کد مطلب:321318 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:127

جواب
اولا در ترجمه كه نزد من موجود است بعضی كلمات با این عبارت كه از توریة نقل كرده اختلافی دارد ولی چون مطلب یكی است متعرض نیستیم خلاصه و ثانیا تو از روی انصاف و تدبر در این كلمات نظر كن ببین آیا نه این است كه مراد این است كه با همان نوری كه از فاران درخشنده شد یا با هر سه آنها هزاران هزار مقدس بودند و این ظهور چهارمی نیست چه اینكه ما منكر نیستیم كه خبر از ظهور امام (ع) در كتب آسمانی داده شده ولی از برای هر كلامی معنی است و هر مطلبی همه جا بیان نشده
جائیكه می فرماید خداوند از سینی بر آمد و از سیعیر بر ایشان تجلی كرد و از كوه پاران درخشنده شد و با هزار هزاران مقدسان ورود نمود نه این است كه مقصود این است كه با همان ظهورات هزار هزار مقدسان بودند مثل اینكه اگر بگوئی سلطان از دارالخلافه بیرون آمد و با هزار هزار لشكر ورود نمود نه این است كه منظور این است كه لشكریان با همان سلطان بودند و الله كه خیلی محل تعجب است و زحمت بسیار كه انسان جمیع بدیهیات را باید به دلیل و برهان ثابت كند محض اینكه این جماعت در جمیع بدیهیات دخل و تصرف نموده و همه را تصحیف و تغیر می دهند و متوقعند كه همه هم از ایشان تسلیم كنیم پس بدون شبهه در این فقره هیچ خبری از ظهور چهارم داده نشده و بالفرض هم كه خبر داده شده باشد هزار حدیث بیشتر هم از روایات خود داریم كه خیلی اصح از اینها است و كسی منكر این مطلب نیست تو اگر راست می گوئی موضوع را درست كن و محال است كه بتوانی خلاصه و اصل وجه استدلال او این است كه می خواهد ظهور به اسم الوهیت و ربوبیت اثبات كند و ما را از این دو جواب است یكی برای كسانی كه در اسلام قدم راسخی دارند و دیگری برای امثال مصنف و یهود و نصاری اما برای مسلمین می گوئیم كه ای برادران بر ما و شما حقیت محمد و آل محمد (ع) ثابت است و صدق ایشان اوضح من الشمس و ابده من الامس است و این مطلب را به دلایل كتاب و سنت ما مسلم كرده ایم كه توریة و انجیلی كه در دست یهود و نصاری است مصحف است و صحیح آنها نزد ائمه ماست و همین فقره از توریة را امام ما و شما حضرت امام رضا (ع) به عربی ترجمه فرموده و نقل فرموده است و بی شك اگر هزار مترجم جمع شوند و بخواهند اصح از امام ترجمه كنند قادر نیستند زیرا كه اولا دانسته اید كه توریة صحیح كه از آسمان نازل شده نزد خود او است فقط و ثانیا بر فرض كه آیه یا آیات صحیحه هم نزد دیگران باشد آنطور كه امام مقصود خدا را می داند و آنطور كه او احاطه به زبانها دارد و می داند كه هر لفظی ترجمه اش در لسان دیگر چیست احدی نمی داند پس ملاحظه كن در بحار كه حضرت امام رضا (ع) در مجلس مامون با راس الجالوت كه بزرگ علمای یهود بود و مامون ملعون از شدت عناد او و امثال او را از اهل ادیان حاضر كرده بود كه امام (ع) را مجاب كند حضرت فرمود به او هل تنكر ان التوریة تقول لكم قد جاء النور من جبل طور سیناء و اضاءلنا من جبل ساعیر و استعلن علینا من جبل فاران قال راس الجالوت اعرف هذه الكلمات و ما اعرف تفسیرها قال (ع) انا اخبرك به اما قوله جاء النور من قبل طور سیناء فذلك وحی الله تبارك و تعالی الذی انزله علی موسی (ع) علی جبل طور سیناء و اما قوله و اضاء للناس من جبل ساعیر فهو الجبل الذی اوحی الله عزوجل الی عیسی بن مریم (ع) و هو علیه و اما قوله و استعلن علینا من جبل فاران فذاك جبل من جبال مكه بینه و بینها
یوم و ترجمه اش این است كه فرمود آیا انكار داری كه توریة می گوید شما كه آمد نور از جبل طور سینا و روشن كرد از كوه ساعیر و ظاهر شد بر ما از كوه فاران راس الجالوت عرض كرد این كلمات را می شناسم ولی تفسیر آنها را نمی دانم فرمود من خبر می دهم تو را به آن اما قول خداوند نور آمد از قبل طور سینا پس این نور وحی خداست كه بر موسی (ع) نازل شد بر كوه طور سینا و اما قول او و روشن كرد از برای مردم از كوه ساعیر پس آن كوهی است كه خداوند وحی به سوی عیسی بن مریم (ع) فرستاده و او بر آن كوه بود و اما قول او ظاهر شد بر ما از كوه فاران پس این كوهی است از كوههای مكه كه میان آن و مكه یك روز راه است پس ملاحظه كن كه اصل عبارت به این الفاظ كه در ترجمه هاست نبوده و یا اصل آن را بر حسب عقاید فاسده خود تصحیف كرده اند یا در ترجمه خبط شده و صحیح همان است كه امام (ع) فرموده و اگر اعتقادت ضعیف است تصدیق راس الجالوت را ملاحظه كن با علم آنها و قرب زمانشان به زمان صدور و به لسان یونانی و عبری و اینكه نسخ آنها هر چه باشد معتبرتر از نسخ حالیه است هر چند كه از نسخ قدیمه داشته باشند چنانكه مدعی هستند پس بدون شبهه این ترجمه ها صحیح نیست و نمی توان مبنای عقاید دینیه را بر آنها گذارد و اگر بنابراین باشد چیزها باید معتقد بشویم كه كفر آنها بر ما بدیهی است مثل نسبت شرب خمر و زنا و قتل نفس محترمه به پیغمبران خدا زیرا كه در این كتب اینها مذكور است اگر چه جماعت بابیه معتقد به همه اینها هستند و از همین جهت در اماته امام شان هم این معاصی را منافی امامت نمی دانند ولی عرض كردم كه روی سخن در این وجه با كسانی است كه قدم راسخی در اسلام و تشیع دارند و اما به این جماعت می گویم كه اگر تو به اصطلاح توریة و انجیل می خواهی عارف بشوی در آنها ملاحظه كن همان طور كه سابق گفتم كه مثل اینكه در عربی لفظ رب و در فارسی لفظ خدا را در معنی صاحب و مالك و بزرگتر و مربی استعمال می كنند و مقصودشان الوهیت نیست در این كتب هم امر به همین منوال است و من مجال تتبع بسیار و شواهد بیشمار ذكر كردن ندارم اما بقدر ظهور مسئله ملاحظه كن در كتاب دانیال در خبر یكی از وقایع در آیه هشتم و نیز خدایان و سروران و الات پسندیده ایشان از نقره و طلا را اسیروار به مصر خواهد برد و در آیه سی و ششم و آن ملك موافق رای خود عمل نموده خویشتن را بر هر خدائی رفیع و متعظم خواهد نمود و بر ضد خدای خدایان عجیبانه گفتگو خواهد كرد تا آنكه فرموده و به خدای پدران خود و به شوق زنان تفكر نخواهد نمود بلكه به هیچ خدائی تفكر نخواهد نمود تا آنكه فرموده بدین منوال در مقامهای مشید عمل نموده به خدای بیگانه كه به او معترف است تا آخر و لفظ خدایان غیر و خدای خدایان در غالب كتب بسیار استعمال شده و در توریة مثنی است فصل دهم زیرا كه خداوند
خدای شما خدای خدایان و خداوند خداوندان خدای اعظم اكبر مهیب او است كه طرف گیری نمی كند و رشوه نمی گیرد و نیز در اناجیل اسم خداوند بر عیسی (ع) مكرر استعمال شده باری امثال این عبارات بسیار است و استعمال لفظ خدا در این معانی كه گفتیم نادر نیست پس در این مقام هم نمی توان به این كلمات استدلال نمود كه به اسم الوهیت ظهور می نماید بلكه مقصود صاحب ملك است و كسی كه مربی همه ملك است و بالاتر از این نیست كه می گوئی خداوند در او جلوه كرده مگر هر جا كه خدا جلوه كرد باید به اسم خدائی خوانده شود در حدیث می فرماید لقد تجلی الله لعباده فی كلامه هرگز شنیده كه كلام خدا را خدا بخوانید فرض این است كه به واسطه ظهور ایشان گفته شود خدا ظاهر شد اما نه اینكه شخص ایشان را به اسم الوهیت بخوانند در این عبارات دلیلی بر این مطلب نیست ملاحظه كن و ببین خلاصه و اما آنچه گفته كه این ظهور اعظم است كه با هزاران هزار مقدس اظهار امر فرمود و ارواح قدسیه نثار مقدمش گردید تا آخر مزخرفات اولا كه ملاحظه كردی در این عبارت ذكری از سوای موسی و عیسی و پیغمبر (ص) نیست و مقدسین با ایشانند و ثانیا فرض این است كه صریحا ذكر امام عصر عجل الله فرجه باشد مثل اینكه من خود از انجیل عبارات صریحه نقل كردم اینگونه دعاوی را همه كس می تواند بكند و كل یدعی وصلا بلیلی و لیلی لا تقرلهم بذاكا اذا انبجست دموع من خدود تبین من بكی ممن تباكا هر وقت به اوصاف یقینیه موسی و عیسی و خاتم (ع) برای ما ظهوری شد می شناسیم كه این همان موعود است كه فرموده اند و الا بمحض ادعا امر نمی گذرد الان در پنج آب هندوستان مدعی عیسویت برخواسته و از قرار مذكور یك كرور متجاوز اتباع دارد و بعضی كتب هم از او آورده اند و به درجات از شما با كمال تر است و جمیع هم مهدی موعود را عیسی (ع) می دانند دلیل هم كه به تصریحات شما غیر از ادعا چیزی نیست بیچاره مسلمانان هنوز اسباب سفر عكا را تهیه نكرده اند باید برگردند و به هندوستان زیرا كه موافق عقاید باطله شما این هم ظهور جدیدی است و مرشد تا نهم در بیان امر كرد كه هر كه مدعی آیات شد هیچ كس متعرض او نشود كه حزن بر شمس حقیقة وارد می شود خلاصه كه عما قریب می بینم كه بشر عقاید باطله خود در می مانند و نادم خواهند شد و اما فقره كه از رؤیای یوحنا نقل كرده چند نسخه از آن در نزد من موجود است و ترجمه های مختلف هم هست و مضمون همه این است كه دیدم كه اینك بره بر كوه صیهون ایستاده است و با وی صد و چهل و چهار هزار نفری كه اسم او و اسم پدر او را بر پیشانی خود مرقوم دارند تا آخر و مصنف صد و چهل را صد و بیست نوشته و ذكر فقره اول را هم نكرده است كه مبادا معلوم بشود كه مراد كیست و آنچه از مكاشفات یوحنا ظاهر می شود این است كه مراد از بره عیسی (ع) است
و تخت نشینی كه مكرر در مكاشفات ذكر شده اشاره به خاتم (ص) است و در انجیل یوحنا است در ظهور یحیی و در فردای آن روز یحیی عیسی را دید به جانب او می آید گفت این است بره خدا كه گناه جهان را بر می دارد و در اخبار خودمان نیز قرینه این مطلب هست چنانكه در بحار در باب اسامی پیغمبر نقل كرده است از حضرت امام رضا (ع) كه به راس الجالوت فرمود فی الانجیل مكتوب این البرة ذاهب البار قلیطا جاء من بعده و هو یخفف الاصار و یفسر لكم كل شی ء تا آخر و در روایت دیگر است قال الرضا (ع) یا نصرانی هل تعرف فی الانجیل قوی عیسی انی ذاهب الی ربكم و ربی والبار قلیطا جاء تا آخر كه هر دو مضامینش قریب به هم است و از این حدیث ظاهر می شود كه مراد از بره مریم (ع) باشد و ابر بره عیسی (ع) و اما در مكاشفات و انجیل كه به اسم بره خوانده شد ممكن است كه به اسم مادر خوانده شده باشد زیرا كه پدر بشری از برای آن حضرت نبود و خواندن فرزند به اسم پدر شایع است خلاصه مطلب این است كه فقره مكاشفه خبر از آمدن عیسی علیه السلام است و در این موقع بی مناسبت نوشته و بسی از این نحو استدلالات دارند و بر فرض كه فقره هم مخصوص خبر از صاحب الامر (ع) بدهد سخنها در موضع اخبار است كه آن را باید جست و الا از این نحو بیانات بسیار است مصداق آنها را نشان دهید تا تسلیم شود.