کد مطلب:321323 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

جواب
چهار نسخه از انجیل به ترجمه های مختلف نزد من موجود است و هیچ كدام به این الفاظ كه نقل كرده نیست و اینطور است اما چون او یعنی راستی بیاید او شما را به تمامی راستی ارشاد خواهد نمود زیرا كه او از پیش خود سخن نخواهد گفت بلكه هر آنچه می شنود خواهد گفت و شما را به آینده خبر خواهد داد و او مرا جلال خواهد داد تا آخر و بر فرض كه نسخه به آن لفظ هم باشد طوری نمی شود و البته بسیاری چیزهاهست كه از حوصله مردم آن روز بیرون است ولی ظن غالب این است كه مخصوص این كلمه را تغییر داده تا كسی نگوید كه به شهادت عیسی (ع) باید موعود صاحب علم غیب باشد زیرا كه این جماعت از غیب گذشته كه شهاده را هم نمی دانند و از پشت سر خود بلكه از اندرون خود خبر ندارند می گوئی نه سؤال كن با اینكه خداوند در كتاب مجید خود فرموده ما اشهدتهم خلق السموات والأرض و لا خلق انفسهم و ما كنت متخذ المضلین عضدا كه جاهل را مضل خوانده است معذلك با وجود اقرار خودشان به جهل و ظهور آن به تجربه حیا نمی كنند و خود را هداة می خوانند باری و عجب این است كه در نسخه انجیل ترجمه اصفهان و نسخه دیگر نیز این باب شانزدهم و دو باب پیش را عنوان نموده به وعده فارا قلیط و خبر از ظهور او و همین لفظ روح القدس و روح حق و روح راستی چنانكه در فصل پیش دانستی ترجمه فارا قلیط است كه از بحار نقل كردیم و از حدیث شریف كه سابق ذكر شد دانستی كه فارا قلیط پیغمبر خاتم است پس این سه باب همه خبر از تشریف آوردن آن بزرگوار است كه این مرد در این مقام ذكر كرده و اگر چه شبهه نیست كه صاحب الامر (ص) و سیدالشهداء (ص) هم كه تشریف می آورند به این صفات آراسته اند ولی درباره شما نیست می گوئید نه بسم الله خبر از آینده بدهید و اگر كسی علم آینده را داشته باشد علم حال را به طریق اولی خواهد داشت چنانچه از اخبار آل محمد (ع) این اولویت ظاهر است شما از مخفیات موجوده خبر بدهید تا صادق از كاذب تمیز داده شود و باز گفته است كه باب 2 متی آیه 8 خوشا حال پاك دلان كه ایشان خدا را خواهند دید عرض می كنم در این آیه دلالتی نیست مگر همینكه منظور او است كه اثبات خدائی
نماید برای این ظهور و حال اینكه اختصاصی در آیه نیست و مقصود از دیدن خداوند هم دیدن ایمانی است كه فرمودند لم تره العیون بمشاهدة العیان و لكن و اته القلوب بحقایق الایمان ندیده اند او را چشمها بمشاهدة عیان و لكن دیده اند او را دلها به حقایق ایمان و از برای رویت به حقیقت ایمان معنیها است كه در صدد بیان آنها نیستیم و این نحو رویت در هر زمان ممكن بوده و هست و حضرت صادق (ع) به ابوبصیر یا دیگری از اصحاب فرمود كه آیا تو الان نمی بینی خدای خود را و بعد فرمود آنچه حاصلش این است كه این حدیث را به جهال مگو كه گمان می كنند مقصود دیدن به چشم است و حال اینكه آن مقصود نیست غرض این است كه دیدن خداوند با دلهای پاك اختصاص به زبان مخصوصی ندارد و به این وضع هم كه گمان می كنید نیست و باز گفته باب 12 متی آیه 43 آنگاه عادلان مانند آفتاب در ملكوت پدر خود خواهند درخشید عرض می كنم این آیه در چند فصل پیش كه تفصیل تمثیل آن حضرت را به گندم و كاكلك كه در آن خصمی گشت و صاحب مزرعه گذاشت تا هنگام حصاد و آن وقت كاكلكها را جمع نموده و سوخت و گندم را انبار برد مذكور شده و مصداق آن در این زمان نیست زیرا كه كاكلكها كه مراد كفارند به اقرار خودتان موجودند و عادلان در پشت هزار پرده و سد تقیة باید زیست كنند و منع از ظهور درخشندگی خود كنند تا جانی به سلامت بیرون ببرند و در نوع این مسئله میان ما و شما اختلاف نیست نهایت اختلاف در تعیین موضوع است كه هر یك ظالم و عادل را كه می گوئیم كیان را منظور داریم باز گفته باب 12 خانه من بیت الدعاء نامیده خواهد شد دیگر مرا نخواهید دید تا آن زمان كه بگوئید مبارك باد آنكه به اسم خداوند می آید عرض می كنم این آیه در باب دوازدهم متی كه نیست و در بیست و یكم اسم بیت الدعا هست و در ترجمه اصفهانی خانه صلوة نوشته و اما فقره ی دویم كه دیگر مرا نخواهید دید تا آخر در هیچ یك نیست و چندان مهم هم نیست كه تتبع بسیار نموده تا آن را بجوئیم زیرا كه اگر منظور اسم بیت الدعا است و شما همچو اسمی هم گذارده اید دلیل امری نمی شود و همه قسم اسم می توان گذارد و اگر منظور آمدن به اسم خداست جواب از آن هم سابقا داده شده و باز عبارت دیگر از باب دوازدهم نقل كرده اما در انجیل در باب بیست و یكم است و آن مثل صاحب خانه و تاكستان است و ظلم عملجات بر ملازمین و فرزند او و سلوك او با عملجات بعد از آمدن و در آخر مصنف نوشته مقصود آمدن صاحب عالم است به اسم پدر آسمانی و دلیل امری نمی شود البته پدر آسمانی كه روح القدس است با آمدن امام (ع) خواهد آمد زیرا كه از ایشان مفارق نیست ولی سخنها در این است كه جمیع امور عالم بر دست
روح القدس جاری می شود و قدرت او فوق تصور است اگر حالهم آمده است بعضی از كمالات خود را ظاهر كند تا تسلیم نمائیم و باز آیه دیگر كه دلیل انبیت است نسبت به باب پنجم كتاب یوحنا آیه ی هشتم داده است و در آن مقام نیست ولی آیات صریحه داله بر این مطلب بسیار است و چنانكه از فرمایش پیغمبر (ص) و تصدیق علمای نصاری دانستی همه اینها از تحریفات مؤلفین و مترجمین است و مقصود آن حضرت آدم و نوح بوده و روح القدس نیز به اسم پدر آسمانی خوانده می شود و هر وقت كه آمد البته آثار او با او خواهد بود چون چراغی كه بیاورند كه نور او با او است و چراغ بی نور ظلمت است كه آن را به دروغ چراغ خوانده اند باری و باز آیه هفتم از باب اول مكاشفات یوحنا نقل كرده كه اینك با ابرها می آید و هر چشمی او را خواهد دید انتهی این فقره هم اخبار از آمدن عیسی (ع) است و محل انكار نیست نهایت عیسی (ع) آثاری داشته است و هر وقت تشریف بیاورد با آثار خود خواهد بود و باز آیه ی 3 از باب بیست و یكم مكاشفات نوشته كه فرمود و شنیدم او از عظیمی را از آسمان كه گفت اینك مسكن خدا با خلق و او با آنها قرار خواهد گرفت و آنها خواهند بود قوم او و خدا خود با آنها خواهد بود چون خدای آنها و دو آیه پیش از این همانها است كه در باب اورشلیم جدید سابقا نوشتیم و این آیات كلیة اخبار از قیمة است و این است كه در بعضی ترجمه ها در عنوان می نویسند در ذكر معاد كل و اورشلیم جدید و این است كه در آیه بعد از آیه مذكوره فرموده است و محو خواهد كرد خدا هر اشك را از چشمهای آنها و دیگر نخواهد بود مرگ و بعد از بهشت و جهنم خبر داده است كه از جمله این دو آیه است و آن كس كه غالب آید هر چیزی را وارث خواهد بود و من او را خواهم بود خدا و او خواهد بود مرا مولودی اما خوف ناكان و بی ایمانان و خبیثان و قاتلان و زانیان و ساحران و بت پرستان و تمامی دروغگویان حصه آنها در دریاچه كه به آتش و كبریت می سوزد می باشد این مرگ ثانی است عرض می كنم چون قبل از این از اوضاع برزخ و مرگ اول خبر داده و چنانچه اول فرمود مرگ دیگر در آنجا نیست و شاید كلمه این مرگ ثانی است كه بعد از دخول جهنم ذكر شده از تحریفات یهود باشد كه عذاب را منقطع می دانند چنانكه خداوند در قرآن از آنها نقل فرموده و رد كرده است و قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودة قل اتخذتم عندالله عهدا فلن یخلف الله عهده ام تقولون علی الله مالا تعلمون بلی من كسب سئیة احاطت به خطیئته فاولئك اصحاب النار هم فیها خالدون خلاصه كه همه خبر از اوضاع آخرت است و هیچ مناسبت با اوضاع زمان ندارد زیرا كه در این عالم همه می میرند و خدا فرموده كه در آنجا مرگ نیست پس هیچ دخل به مطلب شما ندارد هر چند كه همین زمان را قیامت می خوانید ولی خبطی است
كه می كنید و آنچه در اخبار دیده كه اسم یوم قیام قائم را قیامت گذارده اند از جهت این است كه خود آن حضرت و بعض دیگر از مؤمنین و كفار بر می خیزند و هر كسی به جزای خود می رسد ولی این قیامت كبری نیست بلكه قیامت صغری هم نیست قیامت صغری زمان رجعت است كه اواخر زمان قائم (ع) باشد و در باب بیستم مكاشفات است و تخت چندی را دیدم كه تخت نشین چند بر آنها بودند و آنها را حكومت بخشیده شد و نفوس آنانی را كه به سبب شهادت بر عیسی و به علت كلام خدا سر بریده شده بودند و آنانی را كه نه حیوان و نه شكلش را پرستیدند و نقشش را بر پیشانی یا بر دست خود نگرفتند دیدم كه زنده شدند و هزار سال با مسیح سلطنت راندند و باقی از مردگان زنده نشدند تا آنكه هزار سال به اتمام رسید و این قیامت اول است خوشوقت و مقدس آن كس است كه از قیامت اول حصه دارد بر آنها مرگ ثانی دست ندارد بلكه كاهنان مسیح و خدا خواهند بود و هزار سال با او سلطنت خواهد نمود تا آخر خلاصه عرضم این است كه زمان رجعت قیامت اول است كه فرمودند من مات فقد قامت قیمته زیرا كه رجعت آن است كه بمیرند و برگردند و اوضاع هیچ یك با آنچه حال می بینیم ابدا مطابقة ندارد زیرا كه كسی كه بر می گردد صاحب كمالات خود البته باید باشد نه اینكه عالم برود و جاهل برگردد و قادر برود و عاجز بیاید و هر كسی را به صفت او باید شناخت نه اینكه اقوال مردم خود را باخت مشك آن است كه ببوید نه آنكه عطار بگوید و چه بسیار جهال كه به قول عطار مكار مغرور شده وجه بدهند و مشك بخرند و سوای خسارت فایده نبرند فاعتبروا یا اولی الأبصار.