده می شدند.

این جا خانه علی و این جریانات از بیماری و بستری شدن زهرای اطهر ناشی می گردید. كلیه حاضرین چشم



[ صفحه 9]



به درب اطاقی كه استراحتگاه حضرت فاطمه بود دوخته و یك الهام باطنی آنها را از یك پیش آمد تأسف آوری باخبر می ساخت.

در داخل اطاق در روی بستری بسیار تمیز یكتا دختر پیامبر گرامی آرمیده و حضرت علی نیز با اندوه فراوان در كنار آن وجود عزیز نشسته اند. در آن حالت كه آخرین دقایق عمر حضرت فاطمه را تشكیل می داد مذاكرات زیادی بین آن دو وجود مقدس صورت گرفت. زهرای اطهر وصایای بسیار زیادی فرمود و نكات مورد نظر را تشریح نمود از نگهداری حسنین یاد كرده گذشته را متذكر گردید و از آینده نیز مطالبی بیان فرمود. در ضمن همین وصایا بود كه حضرت فاطمه جمله و عباراتی خطاب به حضرت علی بیان فرمود كه نمودار و نشان دهنده آن است كه آن بانوی بزرگوار تا چه حد در زندگی منطقی و اصولی فكر می فرموده و تا چه اندازه حقیقت بین و تا چه میزان سعادت و رفاهیت آینده شوهر گرامی خود را در نظر داشته است. حضرت فاطمه در آخرین دقایق زندگانی در جائی كه راجع به آینده با مولا



[ صفحه 10]



صحبت می فرماید و جریان زندگانی خانوادگی همسر خود را پس از فوت خویش مجسم می نماید، برای جلوگیری از اختلال و آشفتگی زندگانی داخلی شوهر و فرزندان خود علی را به زناشوئی كه اساس زندگی را تشكیل می دهد توصیه می نماید و ضمن آن می فرماید: یا علی «فان الرجال لابدلهم من النساء» كه معنای ظاهری آن این است كه «مردان از زنان بی نیاز نبوده و برای گردش زندگی محتاج آنان می باشند» و با این ترتیب تلویحا ازدواج علی را بعد از فقدان خود تجویز می فرماید.

جمله مزبور (فان الرجال لابدلهم من النساء)

یك دنیا حكمت و یك دنیا معنویت و یك دنیا منطق در بردارد. اگر خوب توجه گردد و حالت و مكان و وضعیت گوینده عبارت فوق در بستر مرگ در نظر گرفته شود، به خوبی به شخصیت یك دنیا دختر پیامبر گرامی پی برده خواهد شد. كدام بانوئی است كه در آخرین دقایق عمر و در لحظاتی كه با مرگ فاصله چندانی ندارد چنین منطقی فكر كند و سعادت آتی شوهر و فرزندان خود را آن هم با ترغیب به ازدواج در نظر



[ صفحه 11]



داشته باشد.

فاطمه نیز از ابناء بشر بود و از احساسات و عواطف انسانی و زنانگی برخوردار بود، ولی فرق و اختلاف افراد از نظر عظمت روح و علو مقام از همین جا ناشی می گردد. بسیاری، در موارد حساس تابع احساسات می گردند و صرفا نظرات و منافع شخصی را مدنظر قرار می دهند، ولی افراد متمایز، منطق را حاكم بر احساسات خود می سازند و روش اصولی در پیش می گیرند كه فاطمه یكی از برجستگان همین طرز فكر می باشد.

زهرای اطهر با آشنائی كاملی كه به روحیات شوهر خود داشت، به خوبی آگاه بود كه علی پس از او و به علت احترام خاصی كه به وی دارد، از هرگونه ازدواج جدیدی خودداری خواهد كرد و در اثر آن وضعیت داخلی و خانوادگی مولا دستخوش اختلال و آشفتگی خواهد گردید و این چیزی بود كه حضرت زهرا به هیچ وجه به آن راضی نبود و روی همین اصل با تجویز همسر خود به ازدواج بعدی، آن قید را از پیش پای علی برداشت و سدی كه در این مسیر فرا راه او بود



[ صفحه 12]



درهم شكست.

حضرت فاطمه در سنین جوانی جهان را وداع گفت و نه تنها علی و حسنین و صحابه بلكه عالم اسلام را در دنیائی از غم و اندوه فروبرد و جز این هم نمی تواند باشد. ما امروز پس از قریب هزار و سیصد سال كه این جریان را بازگو می كنیم و فقدان آن وجود عزیز را مورد مطالعه قرار می دهیم بدون شك غم و اندوه زاید الوصفی در وجود خود احساس می كنیم و به یاد آن پیش آمد اسف انگیز اشك از دیدگان خود جاری خواهیم ساخت و با این ترتیب، بطور حتم و به طریق اولی برای اجتماع عالم اسلام كه در آن تاریخ از نزدیك شاهد و ناظر جریان فوت جانگداز زهرای اطهر بودند اندوه و غصه و ملالت خاطر زیادتری به بار آورده و اثری ناگفتنی برجای گذارده است. لازم به گفتن نیست كه فقدان فاطمه بیش از هر كس بر حضرت علی سنگینی می نمود و بالاترین درجه حزن و اندوه را بر وجود مباركش مستولی نمود، زیرا همسری را از دست داده بود كه از هر



[ صفحه 13]



لحاظ چه از نظر شخصیت و پاكدامنی و چه از نظر مدیریت و خانه داری و چه از نظر تسلط به مراتب علمی و دینی سرآمد بانوان بود. علی از همسری محروم گردید كه به تصدیق همه رفتار و كردارش سرمشق و نمونه برای زنان و بانوان بوده و خواهد بود.

اشتغالات حضرت علی (ع) در خارج به حدی بود كه نمی توانست ضمن امور جاریه، داخل منزل را نیز مورد بررسی و رسیدگی قرار دهد و حسنین و زینب (ع) هم در سنینی بودند كه وجود كدبانوئی را در خانه ایجاب می نمود و به طور حتم عدم وجود چنین بانوئی در منزل، زندگی داخلی حضرت علی (ع) را دچار آشفتگی كاملی می نمود. اگر موضع این آشفتگی فقط مربوط به حضرت امیر بود، باز مولای متقیان تحمل می فرمود و بعد از دختر خاتم النبیین (ص)، هیچ وقت همسری را انتخاب نمی نمود ولی سرپرستی فرزندان فاطمه (ع) و احتیاجات روزمره خانوادگی از یك طرف و انجام وصایای فاطمه ی عزیز از طرف دیگر علی (ع) را ناچار ساخت



[ صفحه 14]



برای انتظام خانه فردی را برگزیند و به عنوان همسر مورد قبول قرار دهد و روی همین اصل در بدو امر با امامه كه دخترخاله حضرت فاطمه (ع) بود و حسنین را چون فرزندان خود دوست می داشت ازدواج فرمود.



[ صفحه 15]