کد مطلب:319176 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:270

خاتم
راه دوم كه نویسنده ی نشریه ی خاتمیت در این بحث پیش آورده تحقیق در لغت خاتم و استدلال ببعض منقولات از كلمات دینی و ادبی، و استناد گفتار بفقراتی از استدلالیه ی «احمد حمدی» و «اشراق خاوری» (هر دو نفر از مبلغین فرقه ی بهائیه اند) می باشد، و اجمالا نتیجه گرفته است كه لغت خاتم (بفتح تاء) بمعنی انگشتری و زینت یا تصدیق است، و مرد از آیه ی خاتم النبیین آن است كه پیغمبر اسلام زینت و انگشتری پیغمبران، و یا بمعنی دوم مصدق انبیاء می باشد، و ادعاء نموده كلمه ی خاتم مطلقا بمعنی تمام كننده ی امر نبوت و رسالت نیامده و اینك نص عبارت نویسنده در صفحه ی 29 خاتمیت.

«خلاصه نظر بعضی از ناشرین نفحات الله و مصنفین محترم بر اینست كه خاتم بفتح تاء بوده و بمعنی مهر و زینت و یا انگشتری میباشد.»

در صفحه ی 27 مینویسد:

«خاتم و خاتم به كسر و فتح تاء چیزی است كه با آن اشیاء را مهر میكنند و مقصود از مهر و امضاء تصدیق است، و نظر بمعنی لغوی معنی
خاتم النبیین چنین میشود كه حضرت محمد (ص) تصدیق كننده ی انبیای سلف بوده، زیرا در قرآن مجید به نبوت عیسی و موسی و سایر انبیاء اعتراف و همه را من عندالله معرفی و كل را تصدیق فرمود، و بر اثر تصدیق آن حضرت، بت پرستان عرب كه منكر انبیای قبل بودند نسبت به آنان مصدق شدند، و یهود كه منكر مسیح بودند پس از قبول اسلام مؤمن به مسیح شدند».

پاسخ

ما در مبحث نبوت یادآور شدیم كه اعتراف نویسنده ی خاتمیت را در مفهوم لغت خاتم كه بمعنی صحیح آن اذعان نموده بود، در قسمت بحث خاتمیت مورد استفاده قرار خواهیم داد، و مواردی از گفته های وی را در اثبات مرام شاهد آوردیم، و اینك اضافه می كنیم گرچه اعتراف مؤلف در زمینه ی مورد بحث، و قبول مراد آیه ی شریفه ی سابق الذكر بمفهوم ختم و اتمام امر نبوت ما را بی نیاز میدارد از آنكه در این باره بتحقیق بپردازیم، و برای مردم منصف و بیغرض نیز تناقض گوئی و خلط مبحث نویسنده كاشف از سستی و فتور ایمان، و تلون وی نسبت بمبانی علمی و اعتقادی میباشد كه درجائی بسادگی كلمه ی خاتم را بمعنی صحیح آن میپذیرد و در جای دیگر به اقتضای مراد و موقع آن را انكار میكند و تأویلات بارده و دور از ذهن میآورد، و لكن ما ناگزیریم برای رفع شبهه و ادای حق بپاسخ اشكالات و دعاوی نامبرده بپردازیم: