ولايت فقيه براي تودههاي جاهل آمده است; براي بشر متمدن و جامعة مدني و انسانهاي متفكر، انديشمند و روشنفكر، پذيرفتن ولايت فقيه يعني قبول صغرويت، جهالت، حقارت و ناتواني در تشخيص خوب و بد و امورات زندگي و قبول سرپرستي يك اسلامشناس ميباشد. ولايت فقيه و مرجع تقليد هر دو از يك جنسند; تقليد از آخوندهاي كهنسال كه به احتمال قوي اكثراً به نوعي دچار زوال عقلي نيز ميشوند، يك ظلم فاحش بر بشريت متمدن است. تقليد يك جامعه شناس از يك آدم قديمي چه معنايي دارد؟ و آن وقت هر كس كه از اين آدمها تقليد نكند، اعمالش پذيرفته نميشود و مورد قهر و غضب خداوند قرار ميگيرد؟ آيا مسخرهتر از اين نظريه مسئلهاي وجود دارد؟