کد مطلب:36444 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:720

برنامه ریزی در جنگ











انسان در زندگی از مراحل گوناگوی گذر می كند، و برای نیل به پیشرفت باید این مراحل را یكی پس از دیگری پشت سر بگذارد.

پرش یا جهش ناسنجیده، بی گمان به شكست و سقوط می انجامد. این حقیقتی است كه بر تمام جوانب زندگی حاكم است و انسان باید در هر گام خود آن را به خاطر داشته باشد و موقعیت هر گامی را در مراحل پیشرفت بشناسد.

[صفحه 80]

در شرایط جنگ رعایت این مراحل اهمیتی به مراتب بیشتر از شرایط صلح دارد:

برای مثال: دفاع از مواضع خودی پیش از استقرار كامل از حمله به دشمن بسیار مهم تر است.

كسی كه مواضع نظامی خود را به خاطر تصرف مواضع دشمن در معرض سقوط قرار می دهد، زندگی خود و پیروزیهایش را دستخوش خطر می سازد.

مولا علی (ع) در نامه ای به «كمیل بن زیاد» كارگزار خود بر «هیت» چنین می نگارد:

اما بعد، فان تضییع المرء ماولی، و تكلفه ما كفی، لعجز حاضر، و رای متبر، و ان تعاطیك الغاره علی اهل قرقیسیا، و تعطیلك مسالحك التی ولیناك، لیس بها من یمنعها و لا یرد الجیش عنها، لرای شعاع، فقد صرت جسر المن اراد الغاره من اعدائك علی اولیائك غیر شدید المنكب، و لا مهیب الجانب، و لا ساد ثغره، و لا كاسر لعدو شوكه، ولا مغن عن اهل مصره و لا مجز عن امیره، و السلام.

«اما بعد...

همانا اگر كسی كاری را كه به او واگذاشته ای به سامان نرساند و به امور دیگران بپردازد، نشانه ناتوانی و درهم اندیشی اوست (كه او را به نیستی می كشاند).

یورش تو به قلمرو «قرقیسیا» و بی دفاع گذاشتن مرزها در برابر تعرض دشمن به قلمرو امارت تو، نمودار ذهنی آشفته و پریشان است.

[صفحه 81]

تو از خود پلی ساختی كه دشمنانت با عبور از آن بر یارانت چنگ اندازند. نه زور بازو دایر و نه هیبت دیدار، نه راه بر دشمن می بندی و نه شوكت او می شكنی، نه مایه ی آرامش رعیت خویشتنی، و نه امر فرمانده ی خویش پیش می بری. »[1].


صفحه 80، 81.








    1. نهج البلاغه، نامه ی شماره ی 61.