کد مطلب:323177 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:314
تاباجا
در میان تركی زبان ها معمول است مادران از كودكان می پرسند می گویند اگر دانستی آن چه چیز است كه گنبد مدور است (1) و در و قفل ندارد و آیا كدام حیوان است كه در میان كمرش (2) دم دارد و دو سر دارد و شش پا و یا اگر دانستید آن كدام جانور است كه پنج بدن (3) دارد و چهار روح و پنج سر و صد ناخن؟
این سؤالات را در تركی تاباجا می گویند احتمال دارد اعراب نیز معما گفته باشند یا چیز دیگر عبارات ناشتی و خسك واحد در میان
بهائی ها نیز خیلی از این مطلب موجود است مثلا سؤال می كنند كه اگر فهمیدی كه چرا بعد از تفریق حساب در دفتر نه گذاشته و ادامه می دهند كه تا آخر حساب می رود سائل می گوید هر چیز علامتی دارند مثلا چند خط عمودی با یك نقطه!!! علامت تعجب است و یا این علامت؟ علامت سؤال است هكذا خط افقی - علامت عقبه مطلب و یا منها است الی غیر النهایة از این علامات موجود است علامتی كه شكل 9 موجود این هم در صورت ختم حساب گذاشته می شود می گوید نه چون 9 عدد بهاء است بو بها نیز تمام احكام و سنن قبل را خاتمه داده و شرایع پیشین را نسخ نموده لهذا اسمش ماحی ادیان و عددش نیز علامت تفریق حساب است و منه ایضا می دانید چرا نفوس ایران طبعا به نتراشیدن سر طالبند؟ جواب چون نوع انسان دارای نفسی است كه چند حالت حیوانی در او موجود است مثل شهوت رانی كه تشبیه به خروس می كنند و یا مثل اكولی كه به مرغابی نسبت دارد و یا بلند پروازی كه به كركس و غیره منسوب است حالت دیگر نفس نیز این است به خود زینت بدهد كه در انظار قابل توجه شده باشد و این صفت را نیز به طاووس نسبت می دهند لهذا سر نتراشیدن نیز اولا فورم زنان است ثانیا از مشتهیات نفس است و مزید صحت هم هست می گوید نه چون بها در كتاب اقدس گفته كه لا تحلقوا رؤسكم سرتان را نتراشید نفوس نیز من غیر علم به این امر عاملند ایضا س می دانید چرا در دار الشوراء انتخاب كرده اند و در بلاد كمسیون ها و حوزه ها و مجالس دیگر تشكیل می دهند ج می گوید چون از لازمه ی یك مملكت و ملتی است نظر به اینكه در مسئله تبادل افكار نموده و رأی بگیرند و با مشورت امور را خاتمه داده و به فكر سوء یك نفر كار را انجام ندهند لهذا انجمنی و مجلسی به اسامی
مختلفه كه منتخبین یك شهر و یا یك مملكت می باشد تشكیل می دهند كه به امور مردم از شورا و جنایه و غیره رسیدگی داشته باشند و علاوه از اوامر قرآن و اسلام است كه در امور مشورت كنند چنانچه می فرماید (شاور وافی الامر) می گوید نه چون بها در كتاب اقدس مشورت را لازم شمرده و امر نموده كه بیت العدل درست كرده و در بلاد نه نفر به اسم محفل روحانی و یا لجنات انتخاب نمایند این امر نیز بالطبع در اهالی خود به خود جاگیر گشته كه دار الشورا انتخاب می كنند و یا كمیسیون تشكیل می دهند و می بینی كه بعضی از كمیسیون ها نیز عددش نه می شود در حقیقت این ها محفل روحانی و دارالشورا بیت عدل عمومی است و در عاقبت نیز بیت العدل خواهد شد مثل اینكه در تابستان می بینی از انجیر نر یك كرمی بیرون می یاید و پر می آورد در شاخه ی انجیر ماده نشسته دماغش را به درخت لمس می نماید و از لمس كرم درخت انجیر برای سال آینده حامله می شود و اگر از آن كرم سؤال شود كه چرا در روی شاخه نشستی و دماغت را به درخت سابیدی می گوید من در جای تنگ و تاری بردم برای خود منفذی سوراخ كرده بیرون آمدم و پرواز كرده در روی شاخه درخت به جهت تفریح نشستم بعد دماغم خارش كرد به درخت سائیدم و همچنین اهل عالم نیز بالطبع به اراده الله عاملند مثلا حضرت مسیح فرموده بود كه اگر از روی راست شما سیلی بزنند روی دیگر را پیش آورید هر كه قبای شما را بگیرد پیراهن را نیز برویش بگذارید بعد كه حضرت محمد مبعوث شد فرمود انا ثبی بالسیف و من یتعد
علیكم فاعتدوه به مثل عتدیتم تمام قبائل عالم من دون اراده به جنگ و جدل برخاستند و خون همدیگر را می ریختند كه بها ظاهر شد و گفت و ان نقتلوا خیرا من ان تقتلوا لهذا تمام ملل عالم نقبا نجبا سلاطین وزراء فلاسفه در فكر صلح افتاده اند و همچنین چون بها فرموده دست خود را به ظرف نبرید و لطافت را اخذ نمائید لهذا اهل عالم با قاشق و چنگال غذا می خورند و یا فرموده روی كرسی بنشینید اهل عالم مایل به مبل و صندلی هستند و هكذا من امثالهم تمام ترقیات عالم راجع به بهاء است
در حالی كه تمام حرف های مزبور پیش از بها درعالم مطرح شده یا از انبیاء و یا از فلاسفه اروپا و آمریكا و همه ی این حرف ها تظاهراتی است كه ابدا نسبت به عالم بهائیت ندارد مثل معجزاتشان تمام بی ربط است و الا تأتو به عمل ان كنتم ذیعلم رشید آنچه از خود دارید بگوئید و آنچه تا حال كرده اید ارائه دهید فبهت الذی كفر زیرا غیر از خراب كاری نتیجه ی نداده اند كه بروز دهند شرح بعضی مطالب دیگر با جواب های شافی كافی در همان تألیف آقا شیخ محمد (گفتار خوش یار قلی) مندرج است البته غفلت ننموده آن ها را با كشف الحیل آقای آیتی و فلسفه ی نیكو دریافت داشته ملحوظ دارید كه هم اطلاعات علمی و تاریخی است و هم در حقیقت خدمتی به مؤلفین و ناشرین آن ها است كه باز هم موفق به ترتیب كتب آخری كردند و عالم اسلامی از لوث ضلالت و اشخاص مكاریاك گردد و در حقیقت ایشان نفوسی هستند كه مقداری از عمر
عزیز را در رتبه ی اولیه فدای اسلام و در ثانی فدای اسلامیان و هم نوع خودشان كرده اند و قابل هزاران تمجید و تكریم اند از خداوند متعال مزید موفقیت ایشان و امثال ایشان را همواره خواهانم تمام ادبای عالم و فصحای بنی آدم همواره در زمان خود مجهول القدر شده اند ولی پس از صدها سال كم كم اسم مباركشان درافواه افتاده و تقدیس كرده اند چنانچه احتیاج به شرح نداریم به همه معلوم است و این نفوس معاصر ما نیز هر یكی در سماء دیانت اسلامی كوكبی درخشان و منیر خواهند شد پس بهتر است مادامی كه در حال حیاتند قدرشان را بدانیم و ترغیب و تشویق بكنیم كه بیش از پیش از فیض وجودشان
بهره مند و خورسند گردیم
این سؤالات را در تركی تاباجا می گویند احتمال دارد اعراب نیز معما گفته باشند یا چیز دیگر عبارات ناشتی و خسك واحد در میان
بهائی ها نیز خیلی از این مطلب موجود است مثلا سؤال می كنند كه اگر فهمیدی كه چرا بعد از تفریق حساب در دفتر نه گذاشته و ادامه می دهند كه تا آخر حساب می رود سائل می گوید هر چیز علامتی دارند مثلا چند خط عمودی با یك نقطه!!! علامت تعجب است و یا این علامت؟ علامت سؤال است هكذا خط افقی - علامت عقبه مطلب و یا منها است الی غیر النهایة از این علامات موجود است علامتی كه شكل 9 موجود این هم در صورت ختم حساب گذاشته می شود می گوید نه چون 9 عدد بهاء است بو بها نیز تمام احكام و سنن قبل را خاتمه داده و شرایع پیشین را نسخ نموده لهذا اسمش ماحی ادیان و عددش نیز علامت تفریق حساب است و منه ایضا می دانید چرا نفوس ایران طبعا به نتراشیدن سر طالبند؟ جواب چون نوع انسان دارای نفسی است كه چند حالت حیوانی در او موجود است مثل شهوت رانی كه تشبیه به خروس می كنند و یا مثل اكولی كه به مرغابی نسبت دارد و یا بلند پروازی كه به كركس و غیره منسوب است حالت دیگر نفس نیز این است به خود زینت بدهد كه در انظار قابل توجه شده باشد و این صفت را نیز به طاووس نسبت می دهند لهذا سر نتراشیدن نیز اولا فورم زنان است ثانیا از مشتهیات نفس است و مزید صحت هم هست می گوید نه چون بها در كتاب اقدس گفته كه لا تحلقوا رؤسكم سرتان را نتراشید نفوس نیز من غیر علم به این امر عاملند ایضا س می دانید چرا در دار الشوراء انتخاب كرده اند و در بلاد كمسیون ها و حوزه ها و مجالس دیگر تشكیل می دهند ج می گوید چون از لازمه ی یك مملكت و ملتی است نظر به اینكه در مسئله تبادل افكار نموده و رأی بگیرند و با مشورت امور را خاتمه داده و به فكر سوء یك نفر كار را انجام ندهند لهذا انجمنی و مجلسی به اسامی
مختلفه كه منتخبین یك شهر و یا یك مملكت می باشد تشكیل می دهند كه به امور مردم از شورا و جنایه و غیره رسیدگی داشته باشند و علاوه از اوامر قرآن و اسلام است كه در امور مشورت كنند چنانچه می فرماید (شاور وافی الامر) می گوید نه چون بها در كتاب اقدس مشورت را لازم شمرده و امر نموده كه بیت العدل درست كرده و در بلاد نه نفر به اسم محفل روحانی و یا لجنات انتخاب نمایند این امر نیز بالطبع در اهالی خود به خود جاگیر گشته كه دار الشورا انتخاب می كنند و یا كمیسیون تشكیل می دهند و می بینی كه بعضی از كمیسیون ها نیز عددش نه می شود در حقیقت این ها محفل روحانی و دارالشورا بیت عدل عمومی است و در عاقبت نیز بیت العدل خواهد شد مثل اینكه در تابستان می بینی از انجیر نر یك كرمی بیرون می یاید و پر می آورد در شاخه ی انجیر ماده نشسته دماغش را به درخت لمس می نماید و از لمس كرم درخت انجیر برای سال آینده حامله می شود و اگر از آن كرم سؤال شود كه چرا در روی شاخه نشستی و دماغت را به درخت سابیدی می گوید من در جای تنگ و تاری بردم برای خود منفذی سوراخ كرده بیرون آمدم و پرواز كرده در روی شاخه درخت به جهت تفریح نشستم بعد دماغم خارش كرد به درخت سائیدم و همچنین اهل عالم نیز بالطبع به اراده الله عاملند مثلا حضرت مسیح فرموده بود كه اگر از روی راست شما سیلی بزنند روی دیگر را پیش آورید هر كه قبای شما را بگیرد پیراهن را نیز برویش بگذارید بعد كه حضرت محمد مبعوث شد فرمود انا ثبی بالسیف و من یتعد
علیكم فاعتدوه به مثل عتدیتم تمام قبائل عالم من دون اراده به جنگ و جدل برخاستند و خون همدیگر را می ریختند كه بها ظاهر شد و گفت و ان نقتلوا خیرا من ان تقتلوا لهذا تمام ملل عالم نقبا نجبا سلاطین وزراء فلاسفه در فكر صلح افتاده اند و همچنین چون بها فرموده دست خود را به ظرف نبرید و لطافت را اخذ نمائید لهذا اهل عالم با قاشق و چنگال غذا می خورند و یا فرموده روی كرسی بنشینید اهل عالم مایل به مبل و صندلی هستند و هكذا من امثالهم تمام ترقیات عالم راجع به بهاء است
در حالی كه تمام حرف های مزبور پیش از بها درعالم مطرح شده یا از انبیاء و یا از فلاسفه اروپا و آمریكا و همه ی این حرف ها تظاهراتی است كه ابدا نسبت به عالم بهائیت ندارد مثل معجزاتشان تمام بی ربط است و الا تأتو به عمل ان كنتم ذیعلم رشید آنچه از خود دارید بگوئید و آنچه تا حال كرده اید ارائه دهید فبهت الذی كفر زیرا غیر از خراب كاری نتیجه ی نداده اند كه بروز دهند شرح بعضی مطالب دیگر با جواب های شافی كافی در همان تألیف آقا شیخ محمد (گفتار خوش یار قلی) مندرج است البته غفلت ننموده آن ها را با كشف الحیل آقای آیتی و فلسفه ی نیكو دریافت داشته ملحوظ دارید كه هم اطلاعات علمی و تاریخی است و هم در حقیقت خدمتی به مؤلفین و ناشرین آن ها است كه باز هم موفق به ترتیب كتب آخری كردند و عالم اسلامی از لوث ضلالت و اشخاص مكاریاك گردد و در حقیقت ایشان نفوسی هستند كه مقداری از عمر
عزیز را در رتبه ی اولیه فدای اسلام و در ثانی فدای اسلامیان و هم نوع خودشان كرده اند و قابل هزاران تمجید و تكریم اند از خداوند متعال مزید موفقیت ایشان و امثال ایشان را همواره خواهانم تمام ادبای عالم و فصحای بنی آدم همواره در زمان خود مجهول القدر شده اند ولی پس از صدها سال كم كم اسم مباركشان درافواه افتاده و تقدیس كرده اند چنانچه احتیاج به شرح نداریم به همه معلوم است و این نفوس معاصر ما نیز هر یكی در سماء دیانت اسلامی كوكبی درخشان و منیر خواهند شد پس بهتر است مادامی كه در حال حیاتند قدرشان را بدانیم و ترغیب و تشویق بكنیم كه بیش از پیش از فیض وجودشان
بهره مند و خورسند گردیم