کد مطلب:331 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:419

نجاسات
83 نجاسات یازده چیز است: اول: بول. دوم: غائط. سوم منی. چهارم: مردار.پنجم: خون. ششم و هفتم: سگ و خوك. هشتم: كافر. نهم: شراب. دهم: فقاع. یازدهم عرق شتر نجاست خوار.



بول و غائط

84 بول و غائط انسان و هر حیوان حرام گوشتی كه خون جهنده دارد كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند، نجس است. ولی فضله حیوانات كوچك مثل پشه و مگس كه گوشت ندارد، پاك



85 فضله پرندگان حرام گوشت، نجس است.



86 بول و غائط حیوان نجاستخوار، نجس است. و همچنین است بول و غائط حیوانی كه انسان آن را وطی كرده، یعنی با آن نزدیكی نموده، و گوسفندی كه استخوان آن از خوردن شیر خوك، محكم شده است.



3- منی

87 منی حیوانی كه خون جهنده دارد نجس است.



4- مردار

88 مردار حیوانی كه خون جهنده دارد، نجس است، چه خودش مرده باشدیا به غیر دستوری كه در شرع معین شده، آن را كشته باشند، و ماهی چون خون جهنده ندارد، اگر چه در آب بمیرد، پاك است.



89 چیزهایی از مردار كه مثل پشم و مو و كرك و استخوان و دندان روح نداشته، اگر از غیر حیوانی باشد كه مثل سگ نجس است، پاك می باشد.



90 اگر از بدن انسان یا حیوانی كه خون جهنده دارد و در حالی كه زنده است گوشت یا چیز دیگری را كه روح دارد جدا كنند نجس است.



91 پوستهای مختصر لب و جاهای دیگر بدن كه موقع افتادنشان رسیده، اگرچه آنها را بكنند پاك است. ولی بنابر احتیاط واجب باید از پوستی كه موقع افتادنش نرسیده و آن را كنده اند اجتناب نمایند.



92 تخم مرغی كه از شكم مرغ مرده بیرون می آید، اگر پوست روی آن سفت شده باشد پاك است، ولی ظاهر آن را باید آب كشید.



93 اگر بره و بزغاله پیش از آن كه علف خوار شوند بمیرند، پنیر مایه ای كه در شیردان آنها می باشد پاك است، ولی ظاهر آن را باید آب كشید.



94 دواجات روان و عطر و روغن و واكس و صابون كه از خارجه می آورند، اگر انسان یقین به نجاست آنها نداشته باشد، پاك است.



95 گوشت و پیه و چرمی كه در بازار مسلمانان فروخته شود پاك است، و همچنین است اگر یكی از اینها در دست مسلمان باشد. ولی اگر بدانند آن مسلمان از كافر گرفته و رسیدگی نكرده كه از حیوانی است كه به دستور شرع كشته شده یا نه، نجس می باشد.



5- خون

96 خون انسان و هر حیوانی كه خون جهنده دارد، یعنی حیوانی كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن می كند، نجس است. پس خون حیوانی كه مانند ماهی و پشه خون جهنده ندارد، پاك می باشد.



97 اگر حیوان حلال گوشت را به دستوری كه در شرع معین شده بكشند و خون آن به مقدار معمول بیرون آید، خونی كه در بدنش می ماند، پاك است. ولی اگر به علت نفس كشیدن یا به واسطه اینكه سر حیوان در جای بلندی بوده خون به بدن حیوان برگردد، آن خون نجس است.



98 خونی كه در تخم مرغ می باشد نجس نیست، ولی به احتیاط واجب بایداز خوردن آن اجتناب كند. و اگر خون را با زرده تخم مرغ به هم بزنند كه از بین برود، خوردن زرده هم مانعی ندارد.



99 خونی كه گاهی موقع دوشیدن شیر دیده می شود، نجس است و شیر را نجس می كند.



100 خونی كه از لای دندانها می آید، اگر به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین برود پاك است، و فرو بردن آب دهان در این صورت اشكال ندارد.



101 خونی كه به واسطه كوبیده شدن زیر ناخن یا زیر پوست می میرد، اگر طوری شود كه دیگر به آن خون نگویند، پاك است. و اگر به آن خون بگویند، در صورتی كه ناخن یا وست سوراخ شود، اگر مشقت ندارد، باید برای وضو و غسل خون را بیرون آورند. و اگر مشقت دارد، باید اطراف آن را به طوری كه نجاست زیاد نشود بشویند، و پارچه یا چیزی مثل پارچه، بر آن بگذارند و روی پارچه دست تر بكشند.



102 اگر انسان نداند كه خون زیر پوست مرده یا گوشت به واسطه كوبیده شدن به آن حالت در آمده، پاك است.



103 اگر موقع جوشیدن غذا ذره ای خون در آن بیفتد، تمام غذا و ظرف آن نجس می شود، و جوشیدن و حرارت و آتش پاك كننده نیست.



104 زرد آبه ای كه در حال بهبودی زخم در اطراف آن پیدا می شود، اگر معلوم نباشد كه با خون مخلوط است، پاك می باشد.



6،7- سگ و خوك

105 سگ و خوكی كه در خشكی زندگی می كنند، حتی مو و استخوان و پنجه و ناخن و رطوبت های آنها نجس است، ولی سگ و خوك دریایی پاك است.



8- كافر

106 كافر یعنی كسی كه منكر خدا است، یا برای خدا شریك قرار می دهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیا محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را قبول ندارد، نجس است، و همچنین است اگر در یكی از اینها شك داشته باشد. و نیز كسی كه ضروری دین یعنی چیزی را كه مثل نماز و روزه، مسلمانان جزو دین اسلام می دانند منكر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انكار آن چیز برگردد به انكار خدا یا توحید یا نبوت، نجس می باشد. و اگر نداند، احتیاطا بایداز او اجتناب كرد، گرچه لازم نیست.



107 تمام بدن كافر، حتی مو و ناخن و رطوبت های او نجس است.



108 اگر پدر و مادر و جد بچه نابالغ كافر باشند آن بچه هم نجس است،و اگر یكی از اینها مسلمان باشد، بچه پاك است.



109 كسی كه معلوم نیست مسلمان است یا نه پاك می باشد، ولی احكام دیگر مسلمانان را ندارد، مثلا نمی تواند زن مسلمان بگیرد و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود.



110 اگر مسلمانی به یكی از دوازده امام دشنام دهد یا با آنان دشمنی داشته باشد، نجس است.



9- شراب

111 شراب و هر چیزی كه انسان را مست می كند، چنانچه به خودی خود روان باشد، نجس است. و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد، اگر چه چیزی در آن بریزند كه روان شود، پاك است.



112 الكل صنعتی كه برای رنگ كردن درب و میز و صندلی و مانند اینها بكارمی برند، اگر انسان نداند از چیزی كه مست كننده و روان است درست كرده اند، پاك می باشد.



113 اگر انگور و آب انگور به خودی خود جوش بیاید حرام، ولی نجس نیست، مگر آنكه معلوم شود كه مست كننده است. و اگر به واسطه پختن جوش بیاید،خوردنش حرام است، ولی نجس نیست.



114 خرما و مویز و كشمش و آب آنها اگر جوش بیاید، پاك و خوردن آنها حلال است.



10- فقاع

115 فقاع كه از جو گرفته می شود و به آن آبجو می گویند، نجس است. ولی آبی كه به دستور طبیب از جو می گیرند و به آن ماءالشعیر می گویند، پاك می باشد.



عرق جنب از حرام

116 عرق جنب از حرام نجس نسیت، ولی احتیاط واجب آن است كه با بدن یا لباسی كه به آن آلوده شده، نماز نخوانند.



117 اگر انسان در موقعی كه نزدیكی با زن حرام است - مثلا در روزه ماه رمضان- با زن خود نزدیكی كند، بنابر احتیاط واجب باید از عرق خود در نماز اجتناب نماید.



118 اگر جنب از حرام به واسطه تنگی وقت، عوض غسل تیمم نماید و بعد از تیمم و خواندن نماز عرق كند، بنابر احتیاط واجب باید از عرق خود در نماز اجتناب نماید. ولی اگر به واسطه عذر دیگر تیمم كند، اجتناب لازم نیست.



119 اگر كسی از حرام جنب شود و بعد با حلال خود نزدیكی كند، بنابر احتیاط واجب باید از عرق خود در نماز اجتناب كند. ولی اگر اول با حلال خود نزدیكی كند و بعد، از حرام جنب شود، عرق او وجوب اجتناب ندارد.



11- عرق شتر نجاستخوار

120 عرق شتر نجاستخوار نجس است. ولی اگر حیوانات دیگر نجاستخوار شوند، از عرق آنها اجتناب لازم نیست.



راه ثابت شدن نجاست

121 نجاست هر چیز از سه راه ثابت می شود: اول: آنكه خود انسان یقین كند چیزی نجس است و اگر گمان داشته باشد چیزی نجس است، لازم نیست از آن اجتناب نماید، بنابراین غذا خوردن در قهوه خانه و مهمان خانه هایی كه مردمان لا ابالی و كسانی كه پاكی و نجسی را مراعات نمی كنند در آنها غذا می خورند اگر انسان یقین نداشته باشد غذایی را كه برای او آورده اند نجس است، اشكال ندارد. دوم: آنكه كسی كه چیزی در اختیار او است بگوید آن چیز نجس است، مثلا همسر انسان یا نوكر یا كلفت بگوید ظرف یا چیز دیگری كه در اختیار او است نجس می باشد. سوم: آنكه دو مرد عادل بگویند چیزی نجس است، و نیز اگر یك نفر عادل هم بگوید چیزی نجس است، بنابر احتیاط واجب، باید از آن چیز اجتناب كرد.



122 اگر به واسطه ندانستن مساله، نجس بودن و پاك بودن چیزی را نداند، مثلا نداند عرق جنب از حرام پاك است یا نه، باید مساله را بپرسد، ولی اگر بااین كه مساله را می داند چیزی را شك كند پاك است یا، نه مثلا شك كند آن چیز خون است یا نه یا نداند كه خون پشه است یا خون انسان، پاك می باشد.



123 چیز نجسی كه انسان شك دارد پاك شده یا نه نجس است، و چیز پاك را اگر شك كند نجس شده یا نه پاك است، و اگر هم بتواند نجس بودن یا پاك بودن آن را بفهمد لازم نیست وارسی كند.



124 اگر بداند یكی از دو ظرف یا دو لباسی كه از هر دوی آنها استفاده می كند نجس شده و نداند كدام است، باید از هر دو اجتناب كند، بلكه اگرمثلا نمی داند لباس خودش نجس شده یا لباسی كه هیچ از آن استفاده نمی كند و مال دیگری است باز هم احتیاط آن است كه از لباس خودش اجتناب كند اگر چه لازم نیست.



راه نجس شدن چیزهای پاك

125 اگر چیز پاك به چیز نجس برسد و هر دو یا یكی از آنها به طوری تر باشد كه تری یكی به دیگری برسد چیز پاك نجس می شود، و اگر تری به قدری كم باشد كه به دیگری نرسد چیزی كه پاك بوده نجس نمی شود.



126 اگر چیز پاكی به چیز نجس برسد و انسان شك كند كه هر دو یا یكی از آنها تر بوده یا نه آن چیز پاك نجس نمی شود.



127 دو چیزی كه انسان نمی داند كدام پاك است و كدام نجس است، اگر چیز پاكی با رطوبت به یكی از آنها برسد نجس نمی شود، ولی اگر یكی از آنها قبلا نجس بوده و انسان نداند پاك شده یا نه، چنانچه چیز پاكی به آن برسد نجس می شود.



128 زمین و پارچه و مانند اینها اگر رطوبت داشته باشد، هر قسمتی كه نجاست به آن برسد نجس می شود و جاهای دیگر آن پاك است، و همچنین است خیار و خربزه و مانند اینها.



129 هرگاه شیره و روغن روان باشد، همین كه یك نقطه از آن نجس شد تمام آن نجس می شود ولی اگر روان نباشد، نجس نمی شود.



130 اگر مگس یا حیوانی مانند آن روی چیز نجسی كه تر است بنشیند و بعد روی چیز پاكی كه آن هم تر است بنشیند، چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حیوان بوده چیز پاك نجس می شود و اگر نداند پاك است.



131 اگر جایی از بدن كه عرق دارد نجس شود و عرق از آنجا به جای دیگر برود هر جا كه عرق به آن برسد نجس می شود، و اگر عرق به جای دیگر نرود جاهای دیگر بدن پاك است.



132 اخلاطی كه از بینی یا گلو می آید اگر خون داشته باشد جایی كه خون دارد نجس و بقیه آن پاك است، پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد مقداری را كه انسان یقین دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده نجس است، و محلی را كه شك دارد جای نجس به آن رسیده یا نه پاك می باشد.



133 اگر آفتابه ای را كه ته آن سوراخ است روی زمین نجس بگذارند چنانچه آب طوری زیر آن جمع گردد كه با آب آفتابه یكی حساب شود آب آفتابه نجس می شود ولی اگر آبی كه از زیر آفتابه خارج می شود در زمین فرو رود یا جاری شود به نحوی كه با آب داخل آن یكی حساب نشود، آب آفتابه نجس نمی شود.



134 اگر چیزی داخل بدن شود و به نجاست برسد در صورتی كه بعد از بیرون آمدن آلوده به نجاست نباشد پاك است، پس اگر اسباب اماله یا آب آن در مخرج غائط وارد شود یا سوزن و چاقو و مانند اینها در بدن فرو رود و بعد از بیرون آمدن به نجاست آلوده نباشد نجس نیست و همچنین است آب دهان و بینی اگر در داخل به خون برسد و بعد از بیرون آمدن به خون آلوده نباشد.



احكام نجاسات

135 نجس كردن خط و ورق قرآن حرام است، و اگر نجس شود باید فورا آن را آب بكشند.



136 اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی كه بی احترامی به قرآن باشد باید آن را آب بكشند.



137 گذاشتن قرآن روی عین نجس مانند خون و مردار، اگر چه آن عین نجس خشك باشد، حرام است و برداشتن قرآن از روی آن واجب می باشد.



138 نوشتن قرآن با مركب نجس اگر چه یك حرف آن باشد حرام است، و اگر نوشته شود باید آن را آب بكشند یا به واسطه تراشیدن و مانند آن كاری كنند كه از بین برود.



139 احتیاط واجب آن است كه از دادن قرآن به كافر خودداری كنند و اگر قرآن دست اوست در صورت امكان از او بگیرند.



140 اگر ورق قرآن یا چیزی كه احترام آن لازم است -مثل كاغذی كه اسم خدا یا پیغمبر(ص) یا امام(ع) بر آن نوشته شده- در مستراح بیفتد، بیرون آوردن و آب كشیدن آن اگر چه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین كنند آن ورق پوسیده است. و نیز اگر تربت در مستراح بیفتد و بیرون آوردن آن ممكن نباشد، باید تا وقتی كه یقین نكرده اند به كلی از بین رفته به آن مستراح نروند.



141 خوردن و آشامیدن چیز نجس حرام است، و نیز خورانیدن عین نجس به اطفال در صورتی كه ضرر داشته باشد، حرام می باشد. بلكه اگر ضرر هم نداشته باشد بنابر احتیاط واجب باید از آن خودداری كنند، ولی خوراندن غذاهایی كه نجس شده است به طفل حرام نیست.



142 فروختن و عاریه دادن چیز نجسی كه می شود آن را آب كشید، اگر نجس بودن آن را به طرف نگویند، اشكال ندارد. ولی چنانچه انسان بداند كه عاریه گیرنده و خریدار آن را در خوردن و آشامیدن استعمال می كنند، باید نجاستش را به او بگویند.



143 اگر انسان ببیند كسی چیز نجسی را می خورد یا با لباس نجس نماز می خواند،لازم نیست به او بگوید.



144 اگر جایی از خانه یا فرش كسی نجس باشد و ببیند بدن یا لباس یا چیز دیگر كسانی كه وارد خانه او می شوند با رطوبت به جای نجس رسیده است، لازم نیست به آنان بگوید.



145 اگر صاحب خانه در بین غذا خوردن بفهمد غذا نجس است، باید به مهمانها بگوید. اما اگر یكی از مهمانها بفهمد، لازم نیست به دیگران خبر دهد. ولی چنانچه طوری با آنان معاشرت دارد كه می داند به واسطه نگفتن خود او هم نجس می شود، باید بعد از غذا به آنان بگوید.



146 اگر چیزی را كه عاریه كرده نجس شود اگر بداند كه صاحبش آن چیز را در خوردن و آشامیدن استعمال می كند، واجب است به او بگوید.



147 بچه ممیزی كه خوب و بد را می فهمد، اگر تكلیفش هم نزدیك است اگربگوید چیزی را آب كشیدم، دوباره باید آن را آب كشید. ولی اگر بگوید چیزی كه در دست اوست نجس است، احتیاط آن است كه از آن اجتناب كنند. اگر چه بعید نیست اعتبار قول صبی مراهق.