مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

كـتـابـي نـوشـتـه شـده اسـت كـه نـويسنده آن پس از توضيحات فراواني درباره صحت نظريه تـرانـسـفورميسم ( تكامل تدريجي موجودات جاندار از نوعي به نوع ديگر ) خواسته است آن را با آيـات قـرآن نـيز تطبيق نمايد و به قول خود ثابت كند كه قرآن نيزطرفدار تئوري تكامل تدريجي موجودات زنده از نوعي به نوع ديگر است ; و لذا به دو آيه زير براي منظور خود استدلال كرده است :1 - او لا يذكر الانسان انا خلقناه من قبل و لم يك شيئا آيا انسان به خاطرنمي آورد كه ما پيش از ايـن او را آفـريـديم در حالي كه چيزي نبود ؟ (1)نويسنده كتاب , از كلمه من قبل و لم يك شـيـئا ايـن طور استنباط كرده كه آدمي , پيش از رسيدن به مرحله كمال چيزي بوده , ليكن به صـورتـهـايـي مـخـتـلـفي ازحيوانات - از سلولهاي تك ياخته اي گرفته تا ميمونهاي انسان نما - مـي زيسته ,نهايت آن كه از كمالات انساني فعلي , هيچ نشانه جسمي يا معنوي نداشته است 2 - هل اتي علي الانسان حين من الدهر لم يكن شيئا مذكورا ; آيا زماني طولاني برانسان گذشت كه چيز قابل ذكري نبود ؟ (2)نويسنده كتاب در اينجا نيز از كلمه لم يكن شيئا مذكورا استنباط كرده كه پيش از قابليت پيدا كردن براي ذكر نامش در كتب الهي , چيزي بوده , نهايت آن كه در اثر نـداشتن كمال انساني و بودنش در جرگه حيوانات , قابليت آن را نداشته كه نام و شرح حالش در كتابهاي آسماني ( صحف ابراهيم , تورات , انجيل و قرآن )آورده شود آيا واقعا آيات فوق , دلالت بر تكامل تدريجي انسان از نوعي به نوع ديگر دارند واگر مربوط به نظريه ترانسفورميسم نيستند , پس معني اين آيات چيست ؟
راه درك معاني قرآن , تمسك به ظهور آيات است . اما اين روش ظني است و علم آور نيست . پـس اگـر بخواهيم به آيه يا آياتي كه دلالت بر حرمت پيروي از غير علم داردعمل كنيم , نبايد به هـمين آيات عمل نمائيم چرا كه راه فهم و درك آنها تمسك به ظهور آنهاست و تمسك به ظهور , غير علمي است ؟
خداوند كريم در آيه 190 بقره مي فرمايد [ و قاتلوا في سبيل اللّه الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا ان اللّه لا يـحـب الـمعتدين ] و در آيه 194 مي فرمايد [ 000 فمن اعتدي عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدي عليكم 000 ] آيا اين دو آيه با هم منافات ندارد ؟ در آيه نخست از اعتدا نهي فرموده و در آيه دوم به آن امر كرده است .
از برخي از آيات استفاده مي شود كه گروهي از عرب جاهلي فرشتگان رامي پرستيدند . آيـات يـاد شده در زير , بر اين مطلب گواهي مي دهد : و لايامركم ان تتخذوا الملائكه و النبيين اربابا (1) . هـرگـز بشري ( كه خداوند به او كتاب و حكمت و نبوت داده است ) امر نمي كند كه فرشتگان و پيامبران را , پروردگار خود بدانيد . لن يستنكف المسيح ان يكون عبدا للّه و لا الملائكه المقربون (2) . هرگز مسيح و فرشتگان مقرب , ابا نداشتند كه بنده خدا باشند . در حـالـي كـه از آيه ديگر استفاده مي شود كه روز رستاخيز , فرشتگان , معبود بودن خود را انكار مـي كـنـنـد و مي گويند : اين گروه ما را نمي پرستيدند , بلكه جن راپرستش مي كردند , چنانكه مي فرمايد : و يوم يحشرهم جميعا ثم يقول للملائكه اهولاء اياكم كانوا يعبدون قالوا سبحانك ,انت ولينا من دونهم , بل كانوا يعبدون الجن اكثرهم بهم مومنون (3) . روزي كه همه را محشور مي كنيم , سپس به فرشتگان مي گوئيم : آيا آنان شما رامي پرستيدند ؟ . آنان مي گويند : ترا تنزيه مي كنيم , تو ولي ما هستي ( نه آنان ) , بلكه جن را مي پرستيدند و بيشتر آنان به جن ايمان داشتند . اكنون سوال مي شود كه جمع ميان مفاد اين دو آيه چگوه است ؟ .
آيه 185 از سوره بقره دلالت دارد كه قرآن در ماه رمضان نازل شده است . و آيـه 106از سـوره اسراء دلالت دارد كه قرآن به تدريج نازل شد و شواهد تاريخي و سيره نيزمويد اين مطلب است . تنافي ميان اين دو آيه چگونه حل مي شود ؟
اگر قرآن كتاب هدايت است پس چرا خداوند در آن , آياتي متشابه قرار داده است تاهر گروهي با تمسك به اين آيات نظر خود را توجيه كنند و حق از باطل شناخته نگردد ؟
در آيات 20 تا 30 سوره انعام قيامت توصيف شده است . در برخي از اين آيات آمده است كه كافران در چنين روزي كارهاي خود را تكذيب مي كنند . بـا تـوجـه به آنكه درآيات ديگر گفته شده است كه روز قيامت روز ظهور و بروز حق است و همه چـيـز روشـن مـي شـود اولا تـكـذيـب كـافـران چـه سودي براي آنان دارد ؟ ثانيا , چگونه حاشا و تكذيب ممكن است ؟
در سـوره زلـزال آيه 8 بيان شده است كه انسان هر كار خير ياشري انجام داده باشدحتي به اندازه ذره اي كوچك , روز قيامت آن را خواهد ديد . آيـا ايـن آيـه بـا آيـاتـي كه دال بر حبط برخي اعمال نيكو و آمرزش برخي گناهان و تبديل آنها به حسنات است , منافات ندارد ؟
آيـا آياتي نظير لا تذر وازره وزر اخري ( فاطر / 18 ) با آياتي نظير وليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم ( عنكبوت / 13 ) با هم منافات ندارند ؟
آيا ميان آيات تحدي درباره قرآن منافات وجود ندارد . در يـك آيـه آمـده است كه فاتوا بسوره مثله ( يونس / 38 ) , در آيه ديگر آمده است فاتوا بعشر سورمثله مفتريات يعني ده سوره مانند قرآن بياوريد , و در برخي آيات آمده است فلياتوا بحديث مثله ( طور / 34 ) . يعني گرچه از سوره كمتر باشد كافي است .
آيـه 47 سـوره آل عمران مي گويد : در ميان مسلمانان بايد امتي باشند كه اين دووظيفه بزرگ اجـتـمـاعي ( امر به معروف و نهي از منكر ) را انجام دهند اينكه مي گويد از ميان آنها بايد امتي باشند بعضي از جمعيت مسلمانان را تشكيل مي دهد نه همه آنها را و به اين ترتيب اين وظيفه جنبه عـمـومـي نخواهد داشت بلكه وظيفه طائفه خاصي است اما از آيه 110 همين سوره و همچنين از سوره والعصر برمي آيد كه اين دووظيفه جنبه عمومي دارد
آيه 3 سوره نساء مي گويد : اگر نمي توانيد عدالت را رعايت كنيد به همان يك همسراكتفا كنيد و در آيـه 129 هـمـين سوره مي خوانيم : هر قدر هم كه بكوشيد وبخواهيد نمي توانيد بين زنان خود به عدل و انصاف رفتار كنيد بنابراين تعددزوجات در اسلام مطلقا ممنوع است
  1. 2826 از 4632