کد مطلب:68023 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:325

دعا











در فرهنگ پهناور بشری، در طول روزگاران، روشهای گوناگونی برای تربیت روح انسان به كار رفته است، كه شرح آن هم اكنون میسور و منظور نیست. از جمله ی این روشها، روشی است كه در اسلام به آن توجه ویژه ای شده است. یعنی نخست از خود «قرآن كریم» شروع شده و به پیامبر اكرم تعلیم گشته است، آنگاه به وسیله ی پیامبر و علی و دیگر ائمه ی طاهرین در سطحی راقی و سازنده، گسترش یافته است. این روش، روش «دعا» است. چنانكه گفتیم، ابتدا «قرآن كریم»، در آیات

[صفحه 300]

چندی، پیامبر را و دیگر مردم را به «دعا» و خواندن خدا و هم خواستن از او و ارتباط یافتن با مبدأ وجود توجه داده است. سپس پیامبر و امامان در جملاتی موجز و بلیغ و روشن و استوار، به نام «دعا» بسیاری از حقایق و معارف و دانستیهایی را كه روح انسان باید از آنها برخوردار، بلكه سرشار و سیراب شود،و در آنها نیك بنگرد و بیندیشد، تعلیم كرده اند. و چون انسان،هنگامی كه «دعا» می كند و «دعا» می خواند، دارای صفای روح و توجه خاص است و قاعدة دعا را با تأمل در معنی می خواند، یكی از مهمترین راه آموختن فرهنگی روحانی و پر ارج، و دادن تهذیب و پیرایش به روح، «دعا» است. همیشه علمای اخلاق و فلاسفه كوشیده اند كه «تهذیب نفس» را در مقدمات مكتب خویش پیش بینی كنند، تا روح انسان را، پس از پیراستن از آلودگیهای ماده و خواهانیهای نفس و خواهشهای تن،به پلكان صعود و گسستن اختیاری برسانند.

بنابر آنچه یاد شد، از جهات چندی به اهمیت و ارزش «دعا» پی می بریم:

اول- «دعا»، همواره با الفاظ بلیغ و رسا ادا شده است. و می دانیم كه فلاسفه و علمای اخلاق و تربیت، لفظ بلیغ و سخن شیرین را در مسائل مربوط به تهذیب نفس و تریبت انسان، دارای اثری ویژه دانسته اند.

دوم- دعاهایی كه از طریق پیامبر اكرم و ائمه ی طاهرین تعلیم شده است، دارای عالیترین، لطیف ترین، صریحترین و دگرگون كننده ترین تعالیم است، و به ویژه درباره ی نفس انسانی و چگونگیهای آن، دارای تذكرات و تعبیراتی است منحصر به خود. و این همه چیزهایی است كه چه بسا گوینده ای، در حالی جز دعا، نه آنها را بر زبان آورد، و نه در آنها بیندیشد.

سوم- دعا را، چنانكه گفتیم، انسان در حالاتی ویژه می خواند، با توجه درونی

[صفحه 301]

و آمادگی روحی. و این چگونگی بهترین صورت قبول و تلقی و پذیرش نفس است. و این همان است كه فلاسفه و معلمان اخلاق، همواره آن را در مورد شاگردان خود آرزو می كرده اند.

چهارم- دعا، بیشتر در خلوت و تنهایی خوانده می شود، كه انسان خودش هست و خدای خودش. و این، فرصتی است كه انسان بتواند، با كمال توجه، در آنچه در دعا هست دقیق شود و بر خویشتن تطبیق كند، و با میزان دعا، آنچه در خود نقص است بزداید، و آنچه كمال است نمو دهد. و به دیگر سخن، انسان می تواند در مكتب «دعا» تربیت شود، و با آن همه مضامین كه در دعا آمده است خود را بسازد،و در هرچه و هر كار كه توجه به خدا لازم است، با تمام وجود توجه كنید. و این حالات كه موجب بلوغ نفس انسانی است و رسیدن به مرز تولد از رحم طبیعت و ماده- كه تولد اعظم است- از كلاس درس اخلاق، یا آزمونهای تربیتی جمعها و جماعتها كمتر نیست.

پنجم- دعا تعلیم و تربیت است از غیر راه نصیحت مستقیم. و اثر این كیفیت بسیار مشهود است و قطعی. و از این جهت است كه اگر مردمی كه اهل دعا و خواندن دعا هستند، اجمالا اهل معرفت و تأمل باشند، به كمالات انسانی نایل می شوند، البته با وجود شرایط و زمینه ی لازم، كه در جهان پایه ی هیچ چیز جز بر اصول خود نمی گردد. از این رو، دعا و تأثیر آن نیز اصولی و شروطی دارد. و آن زمینه است. در واقع، دعا بذری است در زمینی به نام معرفت كه نتیجه ی آن تهذیب نفس است و داشتن فرهنگی انسانی- خدایی، و ثمره ی این حالت، قرب است و حب و ولایت و ایثار و گذشت.

و این بود كه صاحب الغدیر، با عرفان وسیعی كه نسبت به مجموعه ی مواریث ائمه ی طاهرین داشت، از این موضوع نیز نگران بود، كه مكتب «دعا» به صورت صحیح معرفی نشده است، و با سلسله ای از جهالتها و عادتها و خرافه ها آمیخته است،

[صفحه 302]

و شیعه از این عمق و اصالت بی بهره مانده است، و این همه تعلیم و معرفت كه به صورت و قالب «دعا» رسیده است مورد غفلت قرار گرفته است. «دعا» شامل عالیترین و ناب ترین مسائل الهی است، تا تكالیف پیچیده ی اجتماعی و سیاسی را در ضمن «دعا» باز گویند. بنابراین، در بسیاری از موارد، می شود جامعه ی مذهبی را از راه دعاهای صحیح با كلیت معارف عالی و فرهنگ عملی و قدرت حماسی و اقدامی اسلام آشنا ساخت. در این باره سخن بسیار و مثال فراوان است، از آنها می گذرم.



صفحه 300، 301، 302.