مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

همسر شهيدم با دو فرزند . همسرپسر عمويم كه طلبه است شده ام . بعد ازمدتي متوجه احساس پشيماني همسر فعلي ام شده ام ، علي رغم همه مشكلاتي كه داشته ايم وپشت سر گذاشته ايم كه فوق العاده بوده اند الآن با مشكل فوق مواجه شده ام متأسفانه به شدت به من بدبين شده است . چه توصيه اي داريد ؟لطفاً مرا راهنمايي فرماييد.
1ـ بادختر باكره اي كه نه جد پدري و نه پدر داشته با توافق خودش صيغه متعه شرعيه (41 ساله) جاري نموده و خودم عاقد بوده ام. دختر ادعا نموده كه مادرم اطلاع نسبي دارد و بعد از دو ماه حامله گرديده است. بعد از حامله شدن ايشان، تصميم بر اين شد كه به مادرش اطلاع دهم و لذا قبل از اين كار به سراغ يك عاقد كه برگه صيغه نامه مي داد با دو قطعه عكس و يك برگه به ما داد. بعد از اين مادرش را خبر كرديم و نزاع در گرفت و مرا مورد ضرب و شتم شديد قرار داده و كار به شكايت كشيد و قاضي قبل از رسيدگي به شكايت ضرب و شتم مرامتهم به زنا كرد و با قرار سند آزاد گردانيد. مي خواهم بدانم كه آيا كار من غير شرعي بوده كه چنين دستوري را قاضي داده است؟
1ـ ازدواج كردن دختر با مردي كه حداقل يك بار در عمر خود شراب خورده چه حكمي دارد؟
1ـ آيا ازدواج حد دارد يعني كمتر از چند سال نبايد ازدواج كرد و يا اين كه سن بيشتر از چند سال نبايد باشد؟لطفا در اين خصوص توضيحاتي عنايت فرماييد.
1- درمورد ازدواج آيا اين درست است كه ازدواج قسمت انسان است يا كسيكه تصميم براي ازدواج دارد وكسي راانتخاب مي كند خودسرنوشت خودرا رقم مي زند ؟
2- درواقع آيا انسانها خود درمورد ازدواج درسرنوشت خود دخيل هستند يا خير؟
1ـ ازدواج خانم سيد كه تمام خانواده سيد هستند با كسيكه قبلا سني بوده چه حكمي دارد؟ آيا گناه دارد؟
1ـ علي رغم تمايل شوهرم به ازدواج دامادم با دخترم اين اتفاق افتاد ولي دخترم و دامادم به اين ازدواج راضي بودند. حال از شما مي خواهم راه حل هايي و برنامه هايي را برايم توصيه فرماييد تا شوهرم نسبت به دامادم مهربان گردد و محبت بين آنها برقرار گردد؟
جواني 25 ساله ام در حال اتمام دكتراي حرفه اي خود هستم دو سال پيش با دختري آشنا شدم و عاشق او شدم ولي به خاطر مخالفت برادرش دو سال مجبورم صبر كنم ولي الآن از وجودم تقريبا چيزي باقي نمانده است نسبت به او وفادار مانده ام او هم خواهان من است اخيرا دختري 17 ساله بدون اينكه من او را ببينم عاشق من شده است و تلفني به من ابراز محبت زيادي مي كند و واضح به من مي گويد تو را انتخاب كرده ام خيلي هم سهل الوصول است با توجه به اين كه مسئله ازدواج مرا حل كرده است و از طرفي هم نمي خواهم اين دختر خانم به دام كسي ديگر بيفتد لطفا مرا راهنمايي فرماييد كه چگونه ايشان را به دامان پدر و مادرش برگردانم ؟
1ـ من مشكلم اين است كه در مورد يك رابطه سؤال دارم و مي خواهم بدانم بهترين راه حل شرعي و اسلامي برايش چيست؟ موضوع از اين قرار است كه دو سال پيش من علاقه مند به يك جوان مومن و خوب شدم و من واقعا عاشقانه دوستش داشتم و دارم ولي هردو از روي غرور هيچ وقت به يكديگر نگفتيم دوستت دارم و مي خواهمت و فاصله و جدايي بين ما افتاد تا اينكه ما خانمان را از تهران به مشهد آورديم و واقعا جدا شديم و تابستان امسال من دوباره با او تماس گرفتم و او متوجه شد به مشهد آمدم موضوعات مفصل ديگري هم هست كه وقت و جا نيست خلاصه بعد از مدتي اسفند ماه تماس گرفت و صحبت كرديم ولي حالا ازدواج كرده و بعد از يافتن من و مطرح كردن علاقه ام خيلي ناراحت از اين ازدواج بود و گفت تو چرا قبلا به من نگفتي و پشيمان از گذشته كه اگر تو گفته بودي من هم مي خواستمت او هميشه از پاكي من و نجابتم تعريف مي كرد حتي ما يك بار هم دستمان به هم نخورد يعني من دوست نداشتم و او هم مرا درك و هيچ وقت كاري ناشايست نكرد هميشه از خداو مهرش با هم صحبت مي كرديم حالا خلاصه بعد از نامزد كردنش از اينكه مرا يافته و خودش ازدواج كرده پشيمانه ولي آن دختر طفل معصومه چه كرده او هيچ گناهي ندارد ولي ما همديگر رو مي خواهيم و واقعا مي خواهم بدانم چه راهي براي رسيدن ما به هم وجود دارد راهي شرعي، اسلامي، منطقي و خدايي چون نمي خواهم باعث آبروريزي و خرابي شود حتي شايد فكرش برسد كه من زن دوم شوم، ولي خوب نيست چه راهي وجود دارد تو را به خدا من و او مي خواهيم به هم برسيم و با هم تا هميشه باشيم.
فرض بر اين باشد اگر مردي در توران ازدواج كرده است و بعداز مدتي به مشهد سفر كرده و دوباره در مشهد زن ديگري را بر گزيده و ازدواج كرده است و آن مرد بعد از مدتي فهميده است كه زن دوم كه گرفته است مادر زن اول مي باشد و حال سؤال اين است كه كدام يك از اين دو را بايد طلاق دهد و چرا؟
1ـ لطفا در خصوص ازدواج كردن يا ازدواج نكردن بيشتر توضيح دهيد؟
من محمد حسن حدوداً 22 سال سن دارم تصميم ازدواج دارم اما پدرم به دليل ناراحتي قلبي همچنين مشكلات مالي به من اجازه ازدواج نمي دهد به نظر شما آيا مي توانم نظر پدرم را نديده بگيرم و ازدواج كنم چون بهر حال مشكل ما حل شدني نيست ضمناً پدرم مستأجر مي باشد و خودم مكانيك هستم و در آمد خود را براي خرجي خانه صرف مي كنم ؟
  1. 2390 از 4632