مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

كلمه ولي در آيه 55 سوره مائده كه آن را نازل شده در حق علي (ع ) مي دانيد به معني دوست و ياري كننده است نه به معني متصرف و سرپرست و صاحب اختيار تا آن رابه ولايت علي (ع ) تفسير كنيد ؟
گفته مي شود آيه 55 سوره مائده درباره ولايت علي (ع ) نازل شده است در حالي كه مااگر ايمان بـه خـلافـت بلافصل علي (ع ) داشته باشيم بايد قبول كنيم كه مربوط به زمان بعد از پيامبر (ص ) بوده بنابراين علي (ع ) در آن روز ولي نبود و به عبارت ديگرولايت در آن روز براي او بالقوه بود نه بالفعل در حالي كه ظاهر آيه ولايت بالفعل را مي رساند ؟
اگر آيه 55 سوره مائده در حق ولايت علي (ع ) نازل شده چرا علي (ع ) به اين دليل روشن شخصا استدلال نكرد ؟
اينكه گفته مي شود علي (ع ) انگشتر خود را در نماز به سائل بخشيد , انگشتري با آن قيمت گزاف كـه در تـاريـخ نـوشـتـه انـد علي (ع ) از كجا آورده بود ؟ به علاوه پوشيدن انگشتري با اين قيمت فـوق الـعـاده سـنگين اسراف محسوب نمي شود ؟ آيا اينها دليل برعدم صحت تفسير آيه 55 سوره مائده بر ولايت علي (ع ) نيست ؟
اينكه گفته مي شود آيه 55 سوره مائده درباره ولايت علي (ع ) نازل شده اين تفسير باآيات قبل و بعد سازگار نيست زيرا در آنها ولايت به معني دوستي آمده است ؟
ايـنـكـه شـيـعـه حـديـث مـنـزلت را سند خلافت بلافصل علي (ع ) مي داند اين حديث تنها يك حـكم محدود و خصوصي را بيان مي كند , زيرا در غزوه تبوك وارد شده آن هم به هنگامي كه علي (ع ) از ماندن در مدينه در ميان زنان و كودكان ناراحت بود و پيامبر (ص ) براي دلداري او اين جمله را بـيـان كـرده بنابراين منظور اين بوده كه تنها تو بر اين گروه زنان و كودكان حكومت و رهبري داري
ايـنكه شيعه مي گويد : پيامبر (ص ) هنگام حركت به سوي تبوك به علي (ع ) فرمود : تو نسبت به مـن بـه مـنـزلـه هارون از موسي هستي جز اينكه بعد از من پيامبري نيست و اين حديث را سند خـلافت بلافصل علي (ع ) ذكر كرده مي دانيم - و در تواريخ مشهور آمده است كه هارون در زمان خـود مـوسي (ع ) از دنيا رفت , بنابراين تشبيه به هارون , اثبات نمي كند كه علي (ع ) بعد از پيامبر (ص ) جانشين او باشد
لازمـه استدلال به حديث منزلت كه شيعه آن را بعنوان سند خلافت علي (ع ) ذكر كرده ,آن است كه علي (ع ) حتي در زمان پيامبر (ص ) منصب ولايت و رهبري امت را داشته است , در حالي كه دو امام و دو رهبر در عصر واحد ممكن نيست
شـيـعـه بـه ايـن گفته معروف پيامبر (ص ) به علي (ع ) انت مني بمنزله هارون من موسي تو نـسـبـت بـه مـن همچون هارون نسبت به موسي هستي براي ولايت علي بن ابيطالب استدلال كـرده انـد , در حالي كه هارون در برابر انبوه عظيم بت پرستان هرگزبه خود اجازه تقيه نداد و با صـراحـت مـردم را به پيروي خود و ترك متابعت ديگران دعوت نمود , اگر به راستي امت محمد (ص ) بعد از رحلت او راه خطا پيمودند بر علي (ع ) واجب بود كه همان برنامه هارون را عملي كند , بـر فراز منبر برود و بدون هيچ ترس و تقيه فاتبعوني و اطيعوا امري بگويد , چون چنين كاري را نكرد مامي فهميم كه راه و رسم امت در آن زمان حق و صواب بوده است
دانـشـمندان شيعه و بسياري از علماي اهل تسنن معتقدند كه آيه 3 سوره مائده در روزعيد غذير نـازل گرديده است , در صورتي كه آغاز و پايان آيه مربوط به بيان احكام گوشتهاي حلال و حرام اسـت ; بـا ايـن وضـع چـطـور ممكن است كه در اثناي يك آيه مطلبي گفته شود كه كوچكترين ارتباطي با قبل و بعد آيه نداشته باشد ؟
آيا اميرمومنان عليه السلام با حديث غدير بر خلافت خويش استدلال كرد ؟
چرا پيامبر اسلام (ص ) اعلام امامت آن حضرت را به تاخير مي انداختند ؟ و چگونه شدكه به اين كار اقدام كردند ؟
  1. 2038 از 4632