کد مطلب:321342 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

جواب
در حقیقه مهملات می گوید و قابل جواب دادن نیست ولی چه كنیم كه اگر جواب ندادیم می گویند كه یقین از عهده بر نیامدند اما آنچه در باب آیه ی اولی گفته تفسیری است به رای زیرا كه بنابر آنكه گفته تقدیرها باید بگیریم كه هیچ دلیلی بر آنها نداریم و هذا در قول آنها راجع است به همین قول پیغمبر (ص) كه مبعوث می شوید و سحر در لغت به معنی خدعه است یعنی این قول خدعه ای است كه مردم به آن گول بخورند و تصدیق شما را بكنند و نیز به معنی تمویه است و ظاهر كردن امری كه حقیقتی از برای آن نیست و چون آنها منكر بعث بودند و حقیقتی برای آن نمی دانستند اثبات آن را سحر نامیدند و نیز خود كلام و قول در صورتی كه حسن تركیبی داشته كه باعث استماله قلوب بشود آن را عرب سحر می گوید این است كه فرمودند ان من البیان السحرا زیرا كه هم چنانكه سحر مؤثر است این هم اثر می كند پس به این ملاحظات اسم آن را سحر گذاردند و چه فرق می كند كه بگویند شما در عالم آخرت مبعوث می شوید یا در این دنیا كسی كه می خواهد انكار كند هر كدام را مسمی به سحر می كند و بر فرض كه مراد این باشد كه آنها كه از شما قبول كردند یقوت سحر شما قبول كردند چه دلالت دارد بر اینكه قبول كردند كه به این قسم كه شما می گویید مبعوث می شوند و این از سحر است مگر نمی شود كه معنی این باشد كه قبول كردند كه در عالم دیگر مبعوث می شوند و این از سحر است و بعد از همه اینها مگر در معرفت معاد یا سایر مسائل باید دید كه منكرین از آن چه فهمیدند یا جهال مقرین چه فهمیدند منتهی این است كه الفاظی كه از شارع مقدس شنیده می شود و آن
الفاظ در میانه ی امت ضروری و بدیهی می شود عین آن الفاظ مطاع و متبع است و حرام است مخالفت ضرورت و اما فهم معانی آنها دیگر منوط به فهم جهال از منكرین و مقرین نیست و اگر بنا باشد متابعت فهم عوام بشود چیزها باید گفت كه خدا و رسول (ص) ابدا راضی به آن نیستند و اما تاییداتی كه از آیات دیگر آورده است كه همه را می خواهد در این عالم ظاهر معنی بكند اولا كه سابق گفته ایم سایر آنچه هم كه در صفت معاد فرموده اند از تبدیل آسمان و زمین و كوهها و دریاها و مواقف قیامت و صراط و میزان و جنت و نار و غیر ذلك را هم به همان صورت الفاظی كه فرموده اند و به معانی كه متبادر به ذهن جهال است نشان بده تا تصدیق كنیم چه شده كه یك فقره را به ظاهر می گیری كه عود باید به همین توالد و تناسل دنیائی باشد و سایر آنچه فرموده اند همه را تاویل می كنی زیرا كه به این وجه صرفه مذهب خود دانسته و مكرر گفته ایم كه تاویل حقی در دنیا هست و ظاهر حقی هم هست و اولا ظاهر و تاویل هر دو در جای خود باید باشند و ثانیا هر مطلبی كه خواستی تاویل آن را بیان كنی باید جمیع آنچه در آن باب فرموده اند همه را تاویل كنی تا با هم وفق دهد و الا یك كلمه را از ظاهر گرفتن و یك كلمه را از تاویل گرفتن با هم وفق نمی دهد و این مثل این است كه خشتهائی از خاك بسازی و خشتهائی از هوا فرض كنی آن وقت بخواهی اینها را روی هم بگذاری و عمارتی بنا كنی همچو عمارتی برپا نخواهد ایستاد خلاصه و ثانی اینكه همان معاد كه اهل حق اثبات می كنند و عالم آن را عالم آخرت و عرصه ی بقا می دانند بعینه همین وضع كه در كلام خدا و فرمایش ائمه هدی (ص) بیان شده كه استخوانهای پوسیده باید ملتئم شوند و مردم احیاء كردند و در عرصه ی قیامت محشور كردند حتی هر موئی بفرمایش پیغمبر (ص) به جای خود بر گردد و به هیئت دنیائی شود اهل حق همینطور می گویند و اعتقادشان هم همین است بلكه اعتقاد بالاتری دارند كه همانكه آنها می گویند موافق ظاهر فرمایشات است و آنكه شما می گوئید بكلی بر خلاف ظاهر فرمایشات است و اگر انكار داری درست متوجه باش ببین چه می گویم نه این است كه ظاهر فرمایشات خدا و رسول (ص) این است كه باید همین عظام بالیه باز زنده شود و با این خیالات كه شما به هم بافته اید از كجا و به چه دلیل این شخصی كه امروز تو اسم او را فرضا سلمان می گذاری بدن او از عظام سلمان فراهم آمده و حال اینكه این شخص مثلا در اقصی بلاد ایران متولد شده و پدر و مادر او در ایران بوده اند و ابدا به عربستان نرفته مداین را هم ندیده اند و از گندم مداین هم نخورده اند و گندم مداین هم در محل قبر سلمان كشته نمی شود و عظام او مستحیل به گندم نمی شود پس به چه قسم شما می گوئید
كه همان عظام سلمان است كه زنده شده و امروز دارد راه می رود والله خیال نمی كنند كه چه خرافات به هم می بافند و خوشحالند كه مطلب فهمیده اند و اما ما می گوئیم كه همان عظام سلمان بعینها محفوظ است در نزد كسی كه لا یغرب عنه مثقال ذرة فی السموات و لا فی الارض و دو مرتبه همانها را بعینها زنده می كند و سلمان اعلی الله درجته بر می خیزد طوری كه لا یفقد من نفسه شیئا بلكه اگر كسی را درندگان بیابان خورده باشند و گوشت و پوست او در اطراف زمین پهن شده باشد به نص اخبار آل محمد (ع) تمام آنها در نزد خدا محفوظ است و همه را جمع می كند و او را باز زنده می كند و اشهد بالله كه غیر از این نیست و سوای این با عدل پروردگار نمی سازد زیرا كه همان روح و بدنی كه طاعت و معصیت كرده اند همانها باید به سزای خود برسند و اگر غیر آن بدن شد سزای دیگری را به او رسانیدن ظلمی است فاحش و لا تذر وازرة وزر اخری حال انصاف بدهید ای مسلمانان كه ما موافق ظاهر فرمایشات آل محمد می گوئیم یا این جماعت و به همان طور كه فرموده اند مثل نبات می روید و مثل حیوان زنده می شود و مثل انسان نطق می كند و هیچ غرابت ندارد اگر نمی فهمی فهم خودت را اصلاح بكن و اینكه در این آیات خلق جدید فرموده اند از این جهت است كه آن صورت اولی می رود و به كلی باطل و مضمحل می شود و آن طینتی كه برای آن صورت بود گرفته می شود و پاك و پاكیزه می شود و اعراضی كه از ذاتیت آن طینت نبود و همانها باعث مرگ او شده بود از آن طینت گرفته می شود چنانكه در كتاب المبین از حضرت صادق (ع) روایت شده است در تفسیر قول خداوند یوم هم علی النار یفتنون فرمود شكسته می شوند در رجعت هم چنانكه طلا شكسته می شود تا اینكه برگردد هر چیزی به سوی شبه خودش یعنی به سوی حقیقت خودش انتهی و دو مرتبه قالبی بعینه قالب روز اول ساخته می شود و روح در او دمیده می شود پس این می شود خلقی جدید و این است كه حضرت صادق (ع) در تغییر جلود اهل جهنم فرمود كه اگر خشتی را بگیری و بشكنی و خاك كنی و باز آن را در قالب بزنی آیا این همان است كه بوده این همان است و تغییر دیگر حادث شده و اصل یكی است خلاصه پس خلق جدید به این قاعده است كه به عینه همان طینت روز اول را می گیرند و صورت اولیه آن را به هم می زنند و باز می سازند نه اینكه یك شخص جدیدی از طینت جدیده بسازند و روح دیگری را در او جا بدهند زیرا كه همین است تناسخی كه قائل به آن را كافر شمرده اند هر چند كه این جماعت می گویند كه ما تناسخی نیستیم ولی حقیقت تناسخ همین است كه این جماعت می گویند چنانكه بعد هم شرح آن خواهد آمد و اما آنچه در ذیل آیه آخر گفته خیلی شباهت به هذیان دارد معلوم نیست كه روی سخن او با كیست و رد
بر كه می كند و اثبات چه مطلب را می كند و این آیه ی شریفه كه ذكر كرده است كه ان هی الا حیوتنا الدنیا نموت و نحیی و ما نحن بمبعوثین مفسرین معنی می كنند كه چون این جماعت انكار بعث را داشته اند مرادشان از اینكه گفته اند می میریم و زنده می شویم زنده شدن خودشان نیست زیرا كه اگر به این اقرار كردند پس به بعث مفر شده اند پس معنی این خواهد شد كه قومی از ما می میرند و قومی زنده می شوند و بعثی نیست یا آنكه عطف محض جمع است و ترتیب مراد نیست و جهت این تفسیر این است كه مفسرین ندیده بودند قومی را كه هم منكر بعث آخرت باشند و هم حیوتی بعد از موت قائل شوند ولی در این آخر الزمان هم چنین قولی هم پیدا شد زیرا كه علانیه می بینی كه این جماعت بعث آخرت را بكلی منكرند و صریحا آن را موهومات شمرده اند و این را اعتقاد دارند كه بعد از مرگ در همین دنیا به همین وضع ظاهر یعنی بتوالد و تناسل باز زنده می شوند و همین امروز كه از روزهای دنیا است معادشان است پس از بزرگی كلام خداوند چنان می فهمم كه مخصوص به این ترتیب فرموده محض همینكه رد این جماعت را هم بكند و خداوند دانا است كه چه اراده فرموده است و آنچه گفته كه این آیه رد بر هریه نیست زیرا كه گفتند افتری علی الله پس بدانكه حضرت امیر (ع) در حدیث شریف می فرماید كه جماعتی از این امت بودند كه در باطن به مقاله دهریه قائل بودند و در ظاهر به نفاق اظهار اسلام می كردند و همانها سبب هلاك امت شدند و معلوم است كه مراد از آنها اول و ثانی و امثال آنهایند پس ممكن است كه چون در ظاهر اقرار به توحید كردند و در باطن معتقد به عقاید دهریه بودند به این وضع رد بر آنها فرموده و خاصة كه آنها اگر چه بت پرست بودند ولی اصنام را شفعاء خود می گرفتند و بزعم خود اقرار به خدائی داشتند اگر چه در حقیقت منكر بودند ولی اسم خدائی به فطرت یا به عادت بر زبان می راندند چنانكه ابوبكر در اشعار خودش می گوید دعینا نصطبح یا ام بكر فان الموت نفث عن هشام و نفث عن ابیك و كان قرما شدید الباس فی شرب المدام ایوعدنا ابن كبشة سوف یحیی و كیف حیوة اشلاء وهام اذا ما الراس زایل منكبیه فقد شبع الانیس من الطعام و یقتلنی اذا ما كنت حیا و یحیینی اذا رمت عظامی و لم یكثف بجمع المال حتی امرنا بالصلوة و بالصیام الا من مبلغ الرحمن عنی بانی تارك شهر الصیام و تارك كل ما اوحی الینا حدیثا من خرافات الأنام فقل لله یمنعنی شرابی و قل لله یمنعنی طعامی و لكن الحكیم رای حمیرا فالجمها فتاهت باللجام خلاصه پس ببین كه با همه انكار باز اسم خدا را برده و این یا بر حسب متعارف است یا
بر حسب عادت یا فطرت و در آیه هم به همین منوال جاری شده و الا كسی كه حقیقت موحد باشد منكر معاد نمی شود و اینها صریحا منكر معاد بودند پس موحد هم نبودند.