کد مطلب:321225 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:229

گنجینه کتابخانه » فرق انحرافی » بهائیت »»» فهرست کتاب

جواب

این كلمات اگرچه نقصان آنها بسیار است و اگر بیان كامل بالغ در فضل قرآن می خواهی رجوع كن به كتاب مبارك ارشاد العوام در فارسی و به كتاب مبارك فطرة السلیمة از عربی و طریق النجاة و غیر آنها از كتب مولای من اعلی الله مقامه و كتب سایر مشایخ ما اعلی الله مقامهم و فریفته تحقیقات این جاهل نادان مشو كه مثل اینكه شیاطین استراق سمع می كنند و اكاذیبی از خود جزو آنها كرده به كاهنین خبر می دهند و كاهن به مردم می رساند اینهم به همین طور استراق سمعی كرده و حشو ورثی از برای خود داخل آنها كرده و به خود نسبت داده است به هر حال كه محتاج به جواب نیست و شبهه هم در این نیست كه قرآن اشرف معجزات پیغمبر (ص) است و فضل آن بسیار است بلكه فضل آن بر سایر كلمات خلق مثل فضل پیغمبر (ص) است بر همه امت بلكه مثل فضل خدا است بر خلق زیرا كه همان بعینه فضل خداست كه به هر كس خواسته عطا فرموده ذلك فضل الله یؤتیه من یشاء والله اعلم حیث یجعل رسالته اما بیاناتی كه این مرد كرده ناقص است مثل اینكه می گوید كه هر نفسی بخواهد بفهمد می فهمد و عجب است كه علمای كامل بالغ كه تمام عمر خود را تدبر در قرآن دارند اقرار به عجز خود از فهم قرآن دارند و این مرد لاعن شعور می گوید كه هر كس بخواهد بفهمد می فهمد اگر می توانند بفهمند پس چرا جن و انس عاجز از اتیان مثل آن هستند و حال آنكه مسلم است كه هر كس كه علمی را آموخت و حقیقت آن را دست آورد بر می دارد كتابی مثل همان كتاب كه از آن تحصیل این علم را كرده می نویسد بلكه بسا به وضع و ترتیبی حكیمانه تر از اول به مقتضای آنكه گفته اند كه كم ترك الاول للأخر حال اگر فهمیدن قرآن به این آسانی است كه تو گفتی پس همه كس باید بتوانند مثل آن را بیاورند و ما می بینیم كه خداوند علم آن را مخصوص به خود و راسخین در علم فرموده بلكه موافق یك معنی كه از حدیث شریف ظاهر می شود علم آن مخصوص خداست و راسخین در علم شانشان تسلیم است زیرا كه فرموده و الراسخون فی العلم یقولون امنا پس ایمان و تسلیم را خداوند رسوخ در علم خوانده و امین بدبختان از آنجا كه می خواهند مدعی شوند كه مزخرفات میرزا علی محمد نظیر قرآن است بلكه نعوذ بالله اشرف از قرآن چنانكه بعد از همین عبارت تصریح به آن كرده است این است كه مدعی علم قرآن هستند و لازمه این این است كه چندین آیه از قرآن را كه فرموده مثل آن را نمی توان آورد به كلی منكر شوند و عجب این است كه معذلك تلبیس می كند كه قرآن حق و صدق است و معجزی است كه مثل آن را نمی توان آورد آیا در كدام آیه از قرآن است یا كدام حدیث كه اینكه گفته ایم كه مثل قرآن نمی توان آورد تا زمان معینی است و بعد از آن می توان آورد یكنفر از میان آن جماعت منصف نیست كه بگوید بیائید حال دیگر دست از این تلبیسها برداریم و خلق خدا را بگذاریم بحال خود باقی باشند خلاصه كه در این مورد بنای گفتگوئی نداشتم و لكن سخنان این مرد شخص منصف را بی تاب
می كند و ما را در فضل قرآن سجیی نیست بلكه بیش از حد احصا و شماره است و ممكن نیست كه این همه فضیلت در كتاب دیگر برای احدی از آحاد جمع شود.