کد مطلب:321354 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

جواب
و ما هم سابق جواب این مطالب را داده ایم این جا هم مختصری از راه دیگر می گوئیم كه در نزد عاقل بصیر با این دعوی باطلی كه حضرات دارند همین دلیل بطلان دعوی او است و ما هم این مطالب را می گوئیم ولی فرق بزرگی در میانه ما و شما هست ما می گوئیم كه ایام ایام غیبت است و ما مأموریم از جانب ائمه خود به تقیه و مهاونه و مصانعه و خروج به سیف را قبل از ظهور امام حرام می دانیم و به حسب ظاهر باید با مردم راه برویم ولی در دل خود بر عقیده ی حقه ثابت باشیم و اعتقاد ما این است كه بعد از آن كه امام (ع) تشریف بیاورد این احكام برمی گردد و تقیه از عالم برداشته می شود و ایام هدنه منقضی می شود و حكم سیف جاری می شود و امام (ع) آن قدر می كشد كه مردم جاهل می گویند كه تو از اولاد فاطمه نیستی و الا در دلت رحم بود و او فرزد فاطمه است و هر چه بكشد اسراف نیست و عوض یك شاخه موی سیدالشهداء (ع) و خون بچه شیرخواره او اگر همه ی عالم را قتل كند بجا است و هم چنین خود سیدالشهداء (ع) كه
بعد از قائم برمی خیزد بقایای ظلمه را می كشد این است كه در كتب المبین و غیر آن از حضرت باقر (ع) از خود آن حضرت یعنی حسین (ع) روایت شده كه می فرماید بعد از ظهور قائم و مكث ایشان مدتی در زمین بعد از آن امیرالمؤمنین (ع) دفع می كند به سوی من سیف رسول خدا (ص) را و می فرستد مرا به سوی مشرق و مغرب پس نمی آیم بر دشمنی از برای خدا مگر آنكه خون او را می ریزم و ترك نمی كنم صنمی را مگر اینكه می سوزانم آن را تا این كه واقع بشوم بر هند پس فتح كنم آن را و به درستی كه دانیال و یوشع بیرون می آیند به سوی امیرالمؤمنین و می گویند صدق الله و رسوله می فرستد با آن دو به سوی بصره هفتاد مرد یا هفتاد هزار مرد به اختلاف نسخ پس می كشند جنگیان ایشان را و می فرستد بعثی را به سوی روم پس فتح می كند خداوند از برای ایشان بعد هر آینه می كشم البته هر دابه را كه خدا گوشت آن را حرام كرده تا این كه نباشد بر روی زمین مگر طیب و عرضه می كنم بر یهود و نصاری و سایر ملل و هر آینه مخیر بكنم ایشان را البته البته میانه اسلام و شمشیر پس هر كس اسلام آورد منت بر او می گذارم و هر كه اسلام را كراهت داشته باشد خداوند خون او را می ریزد و باقی نمی ماند مردی از شیعه ی ما مگر این كه نازل می كند خداوند به سوی او ملكی كه مسح كند از رخساره او خاك را و بشناساند به او ازواج او را و منزله او را در جنت و باقی نمی ماند بر رروی زمین كور و نه زمین گیر و نه مبتلا مگر این كه خداوند كشف می كند از او بلای او را به سبب ما اهل بیت و بعد ذكر بركات آسمان و زمین و عطاهائی كه به شیعه ی ایشان می شود فرمود و اولا حل اشكالی باید نمود و آن این است كه در سیرت قائم (ع) نیز همان قسم ها روایت شده و در سیرت سیدالشهداء (ع) هم این طور می فرماید پس اگر قائم (ع) همه دشمنان را هلاك می فرماید دیگر كه می ماند كه باز سیدالشهداء (ع) او را بكشد و جواب از این مطلب داریم یكی این كه از بعضی اخبار برمی آید كه قائم (ع) بر بعضی اهل ذمه و بعضی از نواصب جزیه می گذارد و همه تحت حكم و فرمان او خواهند بود پس سیدالشهداء (ع) كه برمی خیزد جزیه را برمی دارد و آن ها را مخیر بین اسلام و شمشیر می فرماید و جواب دویم این است كه قتلی كه سیدالشهداء (ع) می فرماید منافات با قتل صاحب الأمر (ع) ندارد زیرا كه این قتل حكم دنیا است و قتلی كه حسین (ع) می فرماید در رجعت است چنان كه در جبت و طاغوت فرموده اند كه بارها آن ها را بر می گردانند و قتل می كنند پس مانعی نیست كه صاحب الامر (ع) كفار اهل دنیا را قتل بكند و سیدالشهداء (ع) كفاری كه رجعت می كنند می كشد خلاصه پس معلوم است كه سیدالشهداء علیه السلام هم كه رجعت می فرماید خون دشمنان خدا را می ریزد و آیات قرآن هم همه شاهد همین مطلب است چنان كه پیش دانسته پس درباره ی این مرد كه العیاذ بالله ادعای این می كنی كه سیدالشهداء است كه رجعت كرده وعده ما بر این نیست كه بیاید و او را حبس كنند و دست او را به كلی كوتاه كنند و همین كه ببیند كه پیش رفت ندارد به حیله و مكر سر تسلیم و مهربانی را پیش
گیرد و به دلیل عقل می گوئیم كه طفل تا یك وقتی كه جاهل است با او مدارا می كنند و بدی كه می كنند اغماض می كنند اما وقتی كه عقل او كامل شد دیگر حكم عفو و اغماض برداشته می شود و حدود جاری می شود پس اگر عقل مردم به جائی رسیده كه باید امام كه عقل كل است ظاهر شود و سیدالشهداء (ع) و سایر ائمه رجعت بفرمایند دیگر جای عفو و اغماض نیست و این مذهب صوفیه است لعنهم الله كه صلح كلند و همه را جلوه خدا می دانند اما كسی كه متدین به دین خاتم است این عقیده را كفر می دانند و بدیهی است كه ظلمات و نور مساوی نیستند و ظل و حرور یكسان نمی باشند و جاهل و عالم و كافر و مؤمن همه بر حق نیستند و خدای حكیم عادل با آن ها یك نوع رفتار نمی كند و فرمود فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره و من یعمل مثقال ذره خیرا یره و فرمود انما تجزون ما كنتم تعملون پس این اظهار محبت و عطوفت نسبت به تمام خلق اولا كه بدیهی است كه محض حیله است و چرا تا آن زمان كه در ایران جمعی گرد شما بودند این حكم جاری نشد حالا به اصطلاح مستوری از بی چادری است و ثانی این كه اگر با كمال فراهم بودن اسبابهم اینكار را كرده بودید همین دلیل بطلان شما بود زیرا كه چه در ظهور امام و چه در رجعت و چه در قیامت هیچ یك بنابر مهارنه و مدارات نیست و در ظهور امام كفار به جزاهای دنیوی خود از قتل و نهب و غارت البته خواهند رسید و هم چنین در رجعت بلكه اضعاف آن چه در ظهور قائم (ع) می بینند و در رجعت خواهند دید اگر قائم (ع) یك مرتبه جبت و طاغوت را زنده می كند و می كشد در رجعت روزی هزار مرتبه زنده می شوند و كشته می شوند و در قیامت دیگر مبتلا به عذابی خواهند بود كه عذاب های پیش بالنسبة به آنها جنت باشد در مذاقشان هیهات هیهات چه قدر امر خداوند را سست گرفته اید قیامت را سریا می دانید و به كفار و مشركین به اعتقاد خودتان مهربانی می كنید و دعا در حقشان می كنید پس در حقیقت مثل یهود و بعضی از مبدعین در اسلام عذاب را عذب دانسته اید كدام نعمت بر شما میسر شده كه بر آنها نیست و كدام عذاب مبتلا شده اند كه شما از آن ایمن هستید والله كه پادشاه بازی اطفال حقیقتش از خرافات شما بیشتر است اقلا مقصری كه می آورند و حكم به تعزیر می شود چهار تركه بپای او می زنند و مطیعی را كه می آورند هیچ نباشد یك كف نخود برشته و كشمكش به او می دهند و والله كه پادشاه بازی شما از این هم بی حقیقت تر است ای از خدا بی خبران درباره ی خود هر چه می گوئید كه محض ادعا است حالا بر فرض كه جاهلی قبول كند نسبت به این همه كسانی كه بر خلاف شمایند در این قیامت كبری چه عذابی واقع شده كه هیچ انفعال و تألم ندارند اگر به محض قول شما است كه آنها هم درباره ی شما اعتقاد دارند كه جهنم الان در دل های شما است چنان كه در حدیث وارد شده نهایت چون دنیا چشم و گوش شما را بسته درك نمی كنید و همین كه به قیامت برگردید و علایق دنیوی را بگذارید
خواهید دید كه چه عذابی برای خود خریده اید پس اگر این به محض و هم متوهم است آنها هم درباره ی شما از وهم بالاتر بلكه یقین به این امر دارند فرض می كنم كه تو هم درباره ی آنها همین طور یقینی داشته باشی پس فرق مسأله چه شد و همان طور كه تو خود را منعم می دانی مؤمنین هم والله خود را منعم می دانند پس همه ی حرف ها به خیالات گذشت و والله كه چنین نیست و عما قریب عقاید مؤمنین همه بروز و ظهور خواهد كرد و عقاید شما هم همه بر عكس نتیجه می دهد.